به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نهاد نشر و تولید کتاب در ایران، با گذشت بیش از چهاردهه گذشته، یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات درخورتوجهی را تجربه کرده است؛ مولفههای این تحول از نظر کمی و تنوع موضوعی بررسی میشود؛ علاوه براین افزایش نقش زنان و گسترش حرفهایگرایی در حوزه نشر دو شاخص مهم دیگر است. به مناسبت ۱۴ تیرماه، روز قلم نگاهی شده به آمارهای رسمی که گویای جهشی چشمگیر در میزان تألیف، ترجمه، و افزایش حضور ناشران و نویسندگان زن در عرصه فرهنگ است.
از ۵۰ هزار عنوان به بیش از ۱.۲ میلیون
پیش از انقلاب اسلامی، طی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ حدود ۵۰ هزار عنوان کتاب در کشور منتشر شد؛ این در حالی است که در چهار دهه پس از انقلاب، تعداد کل عناوین منتشرشده تا سال ۱۳۹۶ به یک میلیون و ۲۳۰ هزار عنوان کتاب چاپ نخست رسیده است. تنها در دهه چهارم، بیش از ۷۲۶ هزار عنوان کتاب منتشر شده که این رقم نشان از جهش تولید در صنعت نشر دارد. این رشد کمّی، محصول چند عامل مهم از جمله افزایش سواد عمومی، گسترش مراکز دانشگاهی، رشد فناوری چاپ، و همچنین سیاستهای حمایتی دولت در برخی دورهها است. با این حال، برخی کارشناسان بر این باورند که افزایش کمیت همیشه با کیفیت همگام نبوده و بررسی محتوای آثار نیز باید در دستور کار نهادهای ناظر قرار گیرد.
حرکت نویسندگان زن از حاشیه به متن
یکی از مهمترین تحولات در عرصه تولید کتاب، افزایش نقش زنان نویسنده و مترجم است. براساس آمار رسمی ارائه شده، سال ۱۳۵۷، سهم نویسندگان زن تنها ۴ درصد بود؛ اما این نسبت بهتدریج افزایش یافت و تا سال ۱۴۰۲، به حدود ۴۳ درصد در تألیف و ۴۴ درصد در ترجمه رسیده است. به عبارت دیگر، نویسندگان مرد که سالهای نخست پس از انقلاب ۳۰ برابر نویسندگان زن بودند، اکنون تنها اندکی از آنان پیشی گرفتهاند.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه چهلوششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد: سال ۵۷، حدود ۹۶ درصد نویسندگان کشور را مردان و ۴ درصد را زنان تشکیل میدادند، این نسبت در دهه اول انقلاب به ۹۲ درصد نویسندگان مرد و ۸ درصد نویسندگان زن تبدیل شد و در دهه چهارم انقلاب اسلامی، ۷۱ درصد مولفان، مرد و ۲۹ درصد زن هستند و این یعنی نسبت این فاصله به صراحت رو به کاهش است.
سال ۹۶، نویسندگان مرد ۶۸ درصد و زنان ۳۲ درصد بودهاند و سال به سال از شکاف جنسیتی که به تولید علم اخلاق و ارزش فاصله بیندازد کاسته میشود و حتی در برخی حوزهها مثل داستاننویسی که شاید شمار نویسندگان مرد، ۳۰ برابر زنان بود فاصلهها کاملاً کم شده است.
صالحی این روند را «نشانه تحقق عدالت جنسیتی در عرصه فرهنگ» دانسته و معتقد است که زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی لازم برای مشارکت زنان در تولید محتوای مکتوب به تدریج فراهم شده است.
افزایش ناشران حرفهای و تنوع موضوعی
یکی دیگر از شاخصهای درخورتوجه در چهار دهه اخیر، افزایش تعداد ناشران حرفهای و پُرکار است. در دهه اول انقلاب، تنها ۱۷ ناشر بین ۲۰ تا ۵۰ کتاب در سال منتشر میکردند و تنها ۵ ناشر بیش از ۵۰ عنوان کتاب داشتند. این عدد در دهه چهارم انقلاب به بیش از ۶۰۰ ناشر پُرکار و ۲۸۶ ناشر حرفهای رسید. این تحول بهویژه در استانهای بزرگ مثل تهران، اصفهان و خراسان رضوی مشهود است.
همچنین تنوع موضوعی کتابها نیز بهمراتب گستردهتر از قبل شده است. پیش از انقلاب، تمرکز کتابها عمدتاً بر موضوعات دینی، آموزشی یا ادبیات کلاسیک بود؛ اما اکنون آثار منتشرشده حوزههای متنوعی از ادبیات داستانی و شعر گرفته تا جامعهشناسی، روانشناسی، کودک و نوجوان، علومپایه و فناوری را شامل میشوند.
آینده روشن، چالشهای باقی
با نگاهی به مسیر طیشده در حوزه نشر و تولید کتاب، میتوان گفت که ایران پس از انقلاب، بهرغم چالشهای اقتصادی، ارزی و برخی محدودیتها، توانسته است در مسیر توسعه فرهنگی گامهای بلندی بردارد. افزایش نقش زنان، گسترش ناشران، و جهش در تولید محتوا از نشانههای بارز این مسیر هستند.
با این حال، چالشهایی مانند پایینبودن سرانه مطالعه، گرانی کتاب، نبود عدالت منطقهای در توزیع نشر، و گاه سیاستگذاریهای ناپایدار، همچنان مانع از شکوفایی کامل این صنعت شدهاند. آینده نشر ایران نیازمند تداوم حمایتهای معقول، تقویت زیرساختهای توزیع، و توجه ویژه به کیفیت محتوا در کنار کمیّت است.
نظر شما