کتاب «گفتارهایی درباب جامعهشناسی سیاسی جدید» نوشته قربانعلی سبکتکین ریزی منتشر شد.
موضوع و ماهیت جامعهشناسی سیاسی؛ قدرت و ابعاد آن؛ توزیع قدرت و نخبگان سیاسی؛ اجتماعی شدن سیاسی؛ مشارکت سیاسی و افکار عمومی؛ زمینههای توسعه سیاسی؛ دموکراسی و ابعاد آن؛ جهانی شدن سیاست؛ ایدئولوژیهیا سیاسی و جنبشهای جدید اجتماعی عناوین 10 گفتار اصلی این کتاب را تشکیل میدهند.
بیشک ریشه همه شاخههای دانش سیاسی نوین و از آن جمله جامعهشناسی سیاسی را میتوان در فلسفه سیاسی قدیم یافت. به عنوان نمونه میتوان از کوشش افلاطون و ارسطو در تبیین دگرگونی نظامهای سیاسی و اسباب وقوع انقلابها نام برد. بنمایه جامعهشناسی سیاسی در تمامی آموزههای جامعهشناسان برجسته قرون هجده و نوزده با تفاوتهایی وجود دارد.
مولف گفتارهایی در باب جامعهشناسی سیاسی جدید را اینگونه تقسیمبندی کرده است: جامعهشناسی سیاسی در سه سطح به بررسی موضوع خود میپردازد:
الف) سطح فردی؛ که در آن نقش عوامل مختلف در رفتار سیاسی فرد بررسی میشود و این حوزه از دانش با حوزه رفتارشناسی سیاسی بسیار نزدیکی دارد.
ب) سطح گروهی؛ که در آن نقش و نفوذ گروهها، سازمان و نهادهای جامعه مدنی بر سیاست و عملکرد دولت بررسی میشود.
ج) سطح دولت؛ که خود بهعنوان عرصه سازش و ستیز میان نیروها و طبقات اجتماعی مطالعه میشود (بشریه، 1380: 45).
به گفته نویسنده کتاب، اینک با توجه به گسترش فرایندهای جهانیشدن در عرصههای مختلف و در نتیجه تضعیف دولت ملی نه دولت ملی بلکه فرایندها و فشارهای جهانی شدن بهعنوان موضوع اصلی جامعهشناسی سیاسی در حال ظهور است. در پارادیم کلاسیک، مفاهیمی همچون دولت ملی، رابطه حکومت و جامعه و ... غلبه داشتند. در حالی که در پارادایم جدید ساختارهای اقتدار در سطح جهانی، رابطه میان حکومتها و فرایندهای جهانیشدن در عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ارتباطات، هویتهای فراملی طبقاتی، بخشهای اجتماعی فراملی و غیره اولویت یافتهاند
حوزههای مورد مطالعه جامعهشناسی سیاسی:
در بخشی از کتاب میخوانیم: «مارکس و وبر شالودههای جامعهشناسی سیاسی را بنا نهادند، اما پس از یک دوره زمانی قابل ملاحظه، مطالعات درباره جنبههای خاص که اکنون جزء جامعه شناسی سیاسی است انجام یافت. (راش، 1381: 12). نقش نیروهای اجتماعی از جمله طبقات اقتصادی، شئون اجتماعی، مذهب و روحانیت، روشنفکران، اقوام و اقلیتها بر عرصههای مختلف زندگی سیاسی در کانون توجه جامعهشناسی سیاسی قرار دارد. همچنین بررسی انواع نظامهای سیاسی (دولت طبقاتی، دولت مستقل از طبقات، دولت مبتنی بر تعادل طبقاتی (بناپارتیسم) دولت مبتنی بر همکاری طبقاتی (کورپوراتیسم)، دولت لیبرال، توتالیتر، فاشیست، پوپولیست و ...) براساس ملاکهای جامعهشناسانه، یعنی از حیث نوع رابطه با جامعه مدنی، در این شاخه صورت میگیرد.
بهعلاوه از نقش شکافهای مختلف اجتماعی مانند شکاف طبقاتی، شکاف جنسی، سنّی، شکاف میان سنت و تجدد و میان مرکز و پیرامون و غیره در شکلگیری احزاب و گروهها و رژیمهای سیایسی بحث میشود. شرایط تاریخی و اجتماعی شکلگیری نظامهای سیاسی مختلف نیز از موضوعات اصلی در جامعهشناسی سیاسی است (بشیریه، 1380: 46).
جامعهشناسی سیاسی در مفهوم رایج و کلاسیک آن روابط حکومت و جامعه را در محدودهی دولت ملی مدرن بررسی میکند. واحد تحلیل جامعهشناسی کلاسیک، جامعهای است که حول محور دولت... ملت سازمان یافته؛ اما با گسترش فرایند جهانی شدن، و تضعیف دولت ملی، دامنه، عرصه و موضوعات و در نتیجه نگرشهای مسلط در جامعه شناسی سیاسی، دستخوش تحولات عمده و اساسی شده است.
جامعهشناسی سیاسی جدید نگاه نوع کلاسیک خود را که محور آن مطالعه جامعه براساس دولت ـ ملت باشد، را ناقص میداند. زیرا جهانی شدن عرصههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ بدان معناست که اکنون قدرت دولت ـ ملت در بعضی از زمینهها تا حد زیادی تضعیف شده و از کانون بحث خارج شده است. در حال حاضر یک «تغییر پارادایم» در جامعهشناسی سیاسی رخ داده است. بهطوری که این رشته، از مدل دولت محور و طبقاتی مشارکت یا عدم مشارکت سیاسی دور شده و به طرف درک جدیدی از سیاست به مثابه پدیدهای که در همهی تجربیات اجتماعی حضور دارد، حرکت کرده است.
از آنجایی که تعامل اجتماعی همواره امری مربوط به تاثیر در اعمال دیگران است (اعمال قدرت) قدرت عنصر همه جا حاضر حیات اجتماعی است (نش و اسکات، 58: 1388 الف). بنابراین در این تغییر پارادایم حوزه بحث جامعهشناسی سیاسی بسیار فراتر از حوزه بحث دولت ـ ملت است. تا جایی که تمام عرصههای زندگی را البته بدون حضور دولت فرامیگیرد. به این ترتیب معنای سیاست هم بسوی فرهنگ میچرخد و فرهنگی میشود. با این نگاه نظام سنتی سیاسی یکی از خرده نظامهای مختلف (پارسونزی) در میان خرده نظامهای اجتماعی است.
لومان مدعی است که زیرسیستم سیاسی تنها یک سیستم در میان سیستمهای دیگر است و نمیتواند بر آنها حکم براندو هیچ زبان مشترکی وجود ندارد که در آن اجازه اولویت یافتن قدرت بر دیگر کدها معنادار باشد. از نظر وی جامعه مدرن متشکل از تعداد (ده تا دوازده) زیرسیستم اجتماعی مانند: اقتصاد، نظام سیاسی، حقوق، دین، علم، هنرها، رسانههای جمعی، آموزش و پرورش، مراقبت بهداشتی، ورزشها، خانواده و حریم خصوصی است. لومان با اخذ اصطلاحی از گوتهارد گونتر فیلسوف، این امر را «چند بستری بودن» جامعه مدرن میخواند.
در جامعه چند بستری سیاسی نه میتواند جامعه را بهعنوان اجتماعی اخلاقی آنگونه نمایندگی کند که تفکر سیاسی یونان باستان تجویز میکرد، نه سیستم میتواند دستگاهی متفکر سیاسی متقدم مدرن توماس هابز مطرح میکرد. در شرایط مدرن، سیستم سیاسی فقط یکی زیرسیستمهای جامعه است نه مهمتر یا موثرتر از دیگران.
علاوه بر موارد فوق، جنبشهای جنبشهای اجتماعی جدید نیز عرصهی گستردهای را به روی جامعهشناسی سیاسی جدید گشودهاند که در گفتار دهم به آن پرداخته میشود.
به گفته مولف کتاب حاضر، این جنبشهای نوین اجتماعی برعکس جنبشهای کارگری در مواجهه با مخالفان نهادی (به ویژه دولت)، بیشتر ناظر بر «سیاست زندگی» هستند و شکلی شبکهای به خود گرفتهاند. همچنین رویکرد این جنبشها جنبهی جهانی داشته و در بردارندهی مقاومت در برابر اشکال جدید سلطه و طرد هستند که محصول ساختاربندی مجدد اجتماعیاند. تا جایی که برخی از پژوهشگران اصطلاح «صنایع جنبش» (زالد، 1992) یا «جامعهی جنبش» (تارو، 1994) بعنوان ویژگی جوامع جدید به کار بردهاند (نش و اسکات، 1388 ب: 77 ـ 78).
با این شرح صاحبنظرانی چند مانند آنتونی گیدنز، اولریش بک، دیویدهاروی و کیت نش با توجه به این تحولات اجتماعی و معرفتشناختی حاصل از آن موضوع جامعهشناسی سیاسی جدید را سیاست زندیگ، با موقعیت محلی ـ جهانی ذکر میکنند.
کتاب «گفتارهایی در باب جامعهشناسی سیاسی جدید» نوشته قربانعلی سبکتکین ریزی با شمارگان هزار نسخه در 336 صفحه به بهای 25 هزار تومان توسط انتشارات زهد روانه بازار نشر شده است.
نظر شما