سه‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۸
تاثیر جغرافیای خاص در شکل‌گیری شخصیت‌های داستانی

شهلا شهابیان معتقد است مجموعه داستان «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان» اثری با ویژگی‌های بومی است و جغرافیای خاص در شکل‌گیری شخصیت‌های این داستان‌ها تاثیرگذار بوده است.

شهلا شهابیان به بهانه چاپ دوم کتاب «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان» در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره چگونگی انتخاب عنوان کتاب و نسبت آن با داستان‌های این مجموعه، گفت: نام کتاب را از اولین داستان این مجموعه وام گرفته‌ام و اشاره به مکان واقعا موجود و خاصی دارد، با همان درخت خرمالو و حوض و ارسی‌ها و پله‌های تخته‌کوبی شده است.

وی ادامه داد: در واقع ایده اولیه این داستان‌ در پاییز سال نودویک در ذهنم شکل گرفت و به فاصله اندکی نوشته شد. وقتی که زیر همین درخت خرمالو ایستاده بودم و دوستی در حال عکس گرفتن از من بود. و البته باید اضافه کنم که به دلیل واقعی بودن مکان، در آخرین بازنویسی، بخشی از آدرس، یعنی نام کوچه را اندکی تغییر داده‌ام.

نویسنده کتاب «به یک چیز خوب فکر کن» و «بوی برف» در پاسخ به این پرسش که «آیا می‌توان از این کتاب به عنوان اثری با ویژگی‌های بومی یاد کرد؟»، اظهار کرد: به گمانم بله. می‌توان این مجموعه را اثری با ویژگی‌های بومی دید. به طور مشخص داستان‌های «ورفن‌ما»، «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان»، «قورباغه شد پرید تو آب» و «خوشبختی...» دارای این مشخصه هستند و جغرافیای خاص در شکل‌گیری شخصیت‌های این داستان‌ها تاثیرگذار بوده است.

رشت در دوره‌‌های مختلف حوادث تاریخی بسیاری را از سر گذرانده است، داستان‌های کتاب «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان» نیز تا حدودی تداعی کننده این تاریخ است. شهابیان در این‌باره گفت: این‌که من تا حد موفق شده باشم تاثیر حوادث تاریخی بر زندگی مردم منطقه را نشان بدهم، بستگی به نظر مخاطب و منتقدین دارد اما تا جایی که به خودم به عنوان داستان‌نویس مربوط می‌شود باید بگویم در عین‌حال که قصد و ادعای تاریخ‌نگاری نداشته‌ام اما مطمئنم تمامی داستان‌های این مجموعه از گزند تاریخ رد و نشانی بر پیکر خود دارند!

آخرین اثر داستانی شهلا شهابیان شامل 11 داستان کوتاه به نام‌های «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان»، «کلاغا چی دوست دارن؟»، «خوشبختی همین‌جا، همین الان، روبه‌روی من نشسته!»، «ورفن‌ما»، «بدون قهوه، بدون دریا»، «این قصه مال کیه؟»، «کاش ملکه اهلی شده باشد»، «دیگه وقتشه بری»، «شیدا سایه نداشت»، «انگار دو تیله لاستیکی سیاه» و «قورباغه شد پرید تو آب» است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«شیدا ایستاده کنار قفسه‌ی کتاب‌ها. در تاریک‌روشنای اتاق با نور شمع نمی‌توانم اسم کتاب توی دستش را بخوانم. همان بلوز قرمز رنگ روز آخر را پوشیده و مثل همه‌ی وقت‌هایی که سرحال نبود خیره شده به جایی که نمی‌دانم کجاست. روی دیوار دست راست سایه‌ی استاد نیمی از تابلوی «گل آفتابگردان» ون‌گوگ را پوشانده. سایه‌ی شیدا را نمی‌توانم پیدا کنم. به سایه‌ی خودم نگاه نمی‌کنم. می‌دانم اگر برگردم به طرفش، روی‌اش را برمی‌گرداند و من روی دیوار یک توده‌ی بی‌شکل می‌شوم. این را اولین بار شیدا فهمید. شبی که برق نبود و زیر نور شمع با سایه‌هامان روی دیوار بازی بازی کردیم. برنمی‌گردم.»

مجموعه داستان «رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان» نوشته شهلا شهابیان، در 109 صفحه، با شمارگان 500 نسخه، به قیمت 50 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و از سوی نشر چهره مهر به بازار کتاب رسید.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها