جواد وندنوروز، شاعر و رئیس بنیاد مقبرهالشعرای استاد شهریار تاکید دارد که زندهیاد مفتون امینی، از استادان صاحب سبک و دارای منزلت و از ستونهای ادبیات ترکی بود.
«درگذشت مفتون امینی، استاد صاحب سبک و دارای منزلت نزد ادیبان و شاعران بود. غم از دست دادن وی بعد از درگذشت مرحوم پرفسور صدیق که به حق از ستونهای ادبیات ترکی بود ضایعه بزرگی برای ایران و آذربایجان بود.
استاد یدالله مفتون امینی درسال ۱۳۰۲ درروستای هولاسو واقع در پنج کیلومتری شهرستان شاهیندژ دهستان هولاسو که در کناره زرینه رود و آذربایجان قرار گرفته است، به دنیا آمد.
تاریخ تولد مفتون برابر تقویم رسمی سازمان ثبت احوال مطابق با ۲۱ خرداد ماه ۱۳۰۵ است؛ اما درشناسنامه وی، تاریخ تولد با سه سال تفاوت، روز دهم بهمن سال ۱۳۰۲ شمسی قید شده است. طبق شناسنامه، نام اصلی وی یدالله امینی فرزند مرحوم عبدالله (خان میرزا بیک) است.
آن مرحوم در باره انتخاب تخلص خود به مفتون میگفت: «از دو سه جنبه مختلف این تخلص را انتخاب کردم. یکی از جنبههای آن به خاطر صمد وورغون شاعر آذربایجانی، بود. او شعر ترکی را طوری میگفت که انگار شعر نبود. پس از او دیگر کسی نتوانست به آن شکل شعر بگوید. وورغون به زبان ترکی «عاشق» معنا میدهد. تقریبا از هر فردی پرسیدم وورغون به فارسی چه میشود؟ همه گفتند «مفتون». زمانی که در ارومیه بودم گفتم من نمیخواهم با اسم خودم شعر چاپ کنم. چند اسم را مطرح کردیم ولی وقتی به مفتون رسیدیم همه گفتند خوب است. شعری هم که آن زمان از من چاپ شد با نام یدالله مفتونی بود. روزنامههای تبریز هم شعرهای مرا با نام مفتون چاپ میکردند. وقتی به تهران آمدم به فریدون مشیری گفتم من نام خودم را (م.امینی) مینویسم، اما او گفت همان مفتون خوب است.»
امینی درسال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی تبریز شد. ازهمان لحظه ورود به دبیرستان، نخستین شعر اجتماعی - سیاسی وی نیز جرقه زد. نخستین شعر مفتون امینی در مطبوعات، سال ۱۳۱۹ درمجله «راهنمای زندگی» منتشر شد. سپس به دنبال آن اولین شعر منظومش نیز با غزل و چهارپاره در قلمرو ادبیات کلاسیک خودنمایی کرد؛ اما بازتاب اشعار نیمایی امینی به شکل گسترده و جدیتر به سال ۱۳۳۶ مربوط میشود.
اولین مجموعه اشعار وی با عنوان «دریاچه» که بیشتر دربردارنده دغدغههای اجتماعی و سیاسی بود با درونمایههای رایج آن دوره از فقر، امید، تجاوز و شکنجه گرفته تا مرگ، زندگی، پستی و بلندی در جهانبینی و هستیشناسی این شاعر ایرانی، در تغییر یا حداقل حدود اوضاع اجتماعی آن زمان موثر بود. مفتون با پسزدن جریان حاکم سالهای ۱۳۳۲ یعنی «سمبولیسم اجتماعی» و «رمانتیک سیاه» که بیشتر در اشعار شاعرانی چون فریدون مشیری، نصرت رحمانی و نادر نادرپور جریان داشت، توانست حال و هوایی تازه وارد شعر خود کند.
مفتون بهرغم سالها کوشش و پژوهش در عرصه ادبیات، هیچگاه راه را گم نکرد و با نگره بر اوضاع اجتماعی و فرهنگی به گسترش جهانبینی نسبت به پیرامونش نیز همت گماشت.
جهانبینی پر جاذبهاش که به نوعی ریشه در تلفیق شعر نو و کهن داشت، این بار به شکل جدیتری با شعر نیمایی بر ساحت ادبیات معاصر، وزیدن آغاز کرد.
نظر شما