سید ابوالفضل رضوی، دانشیار دانشگاه خوارزمی درباره جدیدترین کتابش با عنوان «درآمدی بر تاریخنگاری ایرانی – اسلامی(از یعقوبی تا ابن فندق)» به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: این کتاب بینش و روش تاریخنگاری اسلامی را با رویکردی متفاوت بررسی و در واقع با یک نگاه آسیبشناسی مورد بررسی قرار داده که بیشتر نگرش انتقادی به این تاریخنگاری دارد.
فقدان روششناسی در تاریخنگاری اسلامی
دانشیار دانشگاه خوارزمی با تاکید بر فقدان روششناسی در تاریخنگاری تاریخ اسلام عنوان کرد: نکته اساسی در این کتاب نقد تاریخنگاری اسلامی از حیث فقدان روششناسی تاریخ اسلام است و پرسش بنیادین این پژوهش این است که چرا تاریخنگاری اسلامی از روششناسی مستقلی برخوردار نیست و به رویکرد اسنادی که از علوم دینی مثل علم حدیث و رجال وام گرفته شده رو آوردهاند؟ به همین منظور یک روش گذشتهگرایی در قالب پوزیتیویستی(اثباتگرایانه) در تاریخ اسلامی مشاهده شده است. البته در کنار این رویکرد به خردهگفتمانهای خردگرایی مثل تاثیر اخوانالصفا، تاثیر تشیع، تاثیر معتزله در تاریخنگاری و همین طور به برخی شخصیتهای اثرگذار که بینش و روش متفاوتتری از گفتمان غالب داشتهاند نیز پرداخته شده است.
رضوی با اشاره به مشخصات بخش دوم کتاب و دلیل انتخاب چهار مورخ نامدار در این بخش اظهار کرد: بخش دوم کتاب به جایگاه تاریخ ایرانی بر حسب بینش و روش چهار مورخ نامدار با نامهای احمدبن ابییعقوببنجعفربنوهببن واضح یعقوبی، مطهربن طاهر مقدسی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی، ظهرالدین ابوالحسن علی بن ابوالقاسم زید بن محمد بیهقی اختصاص دارد و در چهار فصل تدوین شده که هر فصل به ویژگیها و شیوه نگارش یک مورخ میپردازد. علت انتخاب این مورخان به این دلیل است که دارای قومیت و اصالت ایرانی هستند و یا علاقه مشخصی به تاریخ ایرانی دارند. هر چهار مورخ به گونهای گرایش شیعی نیز دارند یا با مدارای اعتقادی فوقالعادهای با تاریخ برخورد میکنند و نوعی رویکرد عقلی انتقادی و اثرگذار نیز در تاریخ دارند. ضمن این که هر کدام از این مورخان را میتوان موید یک نگرش خاص در تاریخنگاری دانست.
وی در ادامه افزود: یعقوبی رویکردی فرهنگی پررنگتری به تاریخ دارد و مطهر بن طاهر مقدسی با کارکرد ملل و نحلنویسی با نگاه ویژه به اساطیر ایرانی به سراغ تاریخ رفته است اما گردیزی توجه ویژهای به تاریخ ایران دارد و تاریخ عرب را در ذیل تاریخ ایران بررسی میکند. از طرفی ابن فندق یکی از بهترین نمونههای تاریخنگاری محلی را عرضه کرده است.
غفلت از تاریخنگاری در ایران
نویسنده کتاب «درآمدی بر تاریخنگاری ایرانی – اسلامی(از یعقوبی تا ابن فندق)»با تاکید به غفلت از تاریخنگاری در ایران بیان کرد: بدون تردید چون حوزه تاریخنگاری در ایران و جهان یک حوزه مغفول است هر کاری که در ایران در این حوزه انجام بگیرد طبعا با استقبال متخصصان علاقهمند مواجه خواهد شد. بهویژه که بنده تلاش کردم با رویکردی روشمند سراغ موضوع بروم. امید دارم اصحاب تاریخ و به ویژه دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا به این کتاب اعتنای خاص داشته باشند. در تالیف و تدوین این اثر کوشیدهام کتاب را طوری تنظیم کنم که به عنوان کتاب درسی و کمک درسی نیز به دانشجویان معرفی شود.
رضوی با اعلام این خبر که قصد دارد کتاب را در مجلدهای دیگری با همین موضوع ادامه دهد، گفت: بخش اول کتاب با تاریخ و تاریخنگاری شروع میشود که در این بخش انواع و اشکال تاریخنگاری را بررسی کرده و کوشیدهام که با یک نگاه مقایسهای جایگاه تاریخنگاران مسلمان را نشان بدهم. از اینرو قصدم این است که کتاب با استقبال و نقد صاحبنظران روبهرو شود. البته لازم به یادآوری است که تصمیم و تلاش دارم که اگر بضاعتش را داشته باشم این کتاب را در مجلدهای دیگری ادامه دهم و در مجلد آینده این کتاب به بررسی بینش و روش تاریخنگاران تاثیرگذاری مثل مسعودی، ابوریحان بیرونی، ابن مسکویه و در نهایت ابن خلدون را به شکل جداگانهای مورد کنکاش و مطالعه قرار خواهم داد.
دانشیار دانشگاه خوارزمی درباره کتابهای جدید دیگری که در دست چاپ دارد، اظهار کرد: کتاب «تاریخ انقلاب اسلامی در جهرم» را با رویکرد تاریخ شفاهی از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آماده چاپ دارم، همچنین کتاب «درآمدی بر روششناسی و روش تحقیق در تاریخ» که حدود 50 درصد این پژوهش نوشته شده است و فعلا کار نوشتن این کتاب با کمی تعلل پیش میرود.
ابوالفضل رضوی با انتقاد از کتابهایی که در حوزه تاریخ مغول در سالهای اخیر چاپ میشود، گفت: متاسفانه در حال حاضر متداول شده است که محققان و استادان با عجله سراغ پژوهش میروند و یک چارچوب نظری مشخصی در تدوین و تالیف یک اثر پژوهشی ندارند. البته این درباره کتابهایی است که در حوزه تاریخ مغول مشاهده و مطالعه کردهام و انتقاد و گله دیگر من از نویسندگان این حوزه این است که کمتر با تبادل و تعامل اندیشه وارد پژوهش و تالیف کتاب در این عرصه میشوند.
وی همچنین به این نکته نیز اشاره کرد که در سالهای اخیر استادان برجسته عصر مغول و ایلخان کمتر دست به قلم میشوند و جوانترها با شتابزدگی در این حوزه قلم میزنند.
درباره سید ابوالفضل رضوی
سید ابوالفضل رضوی متولد جهرم است. وی مدرک کارشناسی تاریخ را از دانشگاه شیراز و مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه اصفهان اخذ کرده و در دانشگاه تربیت مدرس موفق به دریافت مدرک دکترا شده است. رضوی تاکنون مقالههای علمی و پژوهشی بسیاری نوشته است که عناوین برخی از این مقالهها عبارتند از (ایران و هویت ایرانی)، (ماهیت ایرانی حکومت ایلخانان)، (ماهیت تاریخنگاری انقلاب اسلامی)، (تاریخ فلسفه تاریخ)، (اهمیت و جایگاه اسناد در مطالعات تاریخی)، (تاریخنگاری ایرانی- اسلامی و جایگاه تاریخ جهانی)، (عینیت و امر واقع در تاریخ) و (مورخ، سازنده یا یابنده، تاملی بر جایگاه مورخ در تکوین علم تاریخ).
دو کتاب «شهر، سیاست و اقتصاد عصر ایلخانان» و «فلسفه انتقادی تاریخ» نیز در کارنامه این دانشیار دانشگاه خوارزمی دیده میشود.
چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۷
نظر شما