ابراهیم رها در گفتوگو با ایبنا از انتشار رمان جدیدش خبر داد:
«پرتوپلا» رمانی مستقل از «دریوری» است/چاپ آثار مطبوعاتی مصداق کتابسازی است
علی میرمیرانی معروف به ابراهیم رها طنزنویس، درباره کتاب جدیدش«پرتوپلا» میگوید: کتاب «پرتوپلا» در عین حال اثری مستقل است و با اینکه کاراکترهای رمان قبلی در آن تکرار میشوند، اما در فضایی متفاوت روایت شدهاند.
نویسنده کتاب طنز «از اون بالا کفتر میآیه» درباره قسمت سوم این رمانها عنوان کرد: در مقدمه «پرتوپلا» به این موضوع اشاره کردهام که این کتاب قسمت سومی ندارد و از نوشتن رمان بعدی که قرار بود تحت عنوان «چرتوپرت» منتشر شود، منصرف شدم. این سه رمان قرار بود بر اساس سه داستان که پیرنگ کلی آنها را نوشته بودم، انگاشته شود. اما داستان سوم را در دومی یعنی همین رمان «پرتوپلا» ادغام کردم و خلاصهاش کردم. در حقیقت رمان سوم این مجموعه را در حاشیه داستان اصلی «پرتوپلا» و به عنوان خرده داستان آوردم.
نویسنده «قرمهسبزی» درباره ارتباط مستقیم نویسنده با خواننده و برگزاری جشن امضا برای کتاب عنوان کرد: فردا بعد از 15 سال دوری و فرار از قضیه جشن امضا و رونمایی و مراسم اینچنینی قرار است جشن امضایی در شهرکتاب پاسداران داشته باشم. خود من بارها در مصاحبهها و گفتوگوهایی که انجام دادهام،جشن امضا و رونمایی را کار لوسی خواندهام. اما نویسنده، ناشر و مخاطب سه ضلع یک مثلثاند و بعد این همه سال به این نتیجه رسیدهام که حق دو ضلع دیگر را هم در نظر بگیرم و در این مراسم شرکت کنم. حتا در سال قبل هم با اینکه نزدیک به ده عنوان کتاب از من منتشر شد،از برگزاری رونمایی استنکاف ورزیدم. اما بالاخره بعد از این همه سال تصمیم گرفتم به جشن امضا تن بدهم. ناشر بیشتر کتابهای من نشر روزنه است و تمام کتابهایم در شهرکتاب پاسداران در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
نویسنده «چقدر خوبیم ما» درباره نقش مطبوعات در معرفی طنزنویسان و کتابهای طنزی که حاصل ستونهای طنز روزنامهها و مجلات است توضیح داد: مطالب طنزی که در مجلات و روزنامهها چاپ شده و میشوند، متعلق به یک دوره و یک برهه زمانی خاصاند و تاریخ مصرف دارند. در یک دورهای مد شده بود که طنزنویسها کارهای مطبوعاتی خود را بهصورت کتاب درمیآوردند و اتفاقا من هم به این شیوه یکیدوتا کتاب درآوردهام. اما از یک جا به بعد مخالف این شیوه شدم. این مساله به نظرمن یک نوع کتابسازی است. وقتی مولف نه حوصله دارد نه سواد و نه جدیتی برای نوشتن چیزهای جدید، فقط به صرف اینکه کتابی داشته باشد، اقدام به چاپ آثار مطبوعاتی خود به طور یکجا میکند که مصداق کتابسازی است. این کتابها اصولا موضوعیتی هم ندارند. باید توجه کنیم که چیزهایی که در مطبوعات چاپ میشود، متعلق به یک برهه تاریخی خاص خودش است و فارغ از موضعگیری نویسنده تاریخمصرف دارد. نمیشود همینطور بدون صرف وقت و انرژی اقدام به تکرار و سرهم بندی کردن و در نتیجه کتابسازی کنیم و توقع فروش بالا و استقبال زیاد مخاطب را هم داشته باشیم.
نویسنده «دریوری» درباره آسیبهای پدیده کتابسازی که در طنزنویسان بسیار شایع شده است، عنوان کرد: سه کتاب به همین شیوه داشتم که در دولت احمدینژاد مجوز نگرفت و پس از رفع توقیف آن هم حاضر به انتشار آن نشدم. معتقدم کار باید برای کتاب نوشته شود و زمان و انرژی برای آن صرف شود. وقتی خودمان هم کار خودمان را جدی نمیگیریم و برای کار خودمان وقت و انرژی صرف نمیکنیم چرا انتظار داریم که مردم ما را جدی بگیرند و فروش کتاب بالا باشد.
این طنزنویس درباره کارهای جدیدی که قصد نوشتنشان را دارد گفت: سال قبل نزدیک به ده عنوان کتاب از من منتشر شد و امسال به جز «پرتوپلا» کتاب دیگری نخواهم داشت و ترجیح میدهم مدتی کاری از من چاپ نشود.
نظر شما