درک جامعهشناسی مردم کوفه
کرمیار افزود: برای نگارش نامیرا به عمده مقاتل موجود ازجمله مقتل شیخ عباس قمی رجوع و نقاط مشترک آنها را استخراج کردم. کنار این مقاتل، کتابهای تاریخ اسلام همچون «تاریخ طبری» و مکاتب مختلف فکری را درباره این موضوع بررسی کردم. همچنین در زمینه جامعهشناسی مردم کوفه در آن عصر نیز مطالعاتی داشتم. درمجموع این مطالعات سبب شد که بتوانم با اشراف مناسب به موضوع دستیابم.
استفاده از تخیل یا مستند نگاری؟
نویسنده «دشتهای سوزان» در پاسخ به این پرسش که «نویسنده در پرداختن به رمانی که مضمون تاریخی دارد، چقدر میتواند به خیالپردازی دست بزند؟» گفت: گاه نویسنده میخواهد مستندی تاریخی بنویسد. در این صورت باید به مستندات توجه ویژه داشت؛ چراکه در چنین اثری، مستندات تاریخی مبنا و ملاک نگارش هستند اما وقتی هدف نگارش اثری داستانی است، نویسنده از تاریخ برای بیان روایت داستانی خود بهره میبرد. چنین اثری قصد روایت تاریخ را ندارد. بنابراین نیاز نیست که وی الزاماً قائل به مستندات تاریخی باشد.
کرمیار دراینباره عنوان کرد: به نظر من نویسنده در اینگونه روایت حتی میتواند داستانی بنویسد که در آن امام حسین (ع) در کربلا به پیروزی میرسد. نویسنده در داستان خود محدود به اتفاقات تاریخی نیست و تنها از آنها برای بیان دیدگاه و اعتقادات خود بهره میبرد. این تحریف تاریخ نیست، زیرا نویسنده آن داستان را از دریچه ذهنی و فکری خود روایت میکند، اما آنچه که در اینجا اهمیت مییابد، هدف نویسنده از نگارش این اثر است.
ترس و تردید شخصیتهای نامیرا
نویسنده رمان «غنیمت» در پاسخ به این پرسش که «از نگاه خودتان مهمترین مساله رمان نامیرا چیست؟» گفت: مهمترین دغدغه و مسالهای که این رمان مطرح میکند، موضوع «شناخت و تصمیمگیری» است. بهعنوان نمونه در داستان نامیرا، عمر ابن سعد به امام حسین (ع) میگوید من میدانم که تو فرزند پیغمبر و صاحب حق هستی، اما چه کنم که وعده حکومت ری را گرفتهام و ناچار به اینگونه رفتار هستم. نامیرا، داستان تردید آدمها نیست. شخصیتهای داستان نامیرا هیچ تردیدی در شناخت حق ندارند. آنان تنها در شناخت حقیقت دچار مشکل هستند.
وی درباره عنصر «زبان» و «جنس زبان» بهکاررفته در رمان نامیرا گفت: قصد داشتم جملاتم علاوه بر وجه تاریخی و ادبی، دارای بار موسیقیایی نیز باشند. دراینباره از بهترین گزینههایی که به کمکم آمد، شاهنامه فردوسی بود. شاهنامه مؤلفههای بسیاری همچون اندوه، حزن و تراژدی را در دل خود دارد. داستان «سیاوش» شاهنامه دارای جنبههای تراژیک است و با واقعه کربلا قرابت دارد.
نویسنده «دشتهای سوزان» در پایان این نشست گفت: ادبیات مدرن ظرفیتهای شگرفی را برای واقعه کربلا فراهم کرده است. در این نوع ادبیات چگونگی نگاه نویسنده به جهان بسیار اهمیت پیدا میکند. از دیگر ظرفیتهای ادبیات مدرن «جعل تاریخ» است که دست نویسنده را برای بیان روایت یک واقعه تاریخی آنگونه که خود میخواهد، باز میگذارد. در سینما عنصر زبان کمرنگ است و تصویر اهمیت پیدا میکند و تنها با یک تصویر مواجهیم اما در ادبیات داستانی، به تعداد مخاطبانی که اثر را مطالعه میکنند روایت تصویری فراهم میشود.
وی افزود: رمان نامیرا روایتی از زندگی و نوع دینداری مردم کوفه و بیانگر ترسها و تردیدهای آنان است که به حسین بن علی (ع) نامه نوشتند و بهگونهای در مقابل امتحانات آینده محک زده شدند.
کرمیار برای نگارش این رمان شایسته تقدیر سومین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در بخش داستان شده است.
چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۸۸ از سوی انتشارات نیستان در دوهزار و 200 نسخه منتشرشده است. این اثر تا سال جاری (۱۳۹۳) به چاپ چهارده رسیده است.
نظر شما