سه‌شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
فرهنگسازی در حوزه کتاب از صنعت نشر حمایت می‌کند

سید عباس حسینی‌نیک که در زمینه حقوق مالکیت فکری رساله دکتری ارایه کرده است به مناسبت روز جهانی کتاب و حق مولف می‌گوید: افزایش قیمت کتاب باعث می‌شود تخلفات متعددی در حوزه تکثیر غیرقانونی کتاب‌ها انجام شود که بخشی از این تکثیر از طریق اینترنت و فضای مجازی و بخش دیگر آن از سوی دستگاه‌های کپی و تکثیر غیرحرفه‌ای است اما مهم‌ترین اشکال نقض حقوق مولفان و ناشران مربوط به عوامل اجرایی و نبود فرهنگسازی در جامعه است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سال‌های بسیاری است که روزهای درگذشت یا تولد افراد و چهره‌های مشهور یک رشته در جهان، از سوی مجامع و تشکل‌های بین‌المللی به نام آن افراد نامگذاری می‌شوند، امروز سه‌شنبه سوم اردیبهشت‌ماه برابر با 23 آوریل سال 2013 نیز از سوی یونسکو به عنوان روز جهانی کتاب و حق مولف نامگذاری شده‌ است. در این گزارش روز درگذشت سروانتس و ویلیام شکسپیر، وضعیت کتاب و حقوق مولفان در کشور بررسی شده است.

روز جهانی کتاب در کشورهای مختلف دنیا به شیوه‌های متنوع و مختلفی برگزار می‌شود، مسابقات کتابخوانی، قدردانی از مولفان و نویسندگان، اهدای رایگان کتاب به مردم و نمایشگاه‌های کتاب برخی از این کارها به شمار می‌آیند و در ایران نیز به دلیل تبلیغات محدود این روز، کارهایی محدود و اندک انجام می‌شود.

روند تولید و انتشار کتاب در سال‌های اخیر با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است؛ گاهی به دلیل گرانی مواد اولیه آن مانند کاغذ و مقوا یا مرکب‌های چاپ قیمت آن افزایش ناگهانی یافته است و در برخی مواقع ناشران عطای انتشار کتاب را به دلیل حواشی دردسرساز آن به لقایش بخشیده‌اند.

دکتر سیدعباس حسینی‌نیک که رساله دکترای خود را با موضوع حقوق مالیک فکری گذرانده است، افزایش قیمت کتاب را یکی از آسیب‌های جدی در گسترش فرهنگ کتابخوانی و حرکت افراد سودجو به کپی‌برداری از آثار پرفروش می‌داند و می‌گوید: «افزایش قیمت کتاب باعث می‌شود که تخلفات متعددی در حوزه تکثیر غیرقانونی کتاب‌ها انجام شود که بخشی از این تکثیر از طریق اینترنت و فضای مجازی و بخش دیگر آن توسط دستگاه‌های کپی و تکثیر غیرحرفه‌ای و در برخی موارد حرفه‌ای و افست است، در این میان اما متاسفانه وضعیت رعایت حقوق نشر در کشور مناسب نیست، زیرا قوانین داخلی نیز خالی از اشکال نیستند، ولی مهم‌ترین اشکال نقض حقوق مولفان و ناشران مربوط به عوامل اجرایی و عدم فرهنگ‌سازی در جامعه است.»

وی فرهنگسازی را عامل مهمی در جلوگیری از گسترش این پدیده غیرفرهنگی می‌داند و معتقد است: «امروزه بسیاری از تکثیرهای غیرقانونی از کتاب‌های مولفان در دانشگاه‌ها آغاز می‌شوند، همچنین بسیاری از موسسه‌ها و فروشگاه‌های تایپ و تکثیر به طور علنی این آثار را به سفارش مشتری تکثیر می‌کنند، حتی سایت‌های متعددی در اینترنت وجود دارند که بی‌محابا متن این آثار را منتشر می‌کنند، یا در برخی دستفروشی‌های کنار خیابان می‌توان لوح‌های فشرده حاوی صدها عنوان کتاب را به راحتی و با قیمت بسیار پایینی خریداری کرد.»

حسینی‌نیک در پاسخ به این سوال که برای مقابله با این پدیده‌ خطرناک فرهنگی چه اقداماتی انجام شده است، می‌گوید: «به نظر می‌رسد برخورد با تکثیرهای غیرقانونی فیلم‌های سینمایی و لوح‌های فشرده موسیقی وسیع‌تر و قاطع‌تر از حوزه کتاب انجام شده است. متاسفانه در این زمینه هیچ نهادی برای این موضوع اقدامی انجام نمی‌دهد، در حالی که کتاب به عنوان بنیان اندیشه و تفکر در مردم یک جامعه باید از پشتیبانی قوی‌‌ برخوردار باشد و تا زمانی که این حمایت‌ها وجود نداشته باشند، دست‌اندرکاران نشر نیز برای ادامه فعالیت در این حوزه دلسرد می‌شود.»

وی انجام تخلفات در این حوزه توسط ناشران رسمی را زیاد می‌داند و ادامه می‌دهد: «بعضی ناشرانی که به تازگی مجوز نشر دریافت کرده‌اند یا سابقه‌ای طولانی در توزیع و پخش کتاب دارند، امروز با دریافت مجوز نشر، بدون پرداخت حقوق تالیف و ترجمه کتاب‌ها را به صورت غیرقانونی تکثیر می‌کنند یا فعالیت‌هایی در زمینه مشابه‌سازی با دور زدن قانون انجام می‌دهد، این دسته از ناشران نه تنها فعالیت‌شان برای جامعه مفید نیست و گامی برای پیشرفت جامعه برنمی‌دارند بلکه باعث بروز بی‌اعتمادی در میان جامعه و خوانندگان می‌شوند.»

ضررهای کپی‌برداری
برخی کارشناسان معتقدند درباره مشکلات موجود در زمینه عدم رعایت حقوق مولف و ناشر در کشور فرهنگسازی، آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی خوب و مناسبی انجام نشده است. با توجه به فراوانی ناشران دانشگاهی در کشور، همچنین نیاز دانشجویان به کتاب‌های درسی بخش عمده تخلفات در حوزه کتاب‌های این حوزه انجام می‌شود.

حسینی‌نیک، ناآگاهی جامعه دانشگاهی را آفت جدی روند رو به رشد کپی‌برداری از کتاب‌های دانشگاهی می‌داند و می‌گوید: «بسیاری از مسوولان دانشگاه‌ها و استادان رشته‌های مختلف غیرحقوق به این موضوع که رعایت حقوق پدیدآورندگان از این موضوع که تکثیر حتی بخشی از یک کتاب موجب نقض قانون می‌شود اطلاعی ندارند، به طور قطع اگر آن‌ها از این موضوع اطلاع داشته باشند نه دستور تکثیر کتاب‌ها را می‌دهند و نه اجازه می‌دهند در محیط دانشگاه چنین اقداماتی انجام شود، از سوی دیگر دانشجویان نیز در اغلب موارد اطلاعی از لزوم رعایت حقوق کتاب را ندارند و گاهی تصور می‌کنند که به صرف انتشار یک اثر در اینترنت که به صورت غیرقانونی انجام شده است، لزوما حقوق قانونی اثر نیز رعایت شده است و همه مجاز به استفاده از آن هستند، در این میان گاهی دیده می‌شود که خریداران کتاب نیز به اصل یا کپی بودن کتاب توجهی نمی‌کنند و نمی‌دانند که خرید یک اثر افست یا کپی‌شده، به پدیدآورنده و ناشر اثر ضربه‌‌ می‌زند.»

وی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان این قشر را از آسیب‌های جدی این اقدام مطلع کرد، عنوان می‌کند: «می‌توان با برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها یا انتشار بروشور درباره مضرات این موضوع و توزیع آن در میان جامعه دانشگاهی تا حد زیادی از گسترش این پدیده جلوگیری کرد، همچنین مسوولان فرهنگی کشور نیز باید در این حوزه پیشگام شوند و حرکتی انجام دهند.»

آسیب‌های اقتصادی
با توجه به این‌که صنعت نشر بخشی از اقتصاد کشور محسوب می‌شود، طبیعتا از نوسانات مبانی اقتصادی کشور شامل دلار و طلا و افزایش نرخ تورم تاثیرات بسیاری نیز می‌گیرد، مشکلات ماه‌های اخیر در حوزه اقتصاد موجب شده است که وضعیت نشر در حالت نه چندان خوبی قرار گیرند، به گونه‌ای که عمده ناشران کشور برای تامین کاغذ که مهم‌ترین ماده اولیه صنعت نشر است با مشکل روبه‌رو شوند. 

مدیرمسوول انتشارات مجد درباره افزایش سه برابری بهای کاغذ در طول یک سال گذشته، می‌گوید: «به دنبال افزایش بهای کاغذ، قیمت مقوا و هزینه‌های عوامل فنی چاپ مانند مرکب و چسب صحافی نیز افزایش یافته است و تمام این عوامل موجب شده‌اند که نشر کشور دچار مشکل شود، افزایش قیمت کتاب‌ در طولانی مدت موجب می‌شود خریداران کتاب را کمتر در سبد خرید خود قرار دهند و نتیجه اقتصادی و فرهنگی این موضوع کاهش فروش کتاب در بازار و نتیجه اجتماعی آن نیز محرومیت جامعه از معارف منتقل شده از طریق نشر است، پدیده گرانی در مواد اولیه و کتاب در بخش حق‌التالیف نیز اثرگذار است و تاثیر آن به گونه‌ای است که مولفان و مترجمان نیز از کسادی بازار کتاب و کم شدن شمارگان کتاب‌ها ضرر کرده و بیش از گذشته از منافع اقتصادی نشر محروم می‌شوند.»

حمایت یارانه‌ای...
حمایت مادی و معنوی از کتاب و صنعت نشر، در سراسر دنیا به شیوه‌ها و طرق گوناگون با هدف پویایی و رشد فعالیت ناشران اجرا می‌شود. در برخی از کشورهای پیشرفته مانند آلمان و فرانسه برای بخش کتاب یارانه غیرمستقیم در نظر گرفته است، به عنوان مثال برای پرداخت مالیات برای ناشران تخفیف‌های خوب و قابل توجهی پیش‌بینی شده ست، در این کشورها مالیات از 17 درصد به هفت درصد تقلیل داده می‌شود و از آن‌جایی که در اغلب کشورهای پیشرفته، مبانی اقتصاد مبتنی بر مالیات مردم است، این موضوع نشان می‌دهد که دولت توجه ویژه‌ای به این بخش دارد. 

حسینی‌نیک درباره وضعیت اقتصاد نشر در کشور می‌گوید: «صنعت نشر در جامعه ما از ابتدا وضعیت مطلوبی نداشته و مستلزم پرداخت یارانه و کمک‌های نهادهای دولتی بوده است تا سر پا بماند، به عنوان مثال در یک دوره‌ای کاغذ با قیمت یارانه‌ای به ناشران داده می‌شد، حتی در زمینه معافیت مالیاتی در قانون موادی پیش‌بینی شده است اما وزارت اقتصاد و دارایی و اداره مالیات به روش‌های متعدد و بهانه‌جویی‌های مختلف این معافیت مالیاتی را از نشر رفع کرده‌اند به همین دلیل سابقه مهمترین یارانه‌ای که به بخش کتاب در گذشته اعطا می‌شد، یارانه کاغذ بود.»

همانند دیگر کالاهایی که در برهه‌ای زمان به صورت یارانه‌ای توزیع می‌شد و سوءاستفاده‌هایی از آن شد، چرخه کاغذ‌های یارانه‌ای نیز از سوی برخی افراد دچار مشکل شد. مدیرمسوول انتشارات مجد در این زمینه می‌گوید: «در گذشته شاهد تخلفات زیادی در حوزه کاغذ از سوی ناشران، نهادها و اشخاص خارج از نشر بودیم، به ‌گونه‌ای که در یک مدت زمانی، یکباره عدد مجوزهای صادره در حوزه نشر به شدت افزایش پیدا ‌کرد و همه سعی داشتند مجوز نشر دریافت کنند، در حالی که شاید کمتر از یک درصد مجوزهایی که صادر شده است، متعلق به ناشران فعالی بوده‌اند که فعالیت انجام می‌دادند و می‌توان گفت یکی از انگیزه‌های دریافت مجوز نشر وضعیت یارانه کاغذ بوده است، البته گاهی بعضی از ناشران نیز از تفاوت قیمت کاغذ یارانه‌ای و بازار آزاد سوءاستفاده می‌کردند و کاغذهای خود را می‌فروختند، ناشرانی که در آن دوره ظاهرا خیلی فعال بودند، وقتی کاغذ یارانه‌ای حذف شد، فعالیت‌شان محدود شد. این ناشران عمدتا کسانی بودند که با تحصیلات عالی و انگیزه‌های فرهنگی وارد حوزه‌ نشر نشده بودند و جنبه‌های اقتصادی و استفاده آن را در نظر داشتند.»

حسینی‌نیک ادامه می‌دهد: «این عوامل موجب شد که ناشران فعال در حوزه نشر کشور و انجمن‌های تخصصی نشر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد دهند که در عنوان یارانه‌ها جابه‌جایی انجام شود با این توضیح که یارانه از بخش کاغذ به بخش کتاب منتقل شود تا مضرات و بدی‌های روش‌های یارانه کاغذی از بین برود، این طرح در دولت پذیرفته و قرار شد اجرایی شود اما متاسفانه حذف یارانه کاغذ اگر چه انجام شد اما تبدیل به یارانه کتاب ابتدا ضعیف و در طول دوره زمانی ضعیف‌تر شد و اکنون به صورت عملی بخش یارانه کتاب و حمایت از نشر در بودجه کتاب محدود و ضعیف است.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها