شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱
نوجوانان امروزی، جسور و به تغییرات اقلیمی حساسند

سپیده‌ نیک‌رو در گفت‌وگو با ایبنا درباره رمان «طلسم شهر برف» بیان کرد: آناهیتا، شخصیت اصلی این رمان، دختر جسور و در عین حال مسئولی است. او نسبت به تغییرات اقلیمی حساس است و قهرمانانه سعی می‌کند کاری انجام دهد. فکر می‌کنم در میان نوجوانان امروزی هم چنین شخصیت‌هایی زیاد هستند. آن‌ها نسبت به نوجوانی پدران و مادرانشان اطلاعات بیشتری دارند و سعی می‌کنند در جامعه موثر باشند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نیلوفر شهسواریان: تعداد رمان‌های نوجوان که نویسنده آن‌ها ایرانی باشد معمولاً در بازار کتاب بسیار کمتر از کتاب‌های ترجمه شده است. به همین خاطر انتشار رمانی در ژانر فانتزی که حال و هوای ایرانی داشته باشد و مخاطب نیز بتواند به‌خوبی با آن ارتباط برقرار کند، شاید به‌ندرت اتفاق بیفتد. «طلسم شهر برف» سپیده نیک‌رو، که به‌تازگی از سوی انتشارات قدیانی برای نوجوانان منتشر شده است، چنین ویژگی‌هایی دارد. به مناسبت چاپ این کتاب به سراغ نویسنده‌اش رفته‌ایم. سپیده نیک‌رو مسائل اجتماعی و محیط زیستی مانند کمبود بارش برف و باران در تهران را در این اثر منعکس کرده و تلاش کرده داستانی مطابق با زمانه خلق کند. این نویسنده پیش از این آثاری همچون «موشی که پدرش آدم شد»، «کارآگاه خانم‌جان و «گروه مخفی» را برای کودکان و نوجوانان نوشته است.

چه شد که به فکر نوشتن رمان «طلسم شهر برف» افتادید؟

وضعیت تغییرات اقلیمی در شهر محل تولدم تهران، باعث شده که دیگر برف به اندازه‌ی گذشته نبارد. شاید سال‌هاست که بچه‌های ما در مرکز تهران مشتاقانه منتظر بارش برف هستند. شاید از آخرین باری که در حوالی خانه‌ی ما برف سنگین باریده حدود ده سال گذشته باشد و این برای همه‌ی ما به شدت ناراحت‌کننده است. آلودگی هوا و تغییرات ناشی از گرم شدن کره‌ی زمین بر اثر استفاده از تکنولوژی، اغلب به عنوان متهم ردیف اول این جریان شناخته می‌شوند. در دوران کرونا دیدیم که با تعطیلی کسب‌وکارها و کم شدن رفت‌وآمد مردم روی کره‌ی زمین، حیوانات به سطح شهرها پا گذاشتند، لایه‌ی اوزون ترمیم شد و زمین نفس کشید. ایده‌ی این کتاب با دیدن چنین شرایطی شکل گرفت.

به نظر شما شخصیت‌های این رمان، خصوصاً آناهیتا، چقدر شبیه به نوجوانان امروزی در جامعه هستند و نوجوانان چقدر با این شخصیت ارتباط برقرار می‌کنند؟

آناهیتا دختر جسور و در عین حال مسئولی است. او نسبت به این شرایط حساس است و قهرمانانه سعی می‌کند کاری انجام دهد. فکر می‌کنم در میان نوجوانان امروزی هم چنین شخصیت‌هایی زیاد هستند. آن‌ها نسبت به نوجوانی پدران و مادرانشان اطلاعات بیشتری دارند و سعی می‌کنند در جامعه موثر باشند. فکر می‌کنم آناهیتا می‌تواند نماینده‌ی خوبی برای آن‌ها باشد.

در میان آثار نویسندگان ایرانی برای نوجوانان، آثار در ژانر فانتزی کمتر دیده می‌شود. به نظرتان دلیلش چیست؟

راستش نمی‌دانم. ادبیات ما از گذشته نمونه‌های خوبی در ژانر فانتزی دارد. بنابراین این‌طور نیست که بگوییم زمینه‌ی کم‌تری برای نوشتن فانتزی در ایران وجود دارد، چرا که اسطوره‌ها و افسانه‌های ایرانی خودبه‌خود زمینه‌ی خوبی برای نوشتن در اختیار ما قرار می‌دهند. فکر می‌کنم این ژانر برای مخاطبان کودک و نوجوان هم جذاب است. شاید سیطره‌ی سینمای فانتزی جهانی در سال‌هایی ما را مجذوب خود کرد اما کم‌کم نویسندگان بیشتری دارند تلاش می‌کنند با نگاهی دقیق‌تر به زمینه‌های فرهنگی بومی، داستان‌های فانتزی با رنگ و بوی ایرانی بنویسند.

چگونه سعی کردید این اثر برای مخاطب باورپذیر باشد و بتواند به راحتی با او ارتباط برقرار کند؟

راستش اصلاً نمی‌دانم باید اثرم را باورپذیر بدانم یا نه. چنین داوری‌هایی را باید مخاطب انجام دهد. تا این‌جای کار که هنوز کسی ناباورانه درباره‌ی آناهیتا و دوستانش با من حرف نزده است. اگر همین اندک را نشان توفیق نسبی در این مورد بدانم باید بگویم سعی کرده‌ام شخصیت‌ها نزدیک به نوجوانان امروز باشند، همان‌طور حرف بزنند، همان نوع درگیری‌ها را با والدینشان داشته باشند، همان تضادها و تعارض‌ها را با جامعه تجربه کنند و دغدغه‌هایشان و دوستی‌ها و فعالیت‌هایشان از جنس نوجوانان امروز باشد. امیدوارم این تلاش موثر بوده باشد.

نوجوانان امروزی، جسور و به تغییرات اقلیمی حساسند

وقتی یک کتاب را می‌نویسید اول به چه کسی می‌دهید بخواند و چند بار بازنویسی می‌کنید؟

اول که توی خانه دخترم و همسرم می‌خوانند. یلدا الان پانزده‌ساله است و واکنش‌هایش می‌تواند خیلی به من کمک کند. اگر چیزی برایش مهم شود و مدام دنبال دانستنش باشد، اگر از دست شخصیتی حرص بخورد و دوست داشته باشد بلایی سر آن شخصیت بیاید، می‌فهمم که هیجان خلق کرده‌ام و اگر چیزی برایش مبهم و نامشخص باشد می‌فهمم که چیزی را درست شرح نداده‌ام. اما جز او، خواهرزاده‌ام، بچه‌هایی که با آن‌ها در ارتباطم، شاگردانم و منتقدین نوجوانی که می‌شناسم و دقیق می‌خوانند کمک‌های بعدی من هستند. گاهی هم دوستان نویسنده‌ام لطف می‌کنند و می‌خوانند و انتقادات موثری بیان می‌کنند. در مورد بازنویسی باید بگویم رمان‌ها متفاوتند. گاهی خودم بازنویسی می‌کنم، گاهی کارشناسان نشر پیشنهاداتی می‌دهند. حالا یا به نظرم خوب است و می‌پذیرم یا کارم را به آن نشر نمی‌دهم. گاهی هم کاری هست که نیاز به بازنویسی چندانی ندارد.

آیا برای نوشتن «طلسم شهر برف» از اسطوره‌ها و یا شخصیت‌های آثار گذشته هم الهام گرفته‌اید؟

خیلی دوست داشتم اسطوره‌های گذشته را توی کارم بیاورم. به‌خصوص چون موضوع، حفاظت از محیط زیست بود و سرزمین ایران در این باره در دوره‌های گوناگون، محافظان مختلفی برای آب و زمین داشته است. خود شخصیت آناهیتا و در دوره‌های قدیم‌تر اپام نپات، خدای آب‌ها، به مددم آمدند. از امشاسپندان که نگهبان جانوران و آب و خاک و… بودند نیز کمک گرفتم. منتها سعی کردم آن‌ها را زمینی‌تر و باورپذیرتر کنم.

چقدر طول کشید این رمان را بنویسید؟

اگر بگویم دقیق یادم نمی‌آید خیلی بد است؟ بعضی رمان‌ها را دقیق در خاطر دارم. اما این رمان را نه! فکر کنم چند ماه. یک بار هم تغییرات کلی در ساختار رمان دادم که دو سه ماهی طول کشید.

لطفاً چند رمان فانتزی برای نوجوانان که به نظرتان جذاب و باکیفیت است، از نویسندگان ایرانی و خارجی، معرفی کنید.

معرفی کردن رمان خیلی سخت است. چون خیلی وقت‌ها چیزهایی که خوانده‌ام خیلی زود از خاطرم محو می‌شوند. در همین ژانر آخرالزمانی، رمان «دریاچه‌ی آخر دنیا» را به خاطر اینکه جز موضوع آخرالزمانی‌اش به نوعی ساختار قدرت نیز اشاره می‌کند دوست دارم. «پسری در برج» نیز به خاطر نوع مشکلی که برای زمین پیش آمده و راه‌حلش برایم جالب بود. اما اگر بخواهم به نویسنده‌ی خاصی در ژانر فانتزی اشاره کنم باید بگویم آثار نیل گیمن را خیلی دوست دارم. در بین فانتزی‌های ایرانی سال‌های اخیر، «افسانه‌ی جزیره‌ی کبودان» را به خاطر نگاه مسئولانه و دغدغه‌مند به دریاچه‌ی ارومیه تحسین می‌کنم که البته به نظرم مربوط به گروه سنی بالای ده سال است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها