عسکریان میگوید: وقتی در مورد ادبیات مشرق زمین صحبت میکنیم با دو تیپ نویسنده روبر هستیم. یکی نویسندگانی که در مورد تاریخ و جغرافیا و مردمان سرزمینشان به زبان مادریشان مینویسند و دسته دیگر آنها که مهاجرت کردهاند و زبان دیگری را برای نوشتن انتخاب کردهاند. امین معلوف هم جزو دسته دوم است.
احسان عسکریان در ابتدای جلسه گفت: اگر بخواهیم به تاریخچه داستانهای عربی بپردازیم باید به داستانهای هزار و یکشب و رساله «حی ابن یقظان» اشاره کنیم. اما آنچه به عنوان داستان به مفهوم امروزی در ادبیات عرب با آن روبهرو هستیم از نیمه دوم قرن نوزدهم و با ترجمه داستانهای عموماً فرانسوی در لبنان رخ داد که در پس آن به صورت پاورقی در روزنامهها و بعدتر به شکل رمان امروزی درآمد. در قرن بیستم این سیر رماننویسی گسترش بیشتری پیدا کرد و با زمان "زینب" نوشته "محمد حسین هیکل" در ابتدای قرن بیستم فصل جدیدی از رماننویسی در ادبیات عرب و کشورهای عرب زبان شکل گرفت.
وی افزود: در کشور لبنان هم رماننویسی به شیوه جدید از دهه سی میلادی و با انتشار رمان "قرص نان" نوشته "توفیق یوسف عواد" شکل و ظهور پیدا کرد. البته همزمان با او "جبران خلیل جبران" و همچنین "جرجی زیدان" هم به نوشتن داستان مشغول بودند که اولی به عنوان نویسندهای جوانپسندتر و دومی به عنوان رماننویسی که به تاریخ توجه ویژه دارد مطرح شدند. امین معلوف که اصالت لبنانی دارد و در فرانسه زندگی میکند اساسا به زبان فرانسه کتاب مینویسد اما عموم نوشتههای وی به مانند دیگر مهاجران به غرب از جمله جومپا لاهیری یا خالد حسینی کماکان حال و هوای شرقی دارد. معلوف در این کتاب هم توجه ویژهای به تاریخ و فرهنگ و جغرافیای کشور ما داشته است و به بسیار منصفانه و حتی با تعریف و تمجید از شخصیتهایی چون خیام، ابن سینا، خواجه نظامالملک، سید جمالالدین اسدآبادی یاد میکند و در بستر داستانی بسیار پرکشش شخصیت محوری خیام و رباعیات او را به داستانی امروزی پیوند میدهد.
عسکریان ادامه داد: وقتی در مورد ادبیات مشرق زمین صحبت میکنیم با دو تیپ نویسنده روبر هستیم. یکی نویسندگانی که در مورد تاریخ و جغرافیا و مردمان سرزمینشان به زبان مادریشان مینویسند و دسته دیگر آنها که مهاجرت کردهاند و زبان دیگری را برای نوشتن انتخاب کردهاند. امین معلوف هم جزو دسته دوم است. حتی جایزه کنگور را هم در فرانسه برده است و در بسیاری مقالات از او به عنوان نویسندهای فرانسوی نام میبرند. اما بحث همان است که ایشان حتی در سرزمین دیگر باز قلماش در خدمت مردمان سرزمین خودش است. در این کتاب هم به زعم خودش به دلیل عشق به ایران و فرهنگ آن، خیام و داستان سه یار دبستانی را دستمایه قرار داده است که البته خیام را نه فقط یک شخصیت ایرانی که شخصیت جهانی میداند.
احسان عسکریان و علیرضا وحیدزاده
پس از صحبت های عسکریان، علیرضا وحیدزاده، دیگر منتقد حاضر در جلسه، با اشاره به بحث اصلی داستان و جوهره تشکیلدهنده آن، شاعرانگی متن و همچنین بهره بری آن از اِلِمانهای شاعرانه را، وجه تمایز این اثر با دیگر رمانهای ادبی-تاریخی موجود دانست. وحیدزاده همچنین، پیشینه کاری معلوف به عنوان یک روزنامهنگار و وقایع نویس تاریخی را، امری منحصر به فرد در زمینه ارائه اطلاعات و رعایت نسبت در جهتگیری میان اشخاص و یا باورهای آنان در این اثر دانست. او اضافه کرد: این ویژگی معلوف به او این اجازه را داده تا میزان بسیار زیادی، از جهتگیریهای شخصی و ایدولوژیک میان کاراکترهای داستان بکاهد و همین امر خود، زمینه را برای ارتباط بهتر مخاطب با اثر فراهم ساخته است که این مهم خود سبب شده، مخاطب ایرانی، با جبهه کمتری نسبت به این اثر غربی درباره فرهنگ و ادب ایران، رو به رو شود.
وحیدزاده سپس با قرائت بخش هایی از این اثر، به واشکافی و بررسی اِلِمان های شاعرانه آن پرداخت و از دیدگاهی فرمالیستی، تناظر شخصیتهای داستان را در شکلدهی اثر بررسی کرد. او با اشاره به این مهم که جوهره اصلی شعر در کلیترین خالت متشکل از ایماژها و آواهاست، نقش این دو عامل را در شکلدهی «سمرقند» به عنوان اثری ادبی-تاریخی با محوریت شعر و شاعری حکیم عمر خیام، بازبینی نمود.
بعد از اظهارات هر دو منتقد جلسه، حضار با طرح پرسش هایی در خصوص اثر به ارائه نقطه نظرات خود پیرامون آن، با منتقدان حاضر در جلسه به بحث و گفتوگو نشستند.
گفتنی است؛ این جلسات که به همت نشریه الکترونیکی کافه داستان و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود، هر جلسه به بررسی ادبیات یک ملت بخصوص، در پنجشنبه های آخر هر ماه به صورت مداوم برگزار می گردد.
.
نظر شما