جمعه ۶ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۱
شکل گیری ذهن در چارچوب نظام قدرت/ نگاهی به «مراقبت و تنبیه» اثر میشل فوکو

میشل فوکو کتاب «مراقبت و تنبیه» را در حالی نوشته است که دودمان شکل‌گیری کالبد و ذهن را در چارچوب نظام‌های مراقبتی و انضباطی قدرت مورد مطالعه قرار داده و مدعی است که در نهادهایی چون مدارس، زندان‌ها، بیمارستان‌ها و کارگاه‌ها تکنیک‌های انضباطی خاص به‌کار می‌رود.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- فوکو در این کتاب که از سوی نشر نی به چاپ سیزدهم رسیده است، به مقررات حاکم بر رفتار و سلوک، اقدامات مراقبتی و شیوه‌های نظارت بر آن‌ها پرداخته و آن‌ها را تدوین کرده و به معرض اجرا درآورده است.

او به‌عنوان یک اندیشمند اعتقاد دارد زندگی دانش‌آموزان، سربازان، بیماران و زندانیان در معرض مراقبت و نظارت و تهیه گزارش قرار می‌گیرد و رفتار به‌هنجار مورد تشویق و رفتار نامطلوب با اقدامات مجازاتی مواجه می‌شود. هدف غایی مراقبت و نظارت و انضباط، بهنجارکردن فرد و از میان‌بردن بی‌انضباطی‌های اجتماعی و روانی و سرانجام تربیت انسان‌هایی مطیع و سودآور در جامعه است.

تقسم‌بندی آثار فکری فوکو
با مطالعه آثار فوکو می‌توان دو دوره فکري و به تبع آن دو دسته آثار وی را بررسی کرد: دوره اول آثار او به ديرينه شناسي اختصاص دارد، او در اين دوره به شرايط امکان علوم اجتماعي مي پردازد. رويه او در تحليل نهادهای غير‌گفتماني، و در تحليل علوم گفتماني است. در ديرينه شناسي فوکو به دنبال توصيف آرشيوي از احکام رايج در يک عصر و جامعه خاص است.
دوره دوم فکري فوکو تبارشناسي نام گرفته است. او در اين دوره تحت تاثير نيچه است. در تبار شناسي او به دنبال تحليل شرايطي است که انسان ها ابژه و سوژه مي شوند.

کتاب «مراقبت و تنبيه» جزء آن دسته(دسته دوم) آثار فوکو است که به تبار‌شناسي انسان مدرن به منزله ابژه دانش مي پردازد. در اینجا نهادهای اجتماعی و کردارها و روابط غیرگفتمانی و همچنین روابط پیچیده قدرت، دانش و بدن به عنوان موضوع تکنولوژی‌های قدرت در کانون بحث قرار دارند.

بدن واسطه عملکرد قدرت
بدن به عنوان موضوع بلاواسطه عملکرد روابط قدرت در جامعه جدید ظاهر می‌شود. در بخش تعذیب و در فصل اول که مربوط به بدن محکومان است ، فوکو می گوید که در نيمه اول قرن هجدهم بدن به منزله آماج اصلي سرکوب کيفري، مورد تعذيب، مثله شدن، داغ خوردن، تکه تکه شدن، ريختن مواد مذاب در معرض ديد عموم قرار مي گرفت. اما در اواخر همين قرن و اوايل قرن نوزدهم نمايش تعذيب و درد حذف شد، تکنسين جاي جلاد و روح جاي بدن را گرفت و هدف از حذف مجرم به اصلاح آن تغيير کرد. گيوتين، زندان و جريمه براي گرفتن زندگي، آزادي و دارايي در نظر گرفته شد. و قاضي از مشاوراني چون روان شناسان و مربيان برخوردار شد.

فوکو در فصل دوم همین بخش نیز به بررسی تعذیب‌ها می پردازد . وی معتقد است که تعذيب با معيارهاي کميت معين، قاعده‌مندي و تناسب جرم و کيفر، اهداف بدنام کردن مجرم و چشمگير بودن مجازات به منزله پيروزي عدالت را دنبال مي کرد. قواعد سه گانه قضاوت (حجت کامل و نيمه کامل و نشانه هاي دور) را فقط کارشناسان مي فهميدند که موجب مخفي بودن قضاوت و خاموش شدن همه صداها در برابر عدالت پادشاه بود.



از منظر فوکو، با اجرای علنی کیفر 1- مجرم جرم خود را اعلام و تصدیق می کرد. 2- صحنه اعتراف دوباره برپا می شد. 3- اتصال تعذیب به خود جرم (استفاده از آلت جرم و تعذیب در مکان جرم) و 4- آزمون نهایی مجرم  لحظه جان دادن برای نجات روح است.
تعذیب عدالت را دوباره برقرار نمی کند، بلکه قدرت را دوباره فعال می کند. این نوع تعذیب نه به جای مانده از دوره بربریت و نه نتیجه پذیرفتن کورکورانه قانون بود بلکه معلول نوعی سازوکار قدرت بود که شورش ها و جنگ های داخلی را کنترل می کرد. اما گاهی مجرم با لعن و نفرین قاضی، قانون، قدرت و مذهب در لحظه آخر مورد تحسین مردم قرار می گرفت و به قهرمان تبدیل می شد. اینجا بود که مردم نقش تماشاگری خود را به شورشگری تغییر می دادند و برای حذف اعدام فریاد می زدنند.

میشل فوکو (۱۹۸۴ - ۱۹۲۶) در پواتیه فرانسه زاده شد، در دانشگاه سوربن فلسفه خواند و لیسانس خود را در سال ۱۹۴۸ گرفت. وی برای مدت کوتاهی عضو حزب کمونیست فرانسه بود ولی در سال ۱۹۵۱ از آن حزب کنار کشید. فوکو در دههٔ ۱۹۵۰ به تحصیل در روانشناسی علاقه پیدا کرد و درجهٔ لیسانسی در روانشناسی و سپس دیپلمی در رشتهٔ آسیب‌شناسی روانی گرفت. در همان سال‌ها وی پژوهش‌هایی در آسیب‌شناسی روانی انجام داد. پس از آن وی به سوئد، لهستان و آلمان رفت و در دانشکده‌های زبان فرانسه در آن کشورها به تدریس پرداخت و سرانجام در دانشگاه هامبورگ با نوشتن رساله‌ای در باب جنون به اخذ درجهٔ دکتری نائل آمد و در سال ۱۹۶۴ استاد فلسفهٔ دانشگاه کلرمون در فرانسه شد. پیش از آن فوکو به عنوان استاد «تاریخ نظام‌های اندیشه» در کلژ دو فرانس تدریس می‌کرد. فوکو به سرعت در حوزهٔ روشنفکری فرانسه شهرت یافت و دیری نگذشت که نفوذی جهانی پیدا کرد. وی چشم‌اندازهای یکسره نوینی در فلسفه، تاریخ و جامعه‌شناسی گشود. در تعبیرهای گوناگون، وی را «فرزند ناخلف ساختگرایی»، دیرینه‌شناسی فرهنگ غرب، پوچ‌نگار و ویرانگر علوم اجتماعی رایج خوانده‌اند. بسیاری از شارحان آثار فوکو برآنند که نمی‌توان اندیشه او را به‌آسانی در درون شاخه‌های علوم اجتماعی متداول طبقه‌بندی کرد. با این همه، بی‌شک اثر اندیشه او بر بسیاری از حوزه‌های علوم اجتماعی و فلسفه پایدار و ماندگار خواهد ماند.

کتاب« مراقبت و تنبیه» با ترجمه افشین جهاندیده و نیکو سرخوش به فارسی ترجمه شده و نشر نی آن را برای سیزدهمین نوبت به چاپ رسانده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها