این نویسنده درباره نام مجموعه «هزار و یک افسانه» گفت: بر اساس کتاب هزار و یک شب، نام این مجموعه را هزار و یک افسانه گذاشتم و در آن هزار و یک افسانه ایرانی شامل قصههای عامیانه، متلها، ضربالمثلها و افسانهها را بیان کردم.
خالق «قصههای ترسناک» افزود: برای نوشتن و جمعآوری این مجموعه کار پژوهشی و تحقیقاتی گستردهای انجام دادم و درمجموع نوشتن و چاپ آن 15 سال طول کشید. از جمله بررسیهایی که انجام دادم طبقهبندی اولریش مارزلف آلمانی است که قصهها را از نظر مضمون به ترتیب، قصههای حیوانات، قصههای سحر و جادو، قصههای مقدسین و تاریخی، قصههایی با جنبههای داستان کوتاه، قصههای خندهدار و لطیفهها و قصههای زنجیرهای تقسیمبندی کرده است.
وی با اشاره به بازنویسیهای مختلفی که تا به حال از افسانههای ایرانی انجام شده درباره کارهای جدیدی که در این مجموعه انجام داده است، گفت: یکی از این کارها معرفی اصطلاحی به نام شبه افسانهها بود که ساخته خودم است. من این اصطلاح را زمانی به کار میبرم که افسانهها بیشتر جنبه تبلیغی داشته باشند و برآمده از نیازها و باورهای توده مردم نیستند و افسانههایی ساختگی هستند که خلاقیتی در آنها به چشم نمیخورد مانند افسانههایی که منسوب به ابوعلی سینا، سلطان محمود و شاه عباس است و برخلاف افسانههای واقعی که جوششی هستند، بردل نمینشینند.
شمس یادآوری کرد: این افسانهها حکایتهایی هستند که به راست یا دروغ به وسیله حکومت وقت در میان مردم بازگو شده و به مرور رواج پیدا کرده و بعدها با یک افسانه ترکیب شده و به شکل افسانهای مستقل وارد ادبیات شفاهی ایران شده است و مردم هم به دلیل علاقهای که به دانشمندانی مانند ابن سینا و زکریای رازی داشتهاند به این حکایتها پروبال دادهاند و افسانههای تازهای به وجود آوردهاند.
نویسنده «افسانههای این ور آب» در ادامه بیان کرد: از دیگر کارهای جدیدی که در این مجموعه انجام دادهام، استفاده از زبان کوچه بازاری است. تا جایی که افسانه به من اجازه میداد و خللی به آن وارد نمیشد از زبان پنهان و اصطلاحاتی که در کوچه و بازار مرسوم است، استفاده کردهام و به زبان امروزی و تکیه کلامهای رایج در بین نوجوانان نزدیک شدهام.
این نویسنده و منتقد ادبی، افزود: همچنین در تحقیقات و بررسیهایی که روی افسانههای دنیا انجام دادهام، افسانههای ایرانی را با افسانههای خارجی مقایسه کردهام و در این مجموعه به روایتهای گوناگونی که از هر افسانه شده اشاره مختصری کردهام. مثلا افسانه «ماه پیشونی» بیش از 20 روایت و افسانه «سنگ صبور» بیش از 15 روایت دارد و من برای آشنایی بیشتر بچهها در پاورقی بعضی افسانهها اطلاعات تکمیلی درباره آنها آوردهام مثلا اینکه شکسپیر براساس افسانه «نمک» چه کتابی را نوشته است.
به گفته نویسنده «افسانههای اون ور آب» موضوع بعدی که این کار را با کارهای دیگر متفاوت میکند، نقش راوی در افسانههاست که در بسیاری موارد وارد داستان میشود و یک شخصیت است که در قصه حضور دارد، مثلا در قصه روباه و لاکپشت که راوی در داستان حضور مستقیم دارد و شاهد آنها میشود.
شمس در ادامه به ایجاد تغییراتی در پایانبندی افسانهها اشاره کرد و گفت: معمولا افسانهها پایان خوش دارند، اما افسانههایی هم هستند که پایان خوشی ندارند و مخاطب را غمگین میکنند. براین اساس پایان برخی داستانها که پایانبندی غمگینی داشتند مانند «به دنبال بخت» را تغییر دادم و پایان خوشی را برایشان رقم زدم. همچنین تلاش کردم از حیوانات مختلفی در داستانها استفاده کنم و حیوانات تکراری را حذف کنم تا بچهها خسته نشوند و از تکراریگویی پرهیز کردم.
وی توجه به استفاده از نامهای ایرانی را موضوع دیگری عنوان کرد که در این مجموعه مد نظر داشته و گفت: برای ایجاد حس همدلی و صمیمیت بین مخاطبان و شخصیتهای داستان، تلاش کردهام از اسامی ایرانی استفاده کنم و فقط برای شخصیتهای خارجی از اسمهای غیرایرانی استفاده کردهام.
شمس در ادامه به مخاطبان این مجموعه اشاره کرد و گفت: تلاش کردهام، مجموعه «هزارویک افسانه» به گونهای نوشته شود که به عنوان دایرهالمعارفی جامع درباره افسانهها برای دانشجویان و پژوهشگران و استادان دانشگاه نیز کاربرد داشته باشد. در عین حالی که سعی کردهام حاصل پژوهشها درباره هر افسانه را بهگونهای بنویسم که مختصر باشد و برای مخاطب نوجوان امروزی که حوصله خواندن مطالب پرحجم و طولانی را ندارد، خستهکننده و کسالتآور نباشد.
وی افزود: علاوه براین تلاش کردهام در قالب این مجموعه اطلاعات تکمیلکنندهای را نیز به مخاطبان ارائه دهم و به آنها بگویم که قهرمان افسانهها چه کسانی هستند، زنان در افسانهها چه نقشی دارند، وزیرها چه کسانی هستند، قاضیها چه نقشی دارند و حیوانات در افسانهها چه کاربردی دارند، تا اطلاعات مخاطبان نسبت به ریشه افسانهها افزایش یابد.
شمس همچنین بیان کرد: در این افسانهها تلاش کردهام روایتی تازه و متناسب با زمان حال ارائه دهم و در افسانهها دست برده و تغییراتی در آنها دادهام و این به روز شدن، یکی از دلیلهای اصلی ماندگاری افسانهها است.
وی درباره عنوانهای مختلف این مجموعه نیز توضیح داد: نخستین جلد این مجموعه «چشمه جادو» نام دارد که در آن 200 افسانه و ضربالمثل و متل مانند «فیلها و موشها»، «پیرزنی که دست خالی به خانه برگشت»، «دم خروس»، «دادگاه کچلان»، «روباهی که جارو به دمبش بست»، «وسوسه شیطان»، «حاتم طایی و پهلوان»، «کدخدای خوش حساب»، «سوغاتی از بهشت»، «شعبان شکمو»، «سلمان فارسی و بار یونجه»، «پاچه فروشی که اسب نداشت»، «روباه و مرغهای قاضی»، «معلم و پوستین خرس»، «زاهدی که دیگر زاهد نبود»، «خانم بزرگ و خانم کوچیک»، «پیرمردی که گریه کرد»، «دختری که پرنده شد» و «سلطان محمود و دختر پیرمرد» را آوردهام.
خالق «گوساله لجباز» درباره سایر جلدهای این مجموعه نیز توضیح داد: دومین جلد این مجموعه «کچل مم سیاه»، سومین جلد این مجموعه «خانه ارواح» و چهارمین جلد این مجموعه «سی عروس و سی داماد» نام دارد که هر کدام شامل 200 افسانه هستند. اما پنجمین جلد این مجموعه «سرزمین پریان» نام دارد که شامل 201 افسانه است.
به گفته شمس، این مجموعه کاندیدای «نشان خورشید» شده است. نشان خورشید، نشان مردمی است که مردم بر اساس کتابهایی که خواندهاند درباره آنها نظر میدهند. نشان خورشید پیش از این به کتابهایی مانند «دیوانه و چاه» و «قصههای مجید» اهدا شده است.
انتشارات محراب قلم، کتاب «چشمه جادو» از مجموعه «هزار و یک افسانه» را با شمارگان 1100نسخه و قیمت 80هزارتومان منتشر کرده است.
نظر شما