خواندن چنين اثر حجيمي، براي مخاطبان امروزي كه چندان حوصلهي مطالعهي كتابهاي طولاني را ندارند سخت است؛ اما اين دليل خوبي براي محروميت از لذت خواندن چنين كتابي نيست.
اثري كه در آن نجيبزادهاي به نام «دن كيشوت» در دوراني كه شواليهگري ديگر رونقي ندارد ميخواهد بساط پهلواني علم كند.
او كه شب و روز مشغول خواندن داستانهاي پهلواني بوده حالا قصد دارد براي رهايي مردم از دست ظالمان و ستمگران راهي شهرهاي مختلف شود و به داستانهايي كه خوانده جامهي عمل بپوشاند. آن هم با يك اسب پير و لاغر و به همراه نوكرش كه همواره سلاح دن كيشوت را حمل ميكند.
خيالبافي اين نجيبزاده مانند غذاي روزانه براي او حياتي است. به همين دليل هم کاروانسراي مخروبه را قلعهي مستحكم، رهگذران بيآزار را جادوگران بدكار و آسيابهاي بادي را ديو ميبيند: «بخت بهتر از آنچه خواست ماست کارها را روبهراه میکند. تماشا کن سانکو، هم اینک در برابر ما سی دیو بیقواره قد علم کردهاند و من در نظر دارم با همهي ایشان نبرد کنم و هر چند تن که باشند همه را به درک بفرستم. با غنیمتی که از آنان به چنگ خواهیم آورد کمکم غنی خواهیم شد!
سانکو پانزا پرسید: کدام دیو؟
اربابش جواب داد: همانها که تو آنجا با بازوان بلندشان میبینی، چون در میان ایشان دیوانی هستند که طول بازوانشان تقریباً به دو فرسنگ میرسد.
سانکو درجواب گفت: احتیاط کنید ارباب، آنچه ما از دور میبینیم دیوان نیستند بلکه آسیاهای بادی هستند و آنچه به نظر ما بازو مینماید پرههای آسیا است که چون از وزش باد به حرکت درآید سنگ آسیا را نیز با خود میگرداند.
دن کیشوت گفت: معلوم است که تو از ماجراهای پهلوانی سررشته نداری. من به تو میگویم اینها دیو هستند. اگر میترسی کنار بکش و در آن دم که من یکتنه نبردی بیمانند و هراسانگیز با ایشان آغاز میکنم تو دعا بخوان!»
البته اوهام «دن كيشوت» به همينجا ختم نميشود و او در طول سفر دور و دراز خود باز هم چنين قدرتنماييهايي ميكند تا اينكه كتاب به بيش از هزار صفحه ميرسد!
«جيمز بالدوين» براي اينكه بهانهي طولاني بودن كتاب را از مخاطبان بگيرد و آنها را با زندگي دن كيشوتِ نجيبزاده اما خيالپرداز آشنا كند، خلاصهاي از آن را براي نوجوانان نوشته است.
او در اين اثر كه «ماجراهاي دن كيشوت» نام دارد، اين اثر را در نزديك به سيصد صفحه خلاصه كرده و برخي از جذابترين ماجراهاي اين اثر عظيم را بازنويسي كرده است.
«حشمت كامراني» نيز اين اثر را براي نوجوانان ايراني ترجمه و بهتازگي توسط انتشارات «هِرمِس» منتشر كرده است.
«ماجراهاي دن كيشوت» 6 هزار تومان قيمت دارد.
دربارهي «سر وانتس» نويسندهي اين اثر هم خوب است بدانيد كه او در سال 1547 در يکي از شهرهاي اسپانيا به دنيا آمد و خيلي زود تبديل به جواني جسور و شمشير زن شد که به سيروسفر دلبستگي داشت.
در 23 سالگي براي خدمت به قشون ايتاليا رفت و بعد از آن در حوادث جنگي شرکت کرد و مدتي نيز در الجزاير اسير بود.
پس از ازدواج قصد کرد تا قلم خود را بيازمايد و از راه نويسندگي امرار معاش کند بنابراين به نمايشنامهنويسي و شعرگويي پرداخت که البته موفقيت چنداني براي او نداشت.
او در سال 1605 قسمت نخست «دن کيشوت» را به چاپ رساند که با استقبال بيسابقهاي روبهرو شد. برخي محبوبيت آن را ناشي از تنوع حوادث و کمدي فراوانش ميدانند.
قسمت دوم «دن کيشوت» پس از ده سال ( 1615 ) منتشر شد و سر وانتس به اوج شهرت رسيد ولي از ثروت بينصيب ماند و در پيري و فقر زندگي را ادامه داد.
او تنها يك سال پس از انتشار دومين قسمت از «دن كيشوت» و در سال 1616 درگذشت.
نظر شما