شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۵
منطق‌الطير نخستين اثر شاخص تمدن ايراني و اسلامي است

دكتر حسن بلخاري در چهارمين مجموعه درس‌گفتارهايي درباره‌ عطار گفت: در ميان آثار عطار، دو كتاب برجسته است، يكي «منطق الطير» و ديگري «تذكرة الاوليا» كه اثري به نثر است. در بيان سير مرغان به سوي سيمرغ، «منطق الطير» نخستين اثر شاخص تمدن ايراني و اسلامي است.*

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر حسن بلخاري در چهارمين مجموعه درس‌گفتارهايي درباره‌ عطار به بررسي شرح عرفاني هفت شهر عشق در آثار عطار پرداخت. اين درس گفتار عصر چهارشنبه (19 مرداد) در مركز فرهنگي شهر كتاب برپا ‌شد. 

در اين درس گفتار مطرح شد كه در منطق‌الطير عطار، گروهي پرندگان براي يافتن پادشاهي سفري رمزگونه به سوي کوه قاف آغاز مي‌کنند. هدهد، پيشواي پرندگان، طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت و فنا را كه همان منازل سفر عشق يا هفت شهر عشق‌اند، براي ديگر پرندگان شرح مي‌دهد. 

بلخاري در ادامه سخنانش گفت: در قلمرو عرفان، آناني كه شاهد وصال را در آغوش كشيده‌اند، رسالتي يافته‌اند تا سخن بگويند. اين خلاف ميل ذاتي آنهاست. يعني عارف را اگر به حال خود رها كنند، خلوت گزين خواهد شد. چون عافيت در گوشه‌نشيني است. كثرت، گاه چنان آلودگي مي‌آورد كه روح عارف را از ظلمت و فساد، شرحه شرحه مي‌كند. 

وي افزود: ذات عرفان، عزلت‌جويي است. اما پرسش اينجاست كه پس چرا عطار كه عارف است، «منطق الطير» را مي‌سرايد؟ پاسخ اين است كه او خود منطق الطير را آموخته بود و در اين معنا به وادي طلب راه يافته بود. براي همين است كه آن كساني كه از روي دل كتاب «منطق الطير» او را مي‌خوانند، زبانش را درمي‌يابند. در اين خواندن، رسيدن به «طلب» مهم است. آن كه «طالب» شد، يعني قصد «رفتن» كرده است.

بلخاري يادآور شد: در تاريخ فرهنگ و ادبيات ايران، دو بيت به مولانا منسوب است. يكي آنجايي است كه «هفت وادي» عطار را به «هفت شهر عشق» تغيير نام داده و گفته است: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم»؛ و ديگري بيتي است اين گونه: «عطار روح است و سنايي دو چشم او/ ما از پي سنايي و عطار مي‌رويم». 

وي افزود: من اين دو بيت را در ديوان شمس و مثنوي مولانا نديده‌ام. احتمالا افلاكي، يا احمد سپهسالار، اين دو معنا را در وصف مناقب مولانا آورده‌اند. اما مي‌دانيم كه ديدار مولانا با عطار، قطعي است. هنگامي كه كاروان بلخ به مكه و سپس قونيه مي‌رفت، مولاناي جوان با عطار ديدار كرد و عطار كتاب «اسرار نامه» را به او داد. به هر حال چنين ملاقاتي صورت گرفته است. همچنين حضور پُر رنگ سنايي و عطار در جمع مريدان مولانا، ترديد ناپذير است. پس مي‌توان بر پايه اين دو مدرك، آن دو بيت را هم جدي و حقيقي انگاشت. 

بلخاري گفت: در ميان آثار عطار، دو كتاب برجسته است. يكي «منطق الطير» است و ديگري «تذكرة الاوليا» كه اثري به نثر است. در بيان سير مرغان به سوي سيمرغ، «منطق الطير» نخستين اثر  شاخص در تمدن ايراني و اسلامي است. سيمرغ اوستا را نبايد از نظر دور داشت. همچنين هفت جانداري كه در متون اوستايي و پهلوي آمده و گفته شده كه به همپرسگي، يا ديدار، اهورامزدا نائل شدند، با داستان عطار همانند است. يكي از آن جانداران سيمرغ بوده است. 

وي ادامه داد: به هر حال، در تمدن ايراني و اسلامي، ره سپردن مرغان به سوي سيمرغ، امري قديمي و پُرسابقه است. پيش از عطار، «رسالة الطير» هايي داريم. همانند: رساله‌هاي نجم رازي، احمد غزالي، ابن سينا كه شيخ اشراق رساله او را ترجمه كرد. با اين همه به نظر مي‌رسد كه «منطق الطير» اصطلاح خاص عطار است. هر چند خاقاني «منطق الطير» دارد و اين اصطلاحي جديد نيست، اما تدويني كه عطار از ره سپردن مرغان دارد، بي نظير و منحصر به فرد است. 

وي يادآور شد: اين را من به استناد بررسي تطبيقي تمامي رساله‌هايي مي‌گويم كه در تمدن اسلامي درباره سير مرغان نگاشته شده است. در اين عرصه، «منطق الطير» عطار گويي تكيه بر ميراث قبل از خود زده است و از همه آنها به كمال استفاده برده است. 

هفت شهر عشق عطار در منطق الطير
دكتر بلخاري افزود: پس از سوال و جواب‌هاي متعدد است كه از هفت شهر عشق در «منطق الطير» ياد مي‌شود، مرغان قصد رفتن به قاف مي‌كنند. «هدهد» هادي و پيشواي آنها مي‌شود. مرغان پرسش‌هايي را پيش مي‌كشند و هدهد به حكمت پاسخ مي‌دهد. من از ذهن خلاق عطار در شگفتم كه چنان عالمانه موانع مسير را از زبان مرغان مي‌گويد كه اگر جواب هدهد را نشنويم، به مرغاني كه عذر سفر مي‌آورند، حق مي‌دهيم. 

اين محقق در ادامه با اشاره به اشعاري از اين مثنوي گفت: در يكجا مرغي مي‌گويد«ديگري گفتش كه اي داراي راه/ ديده ما شد درين وادي سياه؛ پر سياست مي‌نمايد اين طريق/ چند فرسنگ است اين راه اي رفيق؟» اين مرغ اشاره به سختي‌ها و دشواري‌هاي راه دارد. هدهد پاسخ مي‌دهد: «گفت ما را هفت وادي در ره است/ چون گذشتي هفت وادي درگه است؛ وا نيامد در جهان زين راه كس/ نيست ار فرسنگ آن آگاه كس؛ چون نيامد باز كس زين راه دور/ چون دهندت آگهي اي ناصبور؛ چون شدند آن جايگه گم سر به سر/ كي خبر بازت دهد اي بي خبر». 

وي افزود: عطار در ادامه هفت وادي را اين گونه شرح مي‌دهد «هست وادي طلب آغاز كار/ وادي عشق است از آن پس بي كنار؛ پس سيم وادي است آن معرفت/ پس چهارم وادي استغنا صفت؛ هست پنجم وادي توحيد پاك/ پس ششم وادي حيرت صعبناك؛ هفتمين وادي فقر است و فنا/ بعد ازين روي روش نبود تو را؛ در كشش افتي روش گم گرددت/ گر بود يك قطره قلزم گرددت». 

بلخاري ادامه داد:‌ احمد غزالي دو رساله دارد كه انتساب يكي از رساله‌ها به او قطعي است و آن «رسالة الطير» است. اما رساله ديگر كه «بحر الحقيقه» نام دارد، مي‌گويند كه از او نيست. ترديدي وجود ندارد كه عطار به «بحر الحقيقه» نظر داشته است. در اين كتاب از چهار سفر نام برده شده است؛ دو سفر كسبي و دو سفر عطيه‌اي. از هفت بحر نيز ياد شده است كه عبارتند از معرفت، جلال، وحدانيت، ربوبيت، الوهيت، جمال، مشاهده. به نظر مي‌رسد كه «بحر الحقيقه» و «رسالة الطير» در ظهور هفت منزل «منطق الطير» موثر بوده است. دليل آن شباهت كلمات آغازين اين رساله با «منطق الطير» عطار است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها