سودابه صالحی در این نشست با بیان سؤالات موجود درباره تأمین منابع آموزشی هنر، گفت: پیش از هر نکتهای، برای اظهار نظر درباره وضعیت تأمین منابع آموزشی لازم است کار پژوهشی دقیق در این زمینه انجام شود تا متوجه شویم در حال حاضر کجا ایستادهایم تا در ادامه بتوانیم برای جایی که میخواهیم برسیم برنامهریزی کنیم.
وی افزود: به عنوان استاد دانشگاه که سالها با این منابع آموزشی سرو کار داشته و دارم، دغدغههای من در تأمین منابع آموزشی هنر، در چهار موضوع کلی «پدید آورندگان»، «محتوا»، «متولیان و انتشار دهندگان» و «مصرف کنندگان» مطرح هستند.
پدیدآورندگان منابع آموزشی هنر
این استاد دانشگاه هنر در تشریح آسیبهای موجود در حوزه «پدیدآورندگان منابع آموزشی هنر» گفت: کاملاً مشخص است که ما مشکلات اساسی در منابع آموزشی هنر داریم که بخشی از این موضوع به خود ما به عنوان مدرسین دانشگاه برمیگردد. ما منابع آموزشی بسیار اندکی در حوزه هنر داریم که افرادی که آنها را ترجمه، نوشته یا گردآوری کردهاند، از تخصص لازم برخوردار نبودهاند.
صالحی آثار ترجمه شده در منابع آموزشی هنر را ناامید کننده عنوان کرد و ادامه داد: برخی ناشران با آگاهی از خلاءهای موجود در حوزه آموزش هنر، تنها با هدف سودآوری بیشتر، ترجمههایی از آثار خارجی را منتشر کردند که بسیاری از آنها غیر قابل فهم است. به دلیل اینکه مترجمان این آثار یا تخصصی در ترجمه یا تخصصی در آن رشته هنری نداشتند و متأسفانه برخی با استفاده از google translater این آثار را ترجمه میکنند.
وی افزود: کتابهای اندک تألیفی در این زمینه وجود دارد که وقتی به آنها مراجعه میکنیم، با مشکلات اساسی در مبانی کتاب مواجه میشویم. اینکه نویسنده به چه شکلی برای ارائه این پژوهش انتخاب شده، با چه سابقهای دست به این کار زده و از چه روشی در تهیه آن استفاده کرده، موضوعات قابل بررسی در این منابع آموزشی هستند. به نظر من متخصصان محتوایی و افراد متخصص در ساختار کتاب باید کنار یکدیگر قرار بگیرند تا اطلاعات علمی دقیق را در قالبی درست ارائه کنند.
محتوای منابع آموزشی هنر
سودابه صالحی در تشریح موضوع «محتوای منابع آموزشی هنر» نیز گفت: کتاب منتشر شده در این زمینه عموماً دارای پراکندگی موضوعی هستند و هیچ قانون و قاعده خاصی بر آنها حکمفرما نیست. شاهد هستیم موضوعاتی در زمینه آموزش هنر منتشر میشود که شاید مطرح کردن آن برای جامعه ما ضروری نباشد، اما از طرف دیگر موضوعاتی که به آنها نیازمندیم منتشر نمیشود.
این استاد دانشگاه هنر با اشاره به کمبود منابع تألیفی گفت: کتابهای ترجمه در حوزه هنر، خوب و لازم هستند، اما از آنجا که هنر با فرهنگ ارتباط تنگاتنگی دارد، ترجمه منابع آموزشی ما به بومیسازی نیاز دارد که برای جامعه ما کاربرد بیشتری داشته باشد.
متولیان و انتشار دهندگان منابع آموزشی هنر
صالحی موضوع سیاستگذاری را یکی از مهمترین مباحث مطرح در حوزه تأمین منابع آموزشی دانست و گفت: این موضوع به متولیان دانشگاهی و افرادی که در امر سیاستگذاری و تخصیص بودجه تأمین منابع دست دارند مربوط میشود. ما حتی در دانشگاههایی چون دانشگاه هنر و حتی دانشگاه تهران که از بزرگترین ناشران کتابهای آموزشی هنر است، شاهد پراکندگی موضوعی و عدم برنامهریزی بلند مدت هستیم.
وی با انتقاد از نبود کنترل کیفی منابع آموزشی گفت: بسیاری از همین کتابها و منابعی که منتشر میشوند، منابع آموزشی نیستند، اما به منظور آموزش از آنها استفاده میشود و به هیچ عنوان کنترل کیفی نمیشود و هیچ نهادی هم وجود ندارد که این منابع را از لحاظ علمی مورد تأیید قرار دهد و یا آن را رد کند. همچنین بستر مناسبی برای دسترسی به پژوهشهای علمی و آثار منتشر شده وجود ندارد. به طوری که ما بانک اطلاعاتی مناسبی که دسترسی همه افراد به آن وجود داشته باشد موجود نداریم.
صالحی درباره دانشجویان به عنوان مصرف کننده منابع آموزشی گفت: متأسفانه دانشجویان ما اهل مطالعه نیستند و آخرین کتابهایی که خواندند برای شرکت در کنکور بود و بعد از ورود به دانشگاه احساس نیاز به مطالعه نمیکنند. بنابراین وقتی تقاضا پایین است، تولید هم کاهش مییابد. اگر به این موضوعات پرداخته نشود ما در آیندهای نزدیک با معضل بیسوادی در جامعه مواجه میشویم؛ با انبوهی از فارغالتحصیلان دارای مدرک، اما بیسواد.
هشت نکته اساسی در تأمین منابع آموزشی
هادی ربیعی در این مراسم با ارائه تعاریفی از «تأمین منابع» و «آموزش هنر»، به هشت نکته اساسی در تأمین منابع آموزشی هنری اشاره کرد و گفت: در وهله اول منابع آموزشی باید با سطح علمی دانشجویان متناسب باشد. به عبارتی باید به این موضوع توجه شود که دانشجویی که به یک مقطع تحصیلی وارد میشود، باید چقدر دانسته قبلی داشته باشد تا منابع ارائه شده در آن مقطع، ادامه دانستههای او باشد.
رئیس کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر، پویایی منابع آموزشی هنر را از دیگر نکات قابل توجه عنوان کرد و ادامه داد: منابع آموزشی ما نباید به تغییرات بی توجه باشند؛ چراکه هم سبکهای هنری، روشهای نوین، آثار هنری آوانگارد و همین طور علومی مانند فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی که بر هنرها تأثیرگذارند، دائما در حال تغییر هستند اما متأسفانه شاهد هستیم که برخی مباحث مهم و در حال پیشرفت رشتههای هنری، منابعی متعلق به 50 سال پیش دارند.
وی ادامه داد: نکته سوم این است که منابع باید با نیازها و علایق رشتههای مختلف هنری تناسب داشته باشد. برخی عنوانهای درسی میان رشتههای مختلف مشترک هستند؛ مانند آشنایی با آراء متفکران درباره هنر. اما با توجه به حجم بالای این دروس، لازم است مدیران آموزشی سه نکته «اشخاص مهم»، «نظریات مهم» و «دورههای مهم» را در این عناوین بسیار کلی مورد توجه قرار دهند. باید به این نکته هم توجه داشت که این سه نکته در رشتههای مختلف متفاوت است که نیازمند مناسبسازی آنها با نیازها و علایق رشتههای مختلف هنری است.
حفظ ارتباط درون رشتهای و انعکاس تکثر نظریات هنری
ربیعی درباره چهارمین نکته نیز گفت: منابع آموزشی باید تناسب درون رشتهای را حفظ کنند. در هر کدام از رشتههای دانشگاهی تعدادی واحد تعریف شده که دانشجویان باید آنها را بگذرانند اما گاهی بسیاری از این منابع با یکدیگر همپوشانی دارند و گاهی تکراری هستند. نتیجه این موضوع به خسته شدن دانشجو از مباحث تکراری و عدم یادگیری او منجر میشود.
رئیس کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر، انعکاس تکثر نظریات هنری در منابع آموزشی را از دیگر نکات مهم در زمینه تأمین منابع آموزشی عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه در بسیاری از مباحث تئوری هنر، اختلاف نظر وجود دارد، فرو کاستن کل مباحث یک شاخه علمی به یکی از نظریات رایج، اقدامی بسیار نارواست. بنابراین یا باید به تکثر نظری توجه شود یا از چندین منبع آموزشی که هر کدام نظریات و رویکردهای متفاوتی ارائه میکنند استفاده شود.
این استاد دانشگاه هنر افزود: پرهیز از فردگرایی موضوع دیگر مورد تأکید من است؛ به طوری که اگر یک منبع آموزشی موارد گفته شده را هم دارا بود، نباید به عنوان تنها منبع معرفی و از آن استفاده شود. در بسیاری از کشورها چندین منبع آموزشی برای یک درس معرفی میشود. اگر چه ممکن است یک یا دو منبع اصلی برای آن درس معرفی میشود، اما حتما باید منابع آموزشی تکمیلی برای آن ارائه شود تا دانشجو بتواند یک مطلب را در نگرشهای مختلف مطالعه کند و به بینش او از موضوع کمک کند.
بهکارگیری منابع چند رسانهای در تأمین منابع آموزشی هنر
ربیعی لزوم اهمیت دادن به استفاده از منابع چند رسانهای را هفتمین نکته عنوان کرد و گفت: هنر با حواس پنجگانه ما سرو کار دارد و طبیعتاً مباحث نظری درباره هنر هم دائما به یافتههای حسی ارجاع میدهد. بنابراین امروزه ما باید از جزوههای مکتوب به سمت بستههای آموزشی چندرسانهای برویم؛ کتاب، اسلاید، CD، تصاویر و نقاشیها همه با هم در یک پکیج.
وی درباره نکته هشتم نیز گفت: باید در تدوین منابعی که جنبه ابزاری برای آموزش هنر دارند هم توجه کنیم. علاوه بر مباحث مختلف نظری، یک سری دانش هستند که به خودی خود دانش هنری نیستند، اما ابزاری برای ورود ما به دانش هنری هستند. همچنان که فیلسوفان منطق را ابزاری برای ورود به فلسفه میدانند، در رشتههای هنری هم همین معادله حکمفرماست؛ مثلاً فرض کنید دیدگاههای ویتگنشتاین درباره بازیهای زبانی یا شباهت خانوادگی بحثهایی فلسفی هستند، اما درک اینها برای ورود به یک سری مباحث تئوریک هنر لازم است.
فرآیند آفرینش منابع آموزش هنر
مهرداد پورعلم نیز در این مراسم با بیان اینکه در تعریف منبع آموزشی باید به منابع پژوهشی رجوع کرد، به تشریح فرآیند آفرینش منابع آموزش هنر پرداخت و گفت: اولین گام در تأمین منابع آموزشی هنر، موضوع «دسترسی به منابع» است که باید با اثر هنری، هنرمند و منابع نوشتاری و کتابخانهای ارتباط نزدیک داشته باشیم. آسیبی که در این میان وجود دارد این است که دانشجویان و حتی استادان ما به منابع دست اول دسترسی ندارند.
وی افزود: پس از موضوع دسترسی به دو فرآیند تألیف و ترجمه منابع پژوهشی برمیخوریم. در تألیف اولین موضوع مهم «گستردگی مطالعه و چیرگی بر منابع» است که متأسفانه در آن با ضعف رو به رو هستیم. دومین موضوع مهم نیز داشتن «نگاه انتقادی» است که باز هم پدیدآورندگان ما اصلاً نگاه انتقادی ندارد و فقط تصور میکند تألیف گردآوری مطالب است. «رویکرد و چارچوب» نیز موضوع بعدی است که طبیعتاً زمانی که فردی نمیتواند چیزهایی را که از پیش نوشته شده و مطالعه کرده را با نگاه انتقادی ببیند، اصولاً نمیتواند رویکردی داشته باشد.
آسیبهای تبدیل منابع پژوهشی به منابع آموزشی
این استاد دانشگاه هنر، فرایند ارزیابی و نقد را گام بعدی در آفرینش منابع آموزشی هنر عنوان کرد و گفت: وقتی این مراحل را به سلامت بگذرانیم، به یک منبع پژوهشی میرسیم که باید آن را در فرایند ارزیابی و نقد برود. در این فرآیند منابع پژوهشی ابتدا باید «هماهنگسازی» شوند تا بتوانیم آن را به منبع آموزشی تبدیل کنیم. البته در این مسیر سه آسیب «گسست زمانی»، «گسست موضوعی» و «گسست انتقادی» وجود دارد که در تهیه منابع آموزشی باید به آنها توجه داشت.
پورعلم درباره آسیب «گسست زمانی» توضیح داد: منبعی که باید در سال خودش تولید میشده، متأسفانه 50 سال بعد تألیف و یا ترجمه میشود. اما کتابهایی هم که تقریباً در زمان خود، مثلاً در سال 2015 ترجمه و ارائه میشود، به مجموعهای از آثار منتشر شده در سالهای پیش از خود وابسته هستند و وقتی ما این کتابها را میخوانیم، چیزی دستگیرمان نمیشود و جالب است که تصور میکنیم اطلاعات بهروزی داریم.
وی همچنین درباره «گسست انتقادی» نیز گفت: آن نحلهها، اندیشهها و مکاتب فکری که باعث به وجود آمدن این منابع پژوهشی شدند اصلاً مورد انتقاد و بحثهای انتقادی قرار ندادیم و بسته به نگاههای فرهنگی و سیاسی و منطقهای نوع خاصی از این نگاهها برجسته شدند.
نظر شما