خوب است همه بچهها، شنوا و ناشنوا، بینا و نابینا با هم و در کنار هم داستان بخوانند و قصه بشنوند و بازی کنند. مراکز فراگیر کانون پرورش فکری این امکان را در اختیار بچههای ایران میگذارد که با هم باشند.
راستی چند مرکز میشناسید که کودکان با نیازهای ویژه را از سایر بچهها جدا نکرده و همه بچهها میتوانند کنار هم بنشینند و کتاب بخوانند و کارهای هنری بکنند و یاد بگیرند؟ قطعا مراکز فراگیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، یکی از مهمترین جاهایی است که در آن ، بچهها بههم کمک میکنند و با هم شعر میخوانند و بازی میکنند و همین با هم بودن سبب میشود، شادی و مهربانی بیشتری در فضا موج بزند.
سال 1380 بود که اولین مرکز فراگیر در تهران راهاندازی شد. اهالی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میخواستند کاری کنند تا کودکان با نیازهای ویژه هم بتوانند مثل بچههای دیگر از امکانات آموزشی برخوردار باشند و بتوانند قصه و داستان بخوانند؛ نمایش اجرا کنند؛ به کارگاههای هنری بیایند و از بودن در کنار هم لذت ببرند؛ به همینخاطر به راهاندازی مراکز فراگیر فکر کردند؛ مرکزی که آرام آرام، ریشه دواند و گسترش پیدا کرد و به شهرهای دیگر ایران رسید. حالا کودکانِ با نیازهای ویژه، هرجای ایران که باشند، میتوانند عضو یکی از این مرکزها شوند؛ چون در هر استان، حداقل یک مرکز فراگیر وجود دارد.
در مراکز فراگیر کانون پرورش فکری، کتابهای برِل، سیدیهای تصویری، کتابهای گویا، دستگاه پرکینز (دستگاهی که میتوان با آن به خط بریل تایپ کرد)، کتابهای لمسی- تصویری برجسته و کتابهایی با حروف درشت وجود دارد. راستی در این مراکز، مربیانی حضور دارند که کار با کودکان دارای نیازهای ویژه را بلدند و کلی آموزش دیدهاند.
راستی انتشارات کانون پرورش، در این سالها کتابهایی را به خط بریل منتشر کرده؛ «پیرزوی بر شب، تیستوی سبزانگشتی، مادر، حکایت مرد و دریا، آهوی گردن دراز و سنجابی که بزرگ شد» از جمله این داستانها هستند. اتفاقا کتاب «پیروزی بر شب»، زندگینامهی لویی بریل، مخترع خط بریل است. اگر میخواهی بدانی او در کودکی و نوجوانی چطور زندگی میکرده و چطور با وجود نابینایی به موفقیتهای بزرگی رسیده، میتوانی این کتاب را بخوانی.
امروز، دوازدهم آذر و روز جهانی معلولان است. شاید تو هم در میان دوستانت کودکی را با نیازهای ویژه بشناسی. حالا میدانی که او هم مثل تو توانمند است. حالا میتوانی با او به یکی از مراکز فراگیر کانون بروی و با هم کتاب بخوانید و بازی کنید. شاید او کندتر از تو راه برود و حرکت کند؛ شاید کمتر ببیند؛ شاید صدای تو را نشنود؛ اما او هم به اندازه تو باهوش و بااستعداد است و از بودن در کنار تو لذت میبرد.
نظر شما