شهرزاد مرادخانی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در رشته علوم اقتصادی اعتقاد دارد باید از نظریههای کلاسیک دوری جست و نظریههای جدید را در علوم اقتصادی در کتابها گنجاند.
وی ادامه داد: در حال حاضر بیشتر نظریههای کلاسیکها و نئوکلاسیکها و کینزینها و نئوکنیزینها در کتابها دیده میشود. در حالیکه امروزه در دانشگاههای اروپایی و آمریکایی سیاستهای اقتصادی و نئولیبرالیستی مورد چالشهای جدی قرار گرفته است و آنها در حال رفع این چالشها هستند، این در حالی است که استادان اقتصاد دانشکدههای اقتصادی کشور همان منابع سرمایهداری کلاسیک را تدریس میکنند.
نفوذ تفکرات کلاسیکها در کتابها
مرادخانی با بیان اینکه کتابهایی که در دانشکده اقتصاد کشور تدریس میشود هنوز از تفکرات کلاسیکها و نئوکلاسیکها که جان مایه تفکرات لیبرالیستی است تاثیر گرفته است اظهار کرد: این گروه از استادان به هیچوجه هم راضی نمیشوند این تفکرات را از خود دور کنند و واقعیت این است این تفکرات نمیتواند جوابگوی مشکلات اقتصادی ایران باشد.
وی در ادامه عنوان کرد: تدریس دروس اقتصاد خرد و کلان در سرفصلهایی که اقتصاد لیبرال آن را پایهگذاری کرده است نیاز اساسی به نقد دارد. از طرف دیگر این نشان از گسست علمی کشور از سایر کشورهای تولیدکننده علم است.
مرادخانی ادامه داد: بنیان دروس اقتصادی که در دانشکدههای اقتصادی تدریس میشود الگویی است از سیاستهای اقتصادی برگرفته از تئوریهای صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی (WB) و تئوریهای فعلی که تدریس میشود بدون نقد نظام سرمایهداری است و میتواند برای آینده اقتصاد ایران خطرناک باشد.
بومی سازی اقتصاد در تالیفات
این مدرس اقتصاد درباره بومیسازی علوم انسانی و اقتصاد در کشور گفت: باید به این نکته توجه داشت که ما باید از همان انقلاب اسلامی به دنبال بومیسازی اقتصاد ایران ( اقتصاد مقاومتی) میرفتیم. با توجه به سیاست اقتصاد مقاومتی و با توجه به سیاست اقتصاد مقاومتی امروز نیازمند تشریح و زوایای مختلف این موضوع در آثار مؤلفان ایرانی در دانشگاه هستیم. اگر تمام دانش انباشته و کتابهای مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید نظریهای یا تجربهای مدرن و مکتوب درباره اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت و در تمام متون و کتابهای اقتصادی هیچ پیشینه نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آنجا که این امر تا کنون سابقه نداشت چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است.
با ادبیات اقتصادی جهان فاصله داریم
مرادخانی افزود: به دلیل استقلال دانشگاهها، سرفصلهای علوم اقتصادی بهروز نشده و یک فاصله در حال گسترش با مرز ادبیات اقتصادی به وجود آمده است. این در حالی است که رشته اقتصاد، ماهیت تحلیلی دارد و بایستی عناوین دروس و سرفصلها بازنگری شود. همچنین باید مکانیسم تغییر در خود برنامه تعبیر شود به طوری که هر دانشگاهی، برنامه درسی و گرایش تخصصی خود را داشته باشد. در حال حاضر به دلیل یکسان بودن برنامه درسی، در کل کشور در واقع در یک دانشگاه با تعدادی شعبه وجود دارد، در حالیکه باید هر دانشگاه در چند شاخه تخصص پیدا کند بهطوری که علاقهمندان آن گرایش تخصصی در آن دانشگاه تحصیل کنند و استادان متخصص در آن رشته نیز آنجا باشند.
مرادخانی ادامه داد: برای آنکه چشمانداز فردای علوم اقتصادی در ایران بهتر از وضعیت امروز باشد، برای ارتقا محتوا باید ظرفیتسازی کنیم، دانشگاهها را تخصصی کنیم و میان آنها رقابت ایجاد کنیم تحرک و مراوده علمی را گسترش دهیم. جهاننگری داشته باشیم و آموزشهارا بهروز کنیم. در کل حمایت از رشتههای علوم انسانی وقتی عینیت پیدا میکند که دولت تصمیمات مهم خود را با مشورت مراکز پژوهشی و آموزشی علوم انسانی اتخاذ کند.
نظر شما