به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نویسنده کتاب «تلنگر»، با اشاره به کتاب «شهروند خط صفر» که دومین کتاب اوست و پیش از تلنگر به چاپ رسید، گفت: این کتاب به اندازه کتاب «تلنگر» بازتاب نداشت اما تلنگر برای بار سوم به چاپ رسید و شاید از آن جهت باشد که موضوعات کتاب تلنگر سادهتر و روانتر است و سوژهها در کتاب اخیر پرداختهتر و بسط داده شدهتر هستند.
او درباره دیدش به فرهنگ ایران و جهان و موضوعاتی که برپایه آنها شکل میگیرد، توضيح داد: گاه ابعاد یک فرهنگ در نهاد خود، خوبیها و زشتیهایی دارند که ما حتا در محاوره هم آن را به کار میبریم، خوب یا بد هردو.
رستمی در توضیح حرفهای خود ادامه داد: مثلا، به کسی میگوییم تو خیلی گلی؛ این میتواند، به طور ناخودآگاه در ذهن او معنای وارونه داشته باشد. یا از مثالهایمان برای توصیف اجزای پیرامونی، از غیر انسان استفاده میکنیم. به نظر من بدترین چیز برای انسان این است که بگوییم تو انسان نیستی، به هر طریق فقط گل میتواند گل باشد!
اين هنرمند در پاسخ به این سوال که «چقدر این طرحها و تصویرگریها را همراه با متن در برقراری ارتباط با مخاطب موثر میدانید؟» جواب داد: من با این کارم همزمان دو کتاب به مخاطب عرضه میکنم و مخاطب در هنگام خواندن کتاب با مکث مواجه میشود این میتواند به القای محتوا بیشتر کمک کند ضمن آنکه نشانهها و زبان مخاطب با کتاب بیشتر همجهت میشود، هم بر اثر کمک تصویر به کتاب و هم بر اثر مکثهای حیاتی در این ارتباط.
نویسنده «اردشیرنامه» در ادامه توصیف این ارتباط با اشاره به رابطه متقابل نوشته و متن گفت: خواننده دنبال نشانههای متقابل این دو میگردد و اگر از متن فرار کند تصویر این رابطه را برقرار میکند و اگر از تصویر فاصله بگیرد، متن این ارتباط را به وجود میآورد.
در ادامه این گفتوگو، این سوال از رستمی پرسیدیم که هدف از این تصویرگری در کنار نوشتهها چیست؟ وی در پاسخ آشتی مردم را با تصویر هدف خود عنوان کرد و گفت: عکاسان برخی اوقات روی عکسها نوشتهای میگذارند و این را در درک بهتر مخاطب موثر میدانند؛ آوردن طرح و تصویر کنار نوشته هم میتواند به این درک کمک کند.
رستمی همچنین از دلنوشتههایی که در دست دارد و به زودی آن را به ناشر میدهد خبر داد و گفت: در نوشتههای تازهام، چشمهایم کمی شاعرانهتر به پیرامون مینگرند و نوشتهها رویکردی به نسبت، شعری دارند.
او «دراسینا» و «چکامهها» را نام این دو مجموعه انتخاب کرده است و در وصف آنها میگوید: «دراسینا» نام گلی است که من هرگاه به دیدن عزیزی میروم آن را با خود میبرم و موضوع آن نامههای من به این گل است؛ چکامهها نیز نامههایی کوتاه از من به دوستان است.
رستمی در پایان، از مجموعه «دراسینا» دو شعر را به انتخاب، در اختیار «ایبنا» قرار داد.
«دراسینا ارتفاع ابر هرچقدر بالا باشد عمر باران را زیاد میکند
زندگی هم همینطور است ... وقتی به مقصد رسیدیم پیاده میشویم پس بیا به راه بیافتیم و هیچ کجا نرویم!»
و دیگری:
«شادی پر ازدحام را رها کن
جهان در جشنهای دونفره به دنیا آمده است!
دراسینا نگران هیچچیز نباش
آدمها با مرگ پدران و مادرانشان یتیم نمیشوند
آدمها از لحظه اندیشیدن یتیم میشوند.»
چهارشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۹
نظر شما