تنی چند از شاعران و اهل قلم خوزستان، در گفت‌وگوهایی با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان، از سپهبد شهید سردار سلیمانی و شهادت ناجوانمردانه او گفتند.

قاسم آهنین‌جان شاعر پیشکسوت خوزستانی گفت: حدود 40 سال است که کشور با این توطئه‌ها دست و پنجه نرم می‌کند و تعداد زیادی از سرداران و مدافعان حرم در راه مبارزه با این توطئه‌ها به شهادت رسیده‌اند؛ اما در بین آنها سردار سلیمانی از شخصیت‌های برجسته‌ای است که اگر در  پرداختن به او غفلت شود، باید نسبت به مدعیان ادبیات به‌خصوص شعر شک کنیم.

وی افزود: سردار قاسم سلیمانی در کل سرزمین ایران چه در زمان حیات و چه پس از به‌شهادت رسیدن شخصیت تاثیرگذاری بوده و متعلق به یک منطقه و گروه نبود؛ بلکه متعلق به ایران است و اهل قلم هیچ توجیه ای برای نپرداختن به شخصیت قاسم سلیمانی ندارند.
وی قطعاتی با عنوان «قمر آسمان خدا قاسم سلیمانی» در وصف سردار دل‌ها سروده که قطعه آغازین آن چنین است:

قلم به دست گرفتم که بنویسم قلم به شعله رفت
بسوخت دست کاغذ و جوهر
به استخوان سینه قلم از نی کردم
از خون دل، از خون چشم، از خون‌ هامون به مویه نوشتم
رستم از رخش فرو شد سیاوش در آتش
اکبر به میدان می‌رود قاسم در رکابش

حسین علیپور شاعر خوزستانی هم که پدرش همکار سردار سلیمانی بوده است، به خبرنگار ایبنا گفت: از سال 92 در سپاه قدس معاونت زرهی برعهده پدرم بود و در جلسات زیادی با حاج قاسم همراه بود. تا سرانجام در سال 96 شهید شد.
وی با بیان اینکه حاج قاسم سلیمانی در محدوده خود نمی‌گنجد و فراتر از مرزها است، اذعان دارد: با توجه به اینکه سردار سلیمانی یک فرد فراجناحی و فراملی نه‌تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلف است، به همین دلیل، از جایگاه خاصی برخوردار است. باید شاعران و هنرمندان ما این نگاه فراملی را سرلوحه کار خود قرار دهند.

علیپور ادامه داد: وقتی فیلسوفان و هنرمندان دیگر کشورها برای این شهید والامقام در شبکه‌های مجازی و نشریات مطلب می‌نویسند نشان دهنده پیدایش کاراکتری چند وجهی است که نوشتن در خصوص این سردار بلند مرتبه را سخت‌تر می‌کند.

این شاعر ضمن تاکید به شاعرانی که قصد سرودن شعر درباره حاج قاسم را دارند، گفت: چون سردار فراتر از دنیای مادی بود و در این چند روز پس از شهادتش معادلات دنیایی را برهم زده است، برای فردی با این سترگی و جهان شمولی شاعران باید از گفتن الفاظی چون: فرمانده خداحافظ و .. خودداری کرده و درخصوص وجه حماسی زندگی ایشان بنویسند.

علی‌ زارعی‌رضایی، یکی دیگر از اهالی قلم خوزستان که هنوز نتوانسته با شهادت سردار سلیمانی کنار بیاید، فقط به کوتاه سخنی اکتفا کرد و گفت: امیدوارم به‌زودی انتقام این شهید بزرگوار گرفته شود و به‌وسیله رحمت خداوند قلب و دل‌های مردم ما آرام گیرد.

وی افزود: به‌زودی به‌جای درختی که قطع شده است، درختان تناور و سرداران دیگری بلند شده و ریشه ظلم را می‌خشکانند.
زارعی رضایی اشعاری هم در وصف سردار قاسم سلیمانی سروده با عنوان «اذا جاء نصرالله و الفتح» که بدین شرح است:
هرچه این گاو چران‌ها پی سودی بروند                  با ضرر باید از این خطه به‌زودی بروند
آتش فتنه، همین قوم پر از تدلیس است                عنقریب است که در هیات دودی بروند
می‌شود آب روان، هم نجس از بودنشان                 این نجاسات اگر در دل رودی بروند
جای این قوم فقط در بغل شیطان است                 حقشان است به آغوش سعودی بروند
بال سیمرغ، مگس را به فنا خواهد داد                   هرچه این قوم به عرض وجودی بروند
خضر را هم علی و خیبر دیگر در راه                        باید از ترس علی قوم یهودی بروند
این شغالان که به سردار علی تیر زدند                    بادی از گردش این چرخ به‌زودی بروند
افقی رفتنشان وعده نصرالله است                      پس محال است که این قوم عمودی بروند