به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این نشست یکشنبه، 26 خرداد، با حضور محمدعلی علومی، داستاننویس، احمد عربلو، نویسنده و منتقد، کاووس بالازاده، پژوهشگر و علیرضا سمیعی، مجری برنامه در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.
بالازاده، پژوهشگر حاضر در این نشست ضمن بیان این مطلب که کتاب «هزار و یک شب» طنزی است که انسان را به تفکر وامیدارد، گفت: هرچه در این کتاب جستجو کنید، نکات ظریف بیشتری را مییابید.
وی افزود: در این کتاب نکاتی دیده میشود که اگر مخاطب با فرهنگ عامه و مسایل آن آشنا نباشد، نمیتواند درکش کند. در چنین شرایطی مخاطب به مواردی برمیخورد که در ظاهر مسایلی عادیاند، اما در واقع این طور نیست.
بالازاده در ادامه با ذکر این مطلب که مفهوم طنز، چیزی است که انسان میبیند و از آن متأثر میشود، توضیح داد: باید نگاه دیگری به طنز داشت؛ اگر این نگاه را داشته باشید مجانین، عقلا، مکر زن و مواردی از این دست را میبینید.
وی اضافه کرد: در خوانش کتاب «هزار و یکشب» نکاتی را میبینید که باید به آنها دقت شود، در این حالت گاهی عصبانی میشوید و گاهی نیشخند میزنید که من به آن زهرخند میگویم؛ این همان مفاهیمی است که این کتاب را مطرح و ارزشمند میکند.
این پژوهشگر با بیان این مطلب که در این کتاب با مفاهیمی آشنا میشوید که قبلا شناختی از آن نداشتید، ادامه داد: برای مثال در داستان «شهرزاد» از این کتاب، با وجود آنکه جنایتی صورت میگیرد، ولی وقتی هر شب یک زن توسط شاه کشته میشود، خود بیانگر حالتی از یک طنز است.
بالازاده در ادامه گفت: به گفته یکی از دوستان کتاب هزار و یک شب مانند ماهواره شرق بر فراز غرب بوده و این موضوع سبب شده تا این کتاب برای کار خلاقه و طنزآمیز به نویسندگان بسیاری ایده دهد.
در بخش دیگر احمد عربلو دیگر منتقد حاضر در این نشست نیز گفت: اگر تعریفمان را از طنز تکمیل کنیم، راحتتر میتوانیم نوع حکایتهایی را که در کتاب «هزار و یک شب» آمده، بررسی کنم و دریابیم که طنز است یا هجو. باید بین طنز و هجو و هزل تفاوت گذاشت، متأسفانه برخی همه را یکی میبینند.
این منتقد با ذکر این مطلب که «هزار و یک شب» کتابی اجتماعی است، ادامه داد: برای حضور در این نشست مرور دیگری بر این کتاب داشتم؛ به نظر من بسیاری از حکایتهای این کتاب برای گروه سنی کود و نوجوان قابل استفاده بوده و با زمانه ما بسیار سازگار است.
وی در ادامه گفت: کاش داستانهای کتاب «هزار و یک شب» بازآفرینی شود تا مخاطبان کودک و نوجوان هم از آن بهرهمند شوند.
عربلو افزود: طنز مشخصههای مختلفی دارد. از دید من طنز عنصر لبخند زدن را در خود دارد اما بسیاری از دوستانمان در این حوزه موافق این مطلب نیستند.
این منتقد با بیان اینکه یک سری از مشکلات اجتماعی در داستانهای این کتاب نگاشته شده، گفت: در یکی از داستانها صیاد فقیری تصادفا مقداری پول پید میکند. صیاد تا صبح بیدار مانده وخودش را با تازیانه شکنجه میکند؛ با این فکر که اگر دستگیر شد آمادگی شکنجه را داشته باشد. در آن قسمت که صیاد خود را با تازیانه میزند، داستان از طنز موقعیت بهرهمند میشود.
عربلو ادامه داد: باید به تعریفی از طنز برسیم که در این صورت بسیاری از مفاهیم و نکات مشخص میشود.
علومی، دیگر پژوهشگر حاضر در این جلسه نیز گفت: داستان «صیاد و خلیفه» از این کتاب از دید موضوع، بسیار نزدیک به داستان «گدا و شاهزاده» است؛ این در حالی است که این داستان بسیار قبلتر از این داستان نگاشته شده است.
وی با ذکر این موضوع که داستان «صیاد و خلیفه»، صاحب داستانی رئال است، ادامه داد: در توضیح رئال بودن کار باید بگویم، داستان در بندری در بغداد شکل میگیرد. با توجه به این موضوع که در آن زمان بغداد محل ارتباطات میان شهرها و کشورهای بسیاری بوده در نتیجه این ارتباطات موجود میشود تا فرهنگهای مختلف باهم تداخل داشته باشند. در این داستان هماهنگی و هارمونی دقیقی میان ساختار و محتوا وجود دارد و «صیاد و خلیفه» تودههای پایین اجتماعی را مورد نظر قرار داده است.
علومی در ادامه گفت: در ادبیات قدیمی ما طنزپردازان قدرتمندی وجود داشتند که گاهی به صراحت و گاهی غیر صریح از مسایل اجتماعی عصر خود در داستانهایشان سخن گفتند که در مجموع این نویسندگان بر زبان تسلط داشتهاند.
وی با بیان این مطلب که تعریفهایی که از طنز از گذشته تا به امروز ارایه میشود متفاوت است، ادامه داد: قدیمیترها بین طنز و هجو تفاوتی قایل نبودند؛ برای مثال در گذشته کسی که در برابر خلیفهای مورد ستم قرار میگرفت، در برابر این ظلم هجوی در مورد او مینوشت. با توجه به گسترش شهرها و گسترش کارکرد هجو در زندگی جوامع، در طی سالها طنز شکل گرفت.
نظر شما