در آستانه سومین سالگرد درگذشت نویسنده جوان کشورمان بیتا شباهنگ مروری داشتهایم بر رمان «کاتوره» اثری که یک سال پس از درگذشت او منتشر شد.
در سالهای اخیر و با رشد شهرنشینی و زندگی شهری عناصر زندگی مدرن چنان در لایههای جامعه رسوخ کرده و با آن عجین شده است که نوشتن از آن به بخش بزرگی از ادبیات ایران تبدیل شده است. بیتا شباهنگ در آخرین اثر خود «کاتوره» به سراغ این فضا و آدمهایش رفته و به برشی از زندگی آنها پرداخته است. در جایی از کتاب یکی از شخصیتها میگوید که کاتوره «یعنی بیهدف و سرگردان». و این تعریفی از کلیت داستان است.
آدمهایی که هر یک دغدغهها و تنشهای خود را دارند و کنار هم جمع شدهاند تا به روایت رمان بپردازند. دوستان و زوجهایی که با وجود الفت بینشان این روزها که تنشها و دغدغههای مختص خود را دارند دچار غریبگی شدهاند. او با انتخاب آدمهایی از طیفهای متفاوت، جامعه داستانیاش را بر پایه شخصیتهایی بنا میکند که جنبههای تاریک و روشن خاص خود را دارند و به همین جهت برای خواننده ملموس و قابل درک هستند. آنها از دل همین مردم هستند با شغلهایی چون طراح گرافیک، طراح لباس، داستاننویس و آهنگساز و با مسائلی عادی و قابل لمس روبهرو هستند: با هم کشمکش دارند، به هم عشق میورزند و حتی گاهی چیزهایی را از هم پنهان میکنند. شباهنگ با زبان و نثری ساده و روان به این مسائل پرداخته و با پرداختن به جزئیات و توصیفهای دقیق از موقعیتها آن را پیش چشم خواننده مجسم کرده است گویی او به عنوان یکی از حاضرین در صحنه حضور دارد.
اما گره اصلی داستان درگیری آدمی با خودش است و درگیری که از پس یک اتفاق شکل میگیرد و حل این مسئله جز از خودش برنمیآید:
شایان صفایی سیوپنج ساله است او فردی کمحرف و گوشهگیر است، زندگی آرامی دارد طراح گرافیک است و در صنایع طراحی بستهبندی و چاپ آن مشغول است. او دچار روزمرگی مدام شده و یک اتفاق زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد او ناخودآگاه دنبال دزدی میدود و کیف زنی را پس میگیرد اما خودش هم دلیل این کار را نمیداند و محتویات کیف رازی است که هیچکس از آن خبر ندارد و برایش ماجراهای تازهای را رقم میزند.
آیا در نهایت میتواند این رخوت را از خود دور کند؟ این انفعال همیشه همراهش را؟ زرین همسر شایان است او یازده سالی از شایان کوچکتر است. طراح لباس است و آرزوی داشتن مزون را دارد او عاشق زندگی است پر از حس شادی و شور. کنار شایان زندگی آرامی دارد با کم حرفی شوهرش اخت شده و خودش این خلا را پر میکند اما پس از شب دزدی و ماجراهایش شایان را برخلاف شناخت قبلاش مییابد و درصدد کشف چرایی این تغییرات است او متوسل به راههای گوناگون میشود. آیا در پایان موفق میشود؟ شایان جدید را میتواند مثل قبل دوست بدارد؟
نازلی ضلع سوم این قضایا است زنی که کیفاش را دزدیدهاند. زنی تنها با حال روحی گیج و گنگ او در دنیای خودش سیر میکند و سوگوار از دست دادن همسر و پسرش است. او در فضایی بین حال و گذشته تاب میخورد و درون دنیای درونی خودش سیر میکند و خودش را مسئول اتفاقات گذشته میداند و این مسئله لحظهای رهایش نمیکند. او در عالم شخصیاش معادلات مشخصی دارد که سرقت کیفاش همه را بهم میریزد و آدمهای جدیدی را به زندگیاش وارد میکند. او با تحویل گرفتن کیفاش متوجه گم شدن عکسی میشود که برایش اهمیت فراوانی دارد و حالا دغدغه تازهای دارد!
این کتاب در سال 96 به همت نشر آفتابکاران در 255 صفحه برای اولینبار منتشر و در سال 99 تجدید چاپ شده است. مرحوم «بیتا شباهنگ» در آثاری همچون «زهر عسل»، «این راهش نیست»، «زندان زنان»، «نجوا»، «گرگ بازی» و «به آهستگی» به عنوان «نویسنده فیلمنامه»، «دستیار کارگردان»، «منشی صحنه»، «گروه نویسندگان»، «مشاور فیلمنامه» حضور داشته
و مجموعه داستان «گربههای اِشراقی» نیز از این نویسنده منتشر شده بود.
نظر شما