نظری گفت: «ما همگی خروجیهای نظام آموزشیای هستیم که اگرچه در شیوه اجرا تغییرهایی داشته است، اما تاکنون جای اصلی خود را تغییر نداده است. نظامی که اولویت آموزشی را تغییر نداده و به محفوظات و مقولههای دانشی تمرکز دارد. باید در نظر داشت که پایایی یکی از شرایط اصل آموزش است. اگر من امروز وزنهای را بلند میکنم، آن وزنه باید در ساعتهای بعدی هم همان وزن را داشته باشد، اما آیا آزمونهای ما نیز دارای پایایی است؟»
نظری تاکید کرد: «ما به حقی توجه نکردهایم که قربانیان خاموش داشته است. اگر افرادی را که دچار اعتیادند بررسی کنیم، میفهمیم که مهارت «نه گفتن» را نیاموختهاند. با جوانهایی روبرو هستیم که مهارت دوستیابی را در کودکی نیاموختهاند. همهی آنها در نظامی آموزش دیدهاند که مهارت محور نبوده است.»
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: «تمرین زندگی در کودکی یک ضرورت است. بچهها میتوانند در بازیها، در فعالیتهای گروهی، در قالب مشارکت مهارتهایی را بیاموزند. در حالی که حقوق کودک امروزی سلب شده است.»
این شاعر در بخش دیگری از سخنان خود، به نقش ناشران آموزشی و رسانهها در ترویج این نظام آموزشی معیوب اشاره داشت: «کودک امروز از 9 سالگی درگیر مقولهی کنکور است. در شبکههای مختلف صدا و سیما با تبلیغات متنوعی روبروست که به او یادآور میشود نگران کنکور نباشد و کتابهای آموزشی به او کمک خواهند کرد. ما این کودکان را وارد رقابت فردی میکنیم؛ رقابت برای محفوظاتی که به زودی فراموش میشوند. بنابر این عوامل زیادی وجود دارند که این چرخهی معیوب را کامل میکنند. مشکل زمانی ادامه پیدا میکند که جامعه نیز خواستار این شیوه از آموزش است و در برابر تغییر مقاومت میکند. والدینی که هنوز تصور میکنند دانشآموز کلاس دوم نیازمند تکلیف است و توجهی به آموزشهای مطلوبی که در آینده قابل دسترس نیست ندارد، عاملی بیرونی است که این چرخه را تکمیل میکند. پس ضروری است که نگاه ما به آموزش با تغییر در چیستی و چگونگی آن رخ دهد!»
او حذف سیستم رقابتی را یکی از دستآوردهای این تغییرها خواند: «حذف رقابت نابرابر، حذف صفت تیزهوش و کندذهن دستآوردی است که این تغییر ایجاد خواهد کرد.»
فاضل نظری بخش دوم سخنان خود را به آموزش اخلاق به کودکان اختصاص داد: «اخلاق و اخلاقمداری موضوعی است که جامعه ما به آن نیاز دارد. اما یادگیری این مهارت نیز وابسته به آموزش است. اما آیا فقط کلمات و کتاب بایستی این آموزش را بر عهده بگیرند. آیا وقتی کودک جملهای را میخواند تغییر در او حاصل میشود. دیدن یک فیلم یا تمرکز بر رفتار والدین و مربیان نمیتواند به او یاری برساند؟ باید تلاش کنیم محیط ما اخلاق محور شود. این امر یک آرزو نیست و فضای آن موجود است. بر مهارت و تمرین تاکید کردیم. اخلاق نیز یک مهارت رفتاری و اجتماعی است اما آیا کودک در مدرسه و خانه آن را آموزش میبیند؟ او در جامعهای پرورش مییابد که از او میخواهیم دروغ بگوید، کتابش را قرض ندهد و ایثار نکند. به او میآموزیم در برابر زشتیها سکوت کند. تصور میکنم ما بزرگسالان فرصتی تاریخی را در دست داریم که لحظه به لحظه در حال گذر است.»
چهاردهمین همایش «حقوق شهروندی، حقوق کودکی» در حالی برگزار شد که در این روز مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر شعار هفتهی ملی کودک تاکید داشت: «وقتی شعار «آینده را باید ساخت» مطرح می شود باید توجه کنیم که اگر تصمیم داریم آیندهای را بسازیم باید به کودک امروز توجه کنیم. و اگر در شاخهی نظام آموزشی صحبت میکنیم باید به نخبه پروریهای یک سویه توجه کنیم که نظام آموزشی و جامعهی ما نخبگان را به یک سو هدایت میکند. حال باید پرسید چطور تفکرات یک سویه تغییر میکند. این امر جز با تمرکز بر علوم انسانی میسر نیست. ای کاش که برخی سازمانها و نهادها به دمیدن در آتشی که به جهت بخشی یک سویه تاکید دارد پایان دهند.»
نظر شما