ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
ویژگی اصلی قواعد حقوقی، الزامآور بودن آنهاست. اگر این الزام به صورت مستقیم و آشکار در قواعد حقوقی وجود داشته باشد، آن را قاعده الزامی نامند که خود به دو صورت قواعد آمره و قواعد تکمیلی تجلی مییابد. در برابر، دسته دیگری از قواعد هستند که به ظاهر بیانگر هیچ نوع الزامی نیستند، هرچند به طور غیرمستقیم الزامیاند؛ زیرا رعایت آنها ضروری است. این دسته از قواعد را، قواعد اختیاری یا اذنی مینامند. مانند «قوانینی که فقط مقررات گذشته را نسخ میکند، یا مفهوم خاصی را بیان میدارد، یا انجام کاری را بر اشخاص مباح میسازد. ولی چنان که در اوصاف قاعده حقوقی گفتیم، این گونه قوانین وجود مستقل ندارد و هدف از وضع آنها، بیان قلمرو و حدود اقتدار دیگر قواعد است. پس نباید تصور کرد که این گروه از قوانین، هیچ اقتداری در برابر اشخاص ندارد».
به عبارت دیگر میتوان گفت پارهای از قوانین و قواعد حقوقی را که به صورت مطلق یا مشروط بیانگر امرها و نهیها و بایدها و نبایدها هستند، میتوان قواعد دستوری یا الزامی نامید و پارهای دیگر را که فاقد هرگونه باید و نباید هستند، قواعد غیردستوری (اذنی ـ اختیاری) نامید؛ هرچند رعایت هر دو دسته در عمل الزامی است.
صفحه 151/ شناسه حقوق/ مصطفی دانشپژوه/ انتشارات جنگل/ چاپ اول/ سال 1391/ 328 صفحه/ 8500 تومان
نظر شما