خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ محمد آسیابانی: حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین یکی از پژوهشگرانی است که حجم عمده تالیفاتش درباره فلسفه وجودی ولایت فقیه در جامعه اسلامی است. بهتازگی کتاب «ولایت فقیه در آیینه پرسش» تالیف شاکرین، از جمله مجلدات مجموعه «رهنما»، برای هشتمین بار تجدید چاپ شده است. «رهنما» مجموعه کتابهایی است که از سوی اداره پاسخگویی به سوالات دینی آستان قدس رضوی تولید شده و بهرایگان در اختیار زايران حرم امام رضا (ع) قرار میگیرد. از این مجموعه تاکنون 111 جلد منتشر شده و 15 عنوان دیگر نیز در دست انتشار است.
«ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران»، «سکولاریسم»، «حکومت دینی»، «حجت همیشگی»، «براهين اثبات وجود خدا در نقدي بر شبهات جان هاسپرز»، «پرسشها و پاسخها: راز آفرينش»، «چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟»، «مبانی و پيشانگارههای فهم دين»، «حکمت احکام»، «رهبر و رهبری»، «معاد» و «راز آفرینش» نام شماری از کتابهای منتشرشده شاکرین است.
به مناسبت چاپ هشتم کتاب«ولایت فقیه در آیینه پرسش» گفتوگویی با این عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی داشتهایم که در ادامه خواهید خواند.
حجم بسیاری از تالیفات شما درباره موضوع ولایت فقیه است. چه چيزي شما را به ضرورت نوشتن کتاب درباره مساله ولایت فقیه ميكشاند؟
بحث از ولایت فقیه از چند نظر ضرورت دارد؛ نخست آن که این مبحث بخشی از آموزههای مهم اسلام است. یعنی اسلام به عنوان دین جامعی که برای عرصههای مختلف زندگی انسان برنامه دارد، مهمترین مساله برای زندگی اجتماعی انسان را فراموش نکرده است. اندیشه سیاسی یکی از جامعترین ابعاد اجتماعی دین است. تعالیمی که دین در این زمینه میدهد حول این مباحث است که «زندگی اجتماعی چگونه مدیریت شود؟»، «این مدیریت توسط چه کسانی صورت گیرد؟»، «قدرت سیاسی چگونه به دست بیاید؟»، «این قدرت چگونه هزینه و به کار گرفته شود؟» و مسائل مختلفی از این دست. مقوله قدرت سیاسی در واقع یکی از ابعاد بسیار وسیع و اساسی در دین مبین است. جالب است که اهل سنت نیز یک روایت از پیغمبر در کتب روایی خود دارند که در این موضوع است. پیامبر میفرمایند: بعد از من دین را تکهتکه ميكنند و اولین چیزی که از آن میگیرند مساله رهبری دینی اجتماع است. بنابراین بیتوجهی به این مساله در واقع به معنای تکه و پاره کردن دین است. پس از این نظر در منظومه اعتقادی و دینی ما مساله ولایت فقیه جایگاه بسیار مهمی دارد و باید به آن اهمیت داد.
از طرف دیگر امروزه ما در جامعه خودمان با موج عظیمی از پرسشها و شبهات روبهرو هستیم که از کانالهای مختلف و توسط عدهای از دگراندیشان و به اصطلاح جامعه روشنفکری سکولار ایجاد میشود. بخش دیگری از شبهات نیز به طور طبیعی برای خود مردم ایجاد میشود. هرکسی ممکن است این سوالات به ذهنش خطور کند که «پایگاه دینی مساله ولایت فقیه چیست؟» یا اینکه «آیا حکومت ولایت فقیه در دنیای حاضر کارایی دارد؟» یا به طور کل «این نوع و مدل از حکومت چه امتیازی بر دیگر نظامهای سیاسی دارد؟» این سوالات بسیار کلیدی است که جامعه به هر دلیل با آن روبهرو میشود. پرداختن به این موارد نیز وظیفه کسانی است که در حوزه اندیشه دینی تفکر میکنند.
اما مهمترین مبارزهای که از سوي مخالفان عليه ولايت فقيه صورت میگیرد مبارزه فکری و اندیشگی است. اگر آنان در این مبارزه موفق شوند، بُرد بزرگی کردهاند و زمانی میتوانند به این پیروزی برسند که مردم نسبت به مساله ولایت فقیه، بنیانهای نظری و زیرساختهای فکری آن و همچنین ارزش، اهمیت، کارکرد، جایگاه و منزلت آن غافل و بیخبر باشند. این موارد ضرورت آگاهی بخشیدن در این زمینه را بسیار میکند.
در برخی منابع در قرون گذشته درباره ولایت و حکومت این بحث مطرح شده که حکومت تنها اختصاص به ائمه معصومین (ع) و امام عصر (عج) دارد. این اندیشه در بسیاری از کشورها به عنوان مثال کشور پاکستان نیز تبلیغ میشود. نظر شما در این باره چیست؟
بله و در دوران پیش از انقلاب اسلامیمان نیز بسیار با این تفکر روبهرو بودیم. در حال حاضر نیز در فضای اجتماعی خودمان این مساله با آب و رنگ دیگری مطرح میشود. این اندیشه در حقیقت چندین قرن و زمانی طولانی را از آموزههای سیاسی و اجتماعی دین جدا میکند و اهمیت ولایت فقیه نیز از همین مساله آغاز میشود. این خلأ ساختگی که برخی ترویج میکنند، در واقع قصدشان این است که دین مبین اسلام را از کارایی خود بیندازند. از نظر اینان دین فقط و فقط در زمان حضور امام عصر کارایی دارد و در زمان غیبت خیر. دین اسلام که برای تمام جوانب زندگی انسانی حتی کوچکترین و ریزترین مساله برنامه دارد، چطور ممکن است که اهمیت حکومت را نادیده بگیرد؟ خیر؛ دین برای این مساله اساسی برنامهریزی کرده و جانشین امام معصوم برای حکومت بر جامعه اسلامی در زمان غیبت را ولایت فقیه معرفی کرده است.
چگونه به زبان ساده این کتاب رسیدید؟ تالیفات قبلی شما که به نظر برای طیف مخاطب دانشگاهی یا طلاب حوزههای علمیه نوشته شده بودند، از زبانی سنگین برخوردارند اما این کتاب در سادهترین سطح است، بر اساس این سوابق آیا زبان ساده این کتاب کار شماست یا کار ویراستار؟
من خود و با آگاهی قبلی کتاب را به این زبان نوشتم. البته ویراستار هم به هر حال نقش خود را دارد. من قبل از اين برای آستان قدس رضوی در همین زمینهها تالیفاتی داشتم و البته قبل از سفارش این تالیف هم به من ویژگیهای مخاطبان این مجموعه را اطلاع داده بودند. تالیف قبلی من برای آستان قدس رضوی در مورد خصال یاوران امام زمان (ع) بود، که در آن سعی کردم تا آنجایی که امکان دارد از اصطلاحات خاص و سنگین استفاده نکنم.
برای مطالعه و پیگیری صفحه حجتالاسلام شاکرین در پایگاه اندیشوران حوزه اینجا را کلیک کنید.
شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۶
نظر شما