بیونگ چول هان در«تقلای اروس» شرح میدهد که عشق چهطور دارد تهدید میشود، عشقی که همیشه سنت تاریخی طولانیای حضورش را تضمین کرده است. احتمالا عشق همین حالا هم مرده باشد و اگر هم اینطور نباشد، به استناد به نام همین کتاب میتوانیم بگوییم بهشدت بیمار است.
بیونگ چول هان در این کتاب شرح میدهد که عشق چهطور دارد تهدید میشود، عشقی که همیشه سنت تاریخی طولانیای حضورش را تضمین کرده است. احتمالا عشق همین حالا هم مرده باشد و اگر هم اینطور نباشد، به استناد به نام همین کتاب میتوانیم بگوییم بهشدت بیمار است.
ولی گندکاری چه کسانی عشق را تا این حد نازل کرده است؟ همدست این جنایت فردگرایی معاصر است و تلاش برای تبیین ارزش بازار روی هر چیزی، وضعیتی برای کسب سود مالی که حالا بر تمام اوضاع حاکم شده است.
به قول بدیو هرچه نباشد مفهوم عاشقپیشگی غیر قابل معاوضه ـ یعنی محو کردن خویش در دیگری ـ تاریخ طولانی و شکوهمندی دارد. مثلا عاشق عارفانه به خدا، عشقی که با شور تمام در اشعار یوهان صلیبی شرحش آمده است. ولی حالا بعد از مرگ خدا، آیا حتما ادامه مسیر در همین راه الزامی است؟
در مقدمه کتاب تحت عنوان «بازابداع عشق» آلن بدیو متذکر میشود که درواقع عشق از پذیرش هنجارهای دنیای معاصر سربازمیزند، دنیای معاصر سرمایهداری جهانی. چرا؟ چون عشق قرارداد ساده سرخوشانه مشترک بین دو فرد نیست، بهعکس تجربهای رادیکال؛ احتمالا بشود اسمش را دورترین نقطه برای درک وجود دیگری گذاشت.
نویسنده برای اینکه بتواند بهصورت همهجانبه نگاه کند، نوعی پدیدارشناسی از عشق واقعی ارائه میدهد، عشقی به همراه روابط نزدیک و انواع و اقسام تهدیدهایی که مقابلش هستند. از طرف دیگر این رویه باعث میشود توضیح دهد که در تجربه مطلق دیگری بودن چه رخ میدهد: با دیگری بودن یعنی به دادگاه کشیدن، یعنی چیدن مدارکی مختلف، یعنی تمام چیزهایی که ما را از چنین تجربهای دور میکند و کلا نمیگذارد وجودش را حس کنیم یا بفهمیم این وضعیت چه پیامدهایی در پیش دارد.
بدیو میگوید؛ بیونگ چول هان سرسختانه روی این حرف میایستد که حدالاقل شرایط برای عشق واقعی نیازمند داشتن میزان مشخصی از شجاعت پذیرش خویشانکاری برای کشف دیگری است. نویسنده در عین حال با دقت تلهها و حملههای پیش روی عشق را بررسی میکند و نگاهی میاندازد به اینکه چگونه خود ماهیت عشق در دنیایی که فقط به دنبال سازگاری و مطلوبیت و ارضای خودشیفتگی است زیر سوال رفته است.
بیونگ در فصل اول، از فیلم ملانکولیا ساخته لارس فونتریه و نقاشی شکارچیان در برف از بروگل و اپرای تریستان و ایزولده از واگنر، که هردویشان در فیلم فونتریه نقش داشتند، استفاده میکند تا به ما نشان دهد چطور هجوم فاجعهبار برونبودگی محض ـ تمامیت دیگری ـ نماینده مصیبتباری برای وضعیت متعادل سوژه است.
در فصل دوم، بعد از چندین نقد به فوکو درباره اینکه قابلیت ارزش قائلشدن و «قدرت» (در مقابل خنثی بودن دانش) را اشتباه فهمیده بود و در نتیجه برداشت درستی از عملکرد عشق نداشت، از لویناس و بوبر تمجید میکند. هان اینجا تاکید میکند که اروس رابطهای با دیگری است که از کامیابی و عملکرد و میتوانم فراتر میرود.
بدیو در همین رابطه معتقد است؛ آنچه از چشم فوکو دور مانده و لویناس هم تنها اشارهای به آن کرده بحث اصلی کتاب است: «مذمومبودن دیگری ـ یعنی ناکجای دیگری که از تمام تواناییها گریزان است ـ اساس تجربه اروتیک است.» این فرموله کردن تکاندهنده تمام نیروی ثقل کار را در خود دارد و این چنین است که تجربه عشق بدون داشتن اختیارات لازم از راه میرسد.
همچنین در فصل سوم با استناد به خوانشی تکاندهنده از هگل قدرت عشق را به منزله امر مطلق تازهای در نظر میگیرد. هیچ امر مطلقی بدون وجود مطلق منفی نمیتواند وجود داشته باشد و فقط در عشق است که روج تجربه نابودی خویش را فرض میگیرد یا به تعبیر هگل خودش را حتی در مرگ هم حفظ میکند. به بیان دیگر برای دیگری حضور داشتن یعنی اینکه هیچ چیز نباید باقی بماند و اینجاست که این سخن که «اروتیسم تا لحظه مرگ با زندگی همراه است» کلام باتای را به چالش میکشد.
نویسنده در فصل چهارم نگاهی دوباره دارد به مواجهه کلاسیک بین هرزهنگاری و اروتیسم. اینجا هم بودریار و آگامبن از تیغ نقد او محروم نمیمانند و نهایتا نتیجه میگیرد که پورنوگرافی بیارجکردن اروس است. نهایتا هم در ارزیابی هوشمندانهای از فرهنگ و ارزش «به نمایش گذاشتن» میگوید که سرمایهداری پورنوگرافی جامعه را وخیمتر کرده، همه چیز را کالا میکند و آن را به نمایش میگذارد. از جنسیت هم استفادهای نمیکند مگر آنکه با بیارج کردن اروس آن را به پورنوگرافی تقلیل بدهد.
بدیو این مسئله را اینگونه در مقدمهای که بر کتاب نوشته توضیح میدهد که عشق بهتنهایی اجازه میدهد اروتیسم به آیین نزدیک شود ولی در عوض در جامعه سرمایهداری در معرض نمایش گذاشته میشود. رازآلودگی دیگری که حتی در عریانی هم حفظ میشد در این روند خودنمایی معاصر به جنسی بیخاصیت برای مصرفشدن تبدیل شده است.
فصل پنجم نیز با اتکا به ایوا ایلیوز (نویسنده کتاب «چرا عشق آزار میدهد؟») و فلوبر و بارت و دیگران به این موضوع میپردازد که چگونه است که عشق رنج و بلاست.
خلاصه آنکه کتاب میخواهد روشن کند که جهان معاصر با هر حرکتش در حال عادیسازی و سرمایهسازی «دوزخ همسانی» است و از همین رو عشقی که در خیالبافیهای مختلف در باب دیگری بسیار غنی است. تحلیل اساسی هان نشان میدهد که چطور مرزها و دیوارها و ممانعتهای محصولات سرمایهداری، همانقدر که از تفاوتها کاسته از یکسانیها هم کاسته است. در نگاه بدیو نیز پول به عنوان یک اصل قاعدهمند همه چیز را همسان و تفاوتهای اساسی را همسطح میکند. این اتفاف بهطور خاص بین فقیر و غنی میافتد. کارش ایجاد روندی است برای بیرون راندن و حذف کردن دیگری. چنین مرزبندیهایی خیالبافی درباره دیگری را از بین میبرد.
فصل ششم نیز رابطه میان سیاست و عشق را بازگو میکند و با اشاره به بحث افلاطون و مفهوم پویایی که او از ارواح دارد از مفهوم قیاسی تازهای به نام «جامعه روانفرسوده» برای توضح دنیای امروز استفاده میکند. هان در این فصل خوانشی جدی و جدید از تز «عشق نمایشی دو صحنهای است» ارائه میدهد و با استناد به این ماتریکس سیاسی مبناییای ارائه میکند. این فصل با قدرت دگوگونی عشق تمام میشود: «اروس خودش را همچون تمنایی انقلابی برای شکل کاملا متفاوتی از عشق و جامعهای از نوعی دیگر ارائه میدهد. به همین خاطر، وفاداریاش را به آنچه میخواهد پیش آید، حفظ میکند.»
همچنین فصل آخر صراحتا از این میگوید که برای وجود داشتن تفکر، عشق الزامی است چراکه برای اینکه بتوانیم فکر کنیم ابتدا باید بتوانیم دوست داشته باشیم.
آلن بدیو مقدمهاش بر کتاب را اینگونه تمام میکند: «راه دیگری که شاید جلویمان باشد، راهی است که یا دو عشق آغاز میشود. یعنی این دنیا که بنیادش بر «ما دو نفر» استوار است، نه متعلق به من است، نه متعلق به دیگری، بلکه برای همه وجود خواهد داشت. ولی آیا شکلی استعاری از چپگرایی دوآتشه در فرض امر مذموم دیگربودگی مطلق و بیپایان مخفی نشده است؟ احتمالا از منظر مادی، وفاداری در عشق به معنای ترکیب دو عشق، فراموش کردن چیزی است که در کنار هم کارکرد پیدا میکنند تا واقعیتی را با هم شریک شوند.»
سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: ملانکولیا، توانایی ناتوانی، زندگی عریان، هرزهنگاری، فانتزی، سیاست اروس و پایان تئوری.
کتاب «تقلای اروس» نوشته بیونگ چول هان با ترجمه آراز بارسقیان در ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و به قیمت ۱۶۰۰۰ تومان از سوی نشر اسم منتشر شده است.
نظر شما