محدثه ساداتمحسنی نویسنده کتاب «از مهدی تا مهدی (عج)» میگوید: «کتابش با دیدن یک خواب شکل گرفته است.» آنچه در ادامه میآید گفتوگو با این نویسنده جوان درباره موانعی است که برای نوشتن کتاب سپری کرده است.
در آغاز درباره کتابتان «از مهدی تا مهدی» که به زندگینامه شهید مدافع حرم مهدی ذاکرحسینی پرداخته است سخن بگویید. تفاوت این کتاب با سایر آثاری که درباره مدافعان حرم نوشته شده است چیست؟
در این کتاب عملیاتهای سوریه با حفظ مسائلهای حفاظتی گفته شده است. نام تمام شهدایی که در سالهای 95 و 94 ـ یعنی از عملیات محرم که از مهرماه آغاز شد ـ داخل این کتاب آمده با این مضمون که افراد حاضر در این عملیات چه کاری کردند و به چه نحوی شهید شدهاند. سعی کردم تمام این جزئیات را مشخص کنم. این تنها اثری است که با حضور فرمانده سپاه تهران رونمایی شد، در واقع هیچ کدام از کتابهای مدافعان حرم را فرماندهان سپاه رونمایی نکردند.
شهید ذاکرحسینی که زندگی او را روایت کردهاید چه ویژگی خاصی داشته است؟
من تصور میکنم وظیفه همه ماست که در هر حیطهای که تخصص داریم درباره شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس تحقیق کنیم. ثبت زندگی این افراد میتواند الگوی زندگی ما باشد. درباره شهید مهدی ذاکرحسینی باید بگویم که این شهید را نمیشناختم. فروردین 95 خواب تکاوری را دیدم که من را از جایی نجات داد. نه او را میشناختم و نه نامش را پرسیدم. این تکاور در خواب به من گفت که پدر و مادر من را میبیینی. سه ماه بعد در شهرداری منطقه پنج بودم که آنجا گفتند یادبود یک شهید مدافع حرم را قرار است برگزار کنند و روز بزرگداشت این شهید من دیر به مراسم رسیدم و وقتی رسیدم با بنر بزرگی مواجه شدم که تصویر فردی بود که در خواب دیده بودم. این پیشدرآمدی شد که زندگی شهید را بنویسم. من از سن پایین (تقریبا 15 سالگی) کار تحقیق درباره زندگی شهدا را انجام میدادم. کارم، پژوهشی بود و کتابی به نام «مقام محمود» را هم نوشتم ولی مهمترین کتابم این اثر است که تایید محتوای آن را نمایندگی ولی فقیه لشگر تهران انجام داد و برگزاری مراسم رونمایی این کتاب با حضور فرمانده سپاه تهران و تأیید محتوای توسط نمایندگی ولی فقیه باعث شد که اثر شاخص شود.
البته تأیید محتوای این کتاب به خاطر جملاتی بود که در کتاب در ذهن خواننده تأثیر زیادی داشت. کتابهای مرتبط با مدافعان حرم باید توسط ارگانی تایید شود اما در این کتاب نام عملیاتها و درباره شهدایی مانند شهید محمدخانی، شهید روحالله قربانی، شهید سرلک حرفهایی گفته شده است؛ به همین دلیل خانواده شهدای حرم بسیار از این کتاب استقبال کردند.
بعد از جنگ تحمیلی در حوزه ادبیات دفاع مقدس بیشتر آثار به دفاع مقدس پرداخته و اکنون چند سالی است که درباره مدافعان حرم هم ژانری به وجود آمده است. برایمان بگویید در این مسیر با چه چالشهایی مواجه بودهاید؟
در ژانر دفاع مقدس نویسندگان میتوانند رمان و داستان کوتاه بنویسند و از تخیل نویسنده استفاده میشود به این دلیل که شهدای دفاع مقدس درون خاک ایران به شهادت رسیدند. ولی درباره شهدای مدافع حرم محدودیتهایی وجود دارد که حتی نمیتوانیم درباره آن صحبت کنیم. برای مثال این کتاب باید حدود 400 صفحه میشد، ولی 206 صفحه شد. چون نمیتوان درباره شهدای مدافع حرم همه چیز را گفت به دلیل اینکه زمان زیادی از آن نگذشته است.
یعنی با توجه به نزدیک بودن زمان حادثه تخیلپردازی از نویسنده گرفته میشود؟
بله. هماکنون در کتاب «شهید ابراهیم هادی» که این قدر مورد استقبال قرار گرفت مواردی غیر واقعی ذکر شده است که جذابیت کتاب را بیشتر کند. آن مطالب نمیتواند در کتاب شهید مدافع حرم بیاید. کتابهای مرتبط با شهدای حرم باید عین واقعیت باشند.
به نظر شما مستندنگاری کار را به تاریخ شفاهی نزدیک نمیکند؟
سختی کار نویسنده همین است که اگر بخواهد صرفا رمان یا مطلب جذاب بنویسد نمیتواند به مقوله رزمی و نظامی بپردازد. اگر بخواهد در کتابی به این دو مقوله بپردازد باید عین واقعیت را بنویسد. برای مثال شهادت شهید فرزانه را خیلی کامل توضیح داده بودم، اما حفاظت گفت نباید بیان شود چون داعش هنوز در سوریه است و هنوز بچههای ما درگیر جنگ هستند. در 22 بهمن 94 شهید رضا فرزانه فرمانده لشگر 27 محمدرسولالله در سوریه شهید شد. بنابراین ممکن است وقتی عملیاتها روایت شود اسنادی برای دولت فاش شود. به همین دلیل دشمنان به دلیل بیان این عملیاتها بیشتر از ما طالب کتاب شهدای مدافع حرم هستند.
این ویژگی باعث شده که این کتابها مستندتر شود اما آیا این موضوع به دایره مخاطبان صدمه میزند. آیا با این رویکرد نویسنده دچار خودسانسوری نمیشود؟
این کتاب با حفظ مسایل حفاظتی به چاپ رسید. من دقیقا همین نظر را داشتم که نسل فعلی و آینده باید بداند در سوریه چه گذشته است. برای اینکه اسم جنگها و شهدا در کتاب بیاید جنگیدم. شاید نویسندگان و ناشران دیگر این کار را نکنند و به آنها بگویند که مطلبی حذف شود و به راحتی آن را حذف کنند اما من ایستادگی کردم تا این مطالب گفته شود که بچههای ما در چه شرایطی به سوریه رفتند. هواپیمای نیروهای ما در شرایطی به زمین مینشست که به شکل نعل اسب داعش دور ما را محاصره کرده بود و هر لحظه ممکن بود هواپیما مورد اصابت قرار بگیرد.
به دلیل اینکه مدافعان حرم خارج از ایران جنگیدند ابهامات بسیاری برای مخاطب وجود دارد. به نظر شما این کتابها میتواند برای ما زوایای تاریخی این جنگهای نیابتی را شفافسازی کند؟
بسیاری از کتابها نمیتوانند درگیر مسائل امنیتی شوند و صرفا یک بیوگرافی خانوادگی هستند تا چالشی با نیروی حفاظتی نداشته باشند. اما من نوعی که میخواهم کتاب جذاب باشد و مسائل امنیتی در آن حفظ شود کار برایم سخت است. اگر کتاب شهید محسن وزوایی از شهدای دفاع مقدس را بخوانید میبینید بسیار جذاب نوشته شده و نویسنده دستش باز بوده و اگر من الان بگویم شهید نجفی از گردان جدا شد و به تیپ فاطمیون رفت که فاطمیون را نجات دهد، میپرسند که چه مدرکی دارم چون اسنادی از جنگ سوریه در ایران وجود ندارد.
درباره جنگ تحمیلی هم اختلاف نظرهایی است. برای مثال روایتهایی میشود که بعدها عدهای میگویند این روایت تاریخی درست نیست و سند میخواهند. درباره مدافعان حرم هم این مشکلات دیده میشود؟
بحث درباره مدافعان حرم داغ است و حساسیتها روی آن بسیار است و سختی کار نویسنده این است که هم کتاب را جذاب بنویسد و هم اینکه امنیت رعایت شود. برای مثال در کتاب زندگی شهید محمدخانی به عنوان «عمار حلب» که به قلم محمدعلی جعفری نگارش شده، نویسنده در این کتاب واقعیتها را گفته ولی باز هم به جنگها نپرداخته و این قسمت حذف شده است. ولی من بخش جنگ را حذف نکردم بلکه به آن پرداختهام. حتی قرار بود بخشهایی از کتاب حذف شود و به همین دلیل مجوز چاپ به من نمیدادند ولی ایستادگی کردم تا این قسمت از کتاب حذف نشود تا برخی به دنبال آن بروند. ابتدای کتاب را به صورت رمان و داستان آغاز کردم و بعد به مستندها پرداختم و کار به همین شیوه مستند ـ رمان ادامه دادم.
درباره کتابهای دفاع مقدس چه در تاریخ شفاهی و چه در رمان و داستان میبینیم از جایی به بعد یک چهره زنانه هم دیده میشود یعنی یا قهرمانها زن هستند و یا نویسندگان زن بسیاری به دفاع مقدس پرداختند. در کتابهای مدافعان حرم به دلیل فاصله زمانی کمی که داریم هنوز جایگاه زنان در این ژانر مشخص نیست. حال نویسندگان زن در این باره چگونه عمل کردهاند؟
اغلب کتاب مدافعان حرم را زنها نوشتهاند به دلیل اینکه همسران مدافعان حرم همه جوان هستند. در زمان جنگ اکثریت خانمها یا مجرد بودند یا گفتوگو نمیکردند. از سوی دیگر بیشترین مصاحبه با فرزندان و پدر و مادر شهید بود. اگر مصاحبه اکثر فرماندهانی که در جنگ بودند را ببینیم کم و پیش مصاحبهها با همسران آنها بودهاند. ولی چون همسران مدافعان حرم زنان جوانی هستند بیشتر با خانمها گفتوگو میکنند و این سبب شده زنان نویسندگان این کتابها شوند. البته قهرمان زندگی شهید مهدی ذاکرحسینی مادرش بوده است.
این کتابها تا چه اندازه موفق میشوند که حضور فرماندهان را در جنگی خارج از ایران با تشریح اهداف آن تبیین کنند؟
اگر صد در صد رماننویسی نشود و مستندات هم در کتاب بیاید مسائل بسیاری بیان میشود. مدافعان در سوریه و عراق فدای ایران شدند. برخی میگویند جوانان ما به آنجا رفتند چون بحث سیاسی و دفاع از دولت سوریه بوده است در حالیکه اینها نبود. سوریه و عراق فدای ایران شدند که اگر آنها در جنگ نبودند ما هماکنون در جنگ بودیم، چون دشمن تا خانقین آمده بود و هیچ کس خبر نداشت داعش تا بیخ گوش ایران و چهل کیلومتری کرمانشاه پیش آمده است. طی یک دستور محرمانه به افرادی مانند شهید ذاکرحسینی ابلاغ کردند که به عراق بروند و در خانقین جلوی آنها را بگیرد. زمانی که قسمت عراق را نوشتم باید این قسمت کلا حذف میشد. چون دستور محرمانه بود. ما در اسلام داریم هر جایی ظلمی واقع میشود مسلمانان باید بروند و جلوی آن را بگیرند و تاکید شده باید حق مظلوم را گرفت که آن مظلوم حتی کافر باشد. نود درصد کسانی که به سوریه و عراق رفتند به این دلیل بود که حق مظلوم را از ظالم بگیرند.
در بحث مدافعان حرم کتاب رسانه پیشروتری است. شاید در این باره رسانه فیلم عقبتر باشد. در این باره طی این سالها شاید تنها فیلم به وقت شام را داشتیم. این موضوع کار مولفان این حوزه را سخت نمیکند؟
فیلم «به وقت شام» را در فرودگاه تِدمُر فیلمبرداری کردند و در آن قسمت که میخواهند رزمندگان را گردن بزنند فضایی است مثل تخت جمشید ما که در داخل تدمر وجود دارد. مستندات اینها امنیتی است و من میدانم آقای حاتمیکیا چه سختی کشید تا بتواند این فیلم را رسانهای کند. گرفتن مجوزهای امنیتی خیلی سخت است. من از سه جا برای نوشتن عملیاتها تحت فشار حفاظتها بودم.
اگر به لحاظ زمانی از این بحث فاصله بگیریم چه تغییراتی در ژانر کتابهای مدافعان حرم به وجود میآید؟
بستگی به نویسنده دارد. من کتابهای زیادی از مدافعان حرم خواندم که از زبان همسر، مادر یا پدر شهید بوده است. نویسندهها گاهی برای اینکه اثر جذاب شود و به فروش برود اغراقنویسی میکنند که به نظر من خیانت است. این کتاب از آثاری نیست که جذاب باشد چون من عین واقعیت را نوشتم و به خاطر فروش کتاب مسائلی را ننوشتم که کتاب را جذاب کند. بعضی از نویسندهها برای جذابیت کتاب به دستور رئیس انتشارات به مسائل شاخ و برگ میدهند یا آنها را غیر واقعی جلوه میدهند. من با خانواده شهید روحالله قربانی در ارتباطم و میدانم مسائلی در کتاب این شهید بیان شده که واقعیت ندارد. من نظر نویسنده و ناشر کتابهای دیگر را درک میکنم ولی خودم در کتابهای مدافعان حرم این موضوع را نمیپسندم.
در پایان بازار فروش کتابهای مدافع حرم از نظر شما چگونه است؟
بستگی به کتاب و نحوه رونمایی آن دارد و اینکه کدام انتشارات این کار را انجام دهد. بسیاری از نویسندگان هستند که کتابها را شخصی و بدون هیچ پشتوانهای منتشر میکنند البته ممکن است کتاب اینگونه زمین بخورد. اما کتابهایی مثل «یادت باشه (داستان زندگی شهید حمید سیاهکالیمرادی، دومین شهید مدافع حرم استان قزوین)»، «دلتنگم نباش (داستان شهید روحالله قربانی)» و «خداحافظ سالار ((خاطرات همسرِ سرلشکر شهید حاج حسین همدانی)» کتابهای پرفروشی هستند که انتشارات روایت فتح و شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. کتاب «خداحافظ سالار» بسیار دقیق نوشته شده و علاوه بر بیان واقعیت بسیار جذاب است و این حرفهای بودن نویسنده را نشان میدهد. کتاب «یادت باشه» و «دلتنگم نباش» نیز شنیدهام در سبد پرفروشها بوده است. به هر حال با توجه به اینکه من این اثر را به صورت ناشر مولف به چاپ رساندهام باید بگویم بازاریابی برای کتاب و چاپ آن توسط یک ناشر خوب میتواند کمک بسیاری به فروش و دیده شدن اثر کند.
کتاب «از مهدی تا مهدی (عج)» تألیف محدثه ساداتمحسنی با تایید محتوای نمایندگی ولی فقیه لشگر 27 محمد رسولالله در 206 صفحه توسط نشر نشاء به بهای 40000 تومان در سال 1397 راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما