نهادها و تشکلهای دولتی و غیر دولتی بوشهر ایدههایی متعددی را برای جلب مشارکت مردمی در ترویج کتابخوانی به کار گرفتند.
داوری بر چه اساسی بود؟
آیا بوشهر نسبت به سایر شهرهایی که در این طرح شرکت کرده بودند، امکانات بیشتری داشت و آیا زیرساختهای مناسب را داشت؟ در جواب شاید بتوانید شهرهایی را نام ببرید که کتابفروشیهای بیشتر، کتابخاتههای بیشتر و امکانات بیشتری داشته باشند. پس بر چه اساسی داوران بوشهر را انتخاب کردند؟ شاید «علی اصغر سیدآبادی» دبیر این رویداد بهترین شخصی باشد که بتواند در این باره توضیح دهد. وی درباره ملاکهایی که داوران در انتخاب پایتخت کتاب لحاظ کردند گفت: گاهی در نقدهایی که به انتخاب یک شهر به عنوان پایتخت کتاب می شود، احساس این است که دو موضوع نادیده گرفته می شود. اول اینکه وقتی یک شهر به عنوان پایتخت کتاب انتخاب می شود، ممکن است در اطراف آن شهر و در شهرهای دیگر و شهرهای مرتبط با آن شهر مشکلاتی وجود داشته باشد. قاعدتا با توجه به اینکه واحد انتخاب یک شهر است نمی شود ارتباط برقرار کرد. دومین نکته ای که نادیده گرفته می شود این است که انتخاب پایتخت کتاب در واقع به دلایل برخورداری از امکانات یا سوابق شهر نیست. یعنی داوران نمی آیند شهر را به دلیل امکاناتی که دارد، به دلیل زیرساختهایی که دارد، به دلیل کتابفروشی هایی که دارد و ... به عنوان پایتخت انتخاب کنند. اتفاقا این یک نکته ای است که آگاهانه روی آن تاکید شده است. اگر آنطور بود. ما 5 یا 6 شهر داشتیم که احتمالا به نوبت پایتخت کتاب می شدند. قم، مشهد، اصفهان و تبریز و شهرهای بزرگ پایتخت می شدند. نگاه محوری در پایتخت کتاب، در واقع یک نگاه توسعه ای و رو به آینده است. یعنی قرار است که این عنوان پایتخت کتاب یک انرژی را فراهم بکند که شهرها تلاش بکنند، زیرساختهایی را تهیه بکنند، برنامههای ترویجی را تهیه بکنند و به نوعی مسابقه است که اراده به تغییر را تقویت را بکند.
نگاهی به وضعیت پایتخت قبلی کتاب ایران
برای سنجش این معیار میتوان به اقداماتی که در نیشابور پایتخت پیشین کتاب ایران انداخت. «سیدآبادی» درباره نیشابور گفت: سال گذشته که نیشابور به عنوان پایتخت انتخاب شد، اگر داوران می خواستند که امکانات این شهر را با شهرهای دیگر بسنجند طبیعتا خیلی شهرهای پر امکانات تری بود. داوران، برنامه این شهر را برای سال بعدی سنجیدند. یعنی برنامه نیشابور را کنار برنامه شهرهای دیگر گذاشتند و گفتند که نیشابور این کار را می خواهد بکند و شهرهای دیگر کارهای دیگری می خواهند بکنند و بعد دیدند که این شهر امکانات و ظرفیتهای خوبی را برای ترویج کتابخوانی فراهم کرده است. نهادهای دولتی و غیر دولتی آن با هم همکاری های خوبی دارند و حرکت های مردمی خوبی طراحی شده است. امسال خوشبختانه دیدیم که بخش خوبی از این حرکت ها نتیجه داد و تاثیر عملی آن را در افزایش خرید کتاب در آن شهر دیدیم. ما آماری از شرکت تعاونی توزیع کنندگان کتاب در تهران گرفتیم که مهمترین مراکز توزیع عضو این شرکت هستند و این آمار نشان می داد که در نیشابور امسال نسبت به سال گذشته 67 درصد در خرید کتاب های کودک و نوجوان رشد داشتیم و حدود 21 درصد در کتاب های بزرگسال افزایش خرید داشتیم. این در حالی بود که یک نمایشگاه بزرگ در آن شهر برگزار شده بود و بیش از 850 میلیون تومان فروش داشت که فروش آن معادل شهرهای گرگان، زنجان و ... که مراکز استان هستند بود. همچنین طبق آماری که اداره کتابخانههای عمومی شهر داده است، بیش از 25 درصد امانت از کتابخانهها نسبت به سال قبل افزایش یافته است.
چرا بوشهر؟
«سید آبادی» در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: پایتخت کتاب به این دلیل انتخاب نمی شود که یک شهر چه امکانات و نارساییهایی دارد. بلکه بر عکس به این دلیل انتخاب می شود که آیا ارادهای برای برطرف کردن این نارساییها وجود دارد. آیا ارادهای برای تقویت زیر ساختهای کتاب وجود دارد؟ آیا اراده ای وجود دارد که آن شهر در حوزه کتابخوانی یک پله بالاتر قرار بگیرد. با این دید، برنامه های بوشهر وخوشبختانه باقی شهرهای این استان هم حضور فعالتری داشتند که نتیجه آن سال دیگر مشخص میشود. برنامه های بوشهر برنامههای خوبی بود و توانسته بودند مشارکت نهادهای مختلف را جلب بکنند و توانسته بودند نهادهای مردمی را فعال بکنند. توانسته بودند که نهادهای عمومی مانند شهرداریها و شوراهای شهر را فعال بکنند و امیدواریم که سال بعد در همین موقع ها فعالیت آنها چنان باشد که بخش بزرگی از این نارساییهایی که ممکن است در سطح استان وجود داشته باشد بر طرف بشود.
«حمیده ماحوزی» مدیرکل ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر، دربارۀ پیشینۀ فعالیتهای این استان در دورههای پیشین انتخاب پایتخت کتاب ایران میگوید: از سال 93 تا کنون، ارائه و اجرای برنامههای ترویج کتابخوانی در ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در دستور کار قرار گرفت. در طرحی که برای سومین دورۀ انتخاب پایتخت کتاب ایران ارائه کردیم، درمجموع 33 برنامه برای ترویج فرهنگ کتابخوانی ارائه شده بود که 90درصد از آنها اجرایی شده است.
او از طرحهای شاخص استان برای ترویج کتابخوانی نام میبرد و میگوید: در طرحهای «میلاد کتاب» و «کتاب شفا» به مادر و کودک متولدشده و کودکان بیمار بستری در بیمارستانها، کتاب هدیه داده شد. در طرح «سرباز دانش» تلاش شد که کتاب به تمامی سربازخانههای استان راه پیدا کند و سربازان کتابخوان، مرخصی تشویقی و ارتقاء درجه بگیرند. در طرح «گذر فرهنگ»، یکی از گذرهای عمومی بوشهر، به توزیع کتابِ باتخفیف و رایگان در میان عابران اختصاص پیدا کرد. همچنین در مدارس شهر بوشهر، طرح «کافه کتاب» اجرا شد و طرح «مبادلۀ کتاب» نیز زینتبخش مدارس و دانشگاهها شد. به این معنی که دانشآموزان و دانشجویان کتابهایی را که خوانده بودند، در قفسههای تعبیهشده برای این طرح میگذاشتند و کتابهایی را که نخوانده بودند، برمیداشتند.
اجرای طرح کمپین کتابخوانی با برگزاری اردوهای کتابخوانی، تشکیل گروههای کتابخوانی و برگزاری مسابقات کتابخوانی نیز از دیگر برنامههای اجراشده در بوشهر است.
به گفتۀ ماحوزی، 200 تفاهمنامه با شهرداری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دادگستری، بیمارستانهاف سربازخانهها، کانون اصلاح و تربیت، کارخانجات، صنایع، تشکلهای غیردولتی آموزش و پرورش، مؤسسات خصوصی و... منعقد شده است تا با برنامههای پایتخت کتاب بوشهر، همکاری کنند.
بوشهر؛ رکورددار جام باشگاهها
استان بوشهر در نخستین دورۀ «جام باشگاههای کتابخوانی» بالاترین میزان مشارکت را در تأسیس باشگاهها داشت. بهطوریکه از 1500 باشگاه تشکیلشده در کشور، 510 باشگاه در استان بوشهر تشکیل شد و شهر کوچک «خورموج» این استان نیز، رکوردار تشکیل باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان شد.
ماحوزی یک سال کار مداوم دبیرخانه و نهادسازی برای ترویج کتابخوانی را از مهمترین دلایل انتخاب بوشهر بهعنوان سومین پایتخت کتاب ایران میداند. او میگوید: «ما از تمامی شهرداران و بخشداران استان خواستیم شبکهای تشکیل بدهند و همۀ آنها با امضای بیانیهای تضمین کردهاند که هریک از شهرهای استان بهعنوان پایتخت کتاب برگزیده شد، باقی شهرها نیز برنامههای شهر برگزیده را پیاده کنند تا کتابخوانی در کل استان رواج پیدا کند. امام جمعه، ورزشکاران ملیپوش و هنرمندان نیز بیانیهای را امضا کردهاند و بهواسطۀ آن تضمین کردهاند که از اجرای طرحهای پایتختی بوشهر حمایت کنند.»
پروندۀ بوشهر از منظر داوری نهایی
«سیدمحمد بهشتی»، نام آشنای فرهنگ و هنر ایران، از داوران نهایی انتخاب سومین پایتخت کتاب ایران بود. او دربارۀ پروندههای شهرهای راهیافته به مرحلۀ نهایی داوری میگوید: واقعیت این است که پیش از دیدن پروندهها انتظار نداشتم در شهرهای شرکتکننده، اینهمه انرژی برای شرکت در یک حرکت فرهنگی وجود داشته باشد. در حوزههای دیگر کمابیش این انرژی را دیده بودم، ولی در حوزۀ کتاب، انتظار آن را نداشتم. به نظر من این شهرها خیلی خارج از انتظار تلاش کرده بودند و فکر میکنم این مسأله ناشی از این است که ایدۀ پایتخت کتاب، ایدۀ مؤثری بوده و توانسته است شهرهای مختلف را به حرکت دربیاورد.
او میگوید: پروندههایی که برای فعالیت شهرها و خصوصاً شهر برگزیده تهیه شده بود، خیلی جامع و کامل بود. بهطوریکه این امکان را فراهم میکرد که بتوانیم قضاوت مطمئنی داشته باشیم. از این جهت باید از دوستانی تشکر کرد که زحمت کشیدهاند و این پروندهها را آماده کردهاند.
بهشتی میگوید: به دلیل ویژگیهایی که گفته شد، هیأت داوران بدون اینکه اختلاف نظری داشته باشند، دربارۀ انتخاب پایتخت کتاب ایران به نتیجه رسیدند و این نشان میدهد که اولاً شهر برگزیده یعنی «بوشهر»، شایستگی کامل را داشت و ثانیاً زمینه برای انجام داوری با دقت بالا، فراهم بود.
حال بوشهر، شهر پرافتخار تاریخ ایران، عنوان بزرگ «پایتخت کتاب ایران» را نیز یدک میکشد. باید دید مردم و مسوولان این شهر و استان بوشهر، چگونه برای اجراییشدن هرچه بیشتر طرحهای این شهر، بسیج میشوند؟ آیا آنها خواهند توانست کتاب را واقعاً به زندگی روزمرۀ مردم استان وارد کنند؟ این سؤالی است که بررسیهای و پیگیریهای دبیرخانۀ پایتخت کتاب ایران، دربارۀ اجراییشدن یا عدم اجرای طرحهای پایتخت کتاب این شهر و استان بوشهر، به آن پاسخ خواهد داد.
پیگیری طرحهای ارائه شده شهرها توسط دبیرخانه
مسئولان اجرایی طرح پایتخت کتاب ایران تاکید دارند که از زمانی که شهری به عنوان پایتخت کتاب ایران معرفی میشود تا سال بعد، فعالیتهای آن شهر در زمینه ترویج کتابخوانی رصد میشود و در صورتی که نتوانند طرحهای ارائه شده را محقق کنند، عنوان پایتختی کتاب از آنها گرفته میشود. «علی اصغر سیدآبادی» ضمن تاکید بر این موضوع میگوید: اگر دوستان به نیشابور مراجعه میدانی بکنند می بینند که اتفاقهای زیادی در سطح مردمی و نه در سطح دولتی افتاده است. تمام تاکید این برنامه هم این است که اتفاق در خود شهر و توسط مردم آن شهر بیفتد و آن نگاه یارانهای و حمایتی در این برنامه حاکم نیست. الآن یک برنامه مفصلی با عنوان 40 کتاب 40 روستا در نیشابور در حال اجراست که با حمایت دولتی انجام نمیشود و همه اینها را افراد داوطلب متکفل میشوند و هر روستا را یک فرد داوطلب، یک خیر از هزینه شخصی خودش متکفل میشود و می پردازد. اهمیت پایتخت کتاب این است. وگرنه اگر بحث حمایت دولتی بود قبلا ما چندین سال تجربه کردیم و دیدیم که در بعضی از بخش های این حمایت ها موثر است و در بخش هایی هم نبوده است.
پایتخت کتاب مردمی است نه دولتی
نکته پایانی اینکه اهمیت انتخاب پایتخت کتاب این است که می خواهد یک حرکتی را در شهرهای مختلف در حوزه کتاب ایجاد کند. به گفته مسئولان این طرح، امسال، زمانی که پرونده شهرها مورد بررسی قرار میگرفت نشان می داد که در بخش زیادی از این شهرها این حرکت آغاز شده است و مثلا در این چند شهری که نامزد نهایی شدند و بعد به عنوان شهر خلاق در ترویج کتابخوانی شناخته شدند(شهرهایی مثل شهرکرد، زرند، اوز و کاشان ) این فعالیت های عمومی قابل مشاهده است. تاکید دیگر این طرح بر ضرورت مشارکت همه بخشهای یک شهر و نه فقط بخش دولتی، در ترویج کتابخوانی است. «سیدآبادی» در این باره میگوید: درست است که بخشی از وظیفه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت از کتاب و کتابخوانی است و به شکلهای مختلف و با یارانههای مختلف در نمایشگاههای استانی و در تخفیف به کتاب در کتابفروشیها از طریق خرید تیراژی کتاب از ناشران و... ارائه می شود اما در این برنامه قصد این است که ظرفیتهای خود شهر برای کتابخوانی احیا بشود. توان منابع مالی خود شهر برای کتابخوانی احیا بشود. اهمیت این طرح در این است که نگاه این برنامه به دست دولت نیست و یک برنامه کاملا مردمی و مستقل است. شما اگر در پرونده شهرهای منتخب نگاه بکنید، بخشی از این هزینههای ترویج کتابخوانی شهر را کارخانجات آن شهر پرداخته است، بخش دیگری از هزینهها را شهرداری آن شهر پرداخته است. بعید میدانم که از منابع دولتی استفاده کرده باشند. بخشی از هزینههایشان را خیرین این شهر پرداخت کردهاند.
نظر شما