به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در اين نشست كه عصر روز گذشته (7 خرداد) در سراي اهل قلم برگزار شد، فرزانه بادین‌لو و فرزانه حسن‌زاده، کارشناسان روانشناسی و مشاوره و سپیده باطبی، دبیر نشست حضور داشتند.

در ابتداي نشست، فرزانه حسن‌زاده، مطالعه کتاب «برای زن و شوهرها وقت بهتری برای زندگی رسیده است» را برای تمام زوج‌ها ضروري دانست و گفت: در این كتاب روش‌هاي ارزنده‌ای به منظور برقراری رابطه مناسب زناشویی و حل اختلافات ارایه شده است.

وی با اشاره به اینکه نویسندگان کتاب با رويكردي «همدلانه» به بهبود روابط خانوادگی پرداختند، افزود: راهکارهای ارایه شده در کتاب پاسخگوی مشکلات زوجین در خانواده‌هاي ايراني خواهد بود.

سپس فرزانه بادین‌لو، طلاق عاطفی را یکی از ابعاد زندگي زوجين در دنیای امروز دانست و گفت: در این کتاب اشاره شده که طلاق عاطفی به معنای حضور فیزیکی زوجین در کنار یکدیگر بدون ارتباط عاطفي است.

وی افزود: خانواده‌هایی که دچار طلاق عاطفی مي‌شوند، شور و اشتیاقی برای ادامه زندگی ندارند، تنها با یکدیگر همخانه‌اند، بی‌حوصله، خسته و بی‌انگیزه‌اند. در کتاب‌های روانشناسی نیز از طلاق عاطفي به عنوان زندگي زناشويي خاموش نام برده شده است.

در ادامه فرزانه حسن‌زاده، نخستین نکته آموزشی این کتاب را آموختنی بودن روابط صحيح خانوادگي دانست و گفت: در روابط زناشويي ابتدا باید مهارت‌هایی چون خوب گوش كردن و ابراز احساسات را فرا گرفت. ايجاد هر نوع تغيير در رفتار و اعمال اعضاي خانواده نيازمند تغيير در خود افراد است، تا هنگامي كه افراد مشكلات دروني خود را حل نكنند، قادر به ايجاد تغيير در روند زندگي خود نخواهند بود.

حسن‌زاده در ادامه افزود: یکی از فصول اين کتاب، چهار هدف مثبت در روابط زناشویی است. پذیرش مسوولیت اعمال، همکاری بین زوجین، سهم داشتن در روابط و دلگرم کردن یکدیگر چهار هدف مثبت در روابط زناشويي به‌شمار مي‌رود. از جمله ویژگی‌های مثبت اين کتاب می‌توان به تشريح جزء به جزء این اهداف با تکالیف و پرسش و پاسخ اشاره كرد.

وی «سرزنش»، «جلب توجه» و «انتقام» را از جمله عوامل فاصله افتادن بین زوجین برشمرد و گفت: در بخشي از کتاب آمده كه افراد به دلیل فراموش نکردن مشکلات گذشته، یکدیگر را سرزش می‌کنند، با گریه و گوش ندادن به حرف يكديگر سعي در جلب توجه كرده و در نهایت در برابر رفتارهای یکدیگر حس انتقام‌‌جويي دارند.

حسن‌زاده يادآور شد: كارلسون و دينك‌ماير در كتاب «برای زن و شوهرها وقت بهتری برای زندگی رسیده است» بر عنصر دلگرم كردن يك رابطه تاكيد دارند؛ به اين معنا كه افراد بايد همسر خود را همانگونه كه هست بپذيرند، قرار نيست تغييري در طرف مقابل ايجاد شود، بلكه ابتدا بايد تغييرات در خودمان رخ دهد. ديگر عنصر مهم يك رابطه، اعتماد در كلام، زبان و عمل است، بيان ويژگي‌هاي مثبت از يكديگر نيز باعث همدلي بيشتر زوجين مي‌شود.

اين كارشناس حوزه روانشناسي با تاكيد بر اهميت استفاده از كلمات مناسب در روابط خانوادگي گفت: براي حل مشكلات نبايد از تجربيات منفي دوستان و آشنايان استفاده كرد، بلكه روش صحيح، كتاب‌درماني و مشاوره درماني است.

حسن‌زاده ديگر نقطه مثبت كتاب را «گوش دادن فعال زوجين» دانست و گفت: بر اين اساس زوجين بايد بتوانند به صورت موثر به سخنان يكديگر گوش فرا دهند و انعكاس احساس خود را در كلمات بيان كنند، در گوش دادن فعال نوع پاسخ دادن نيز بسيار اهميت دارد، اين پاسخ بايد توام با همدلي و پذيرش طرف مقابل صورت گيرد. 

سپس بادين‌لو با بيان اينكه مهارت خودخواه بودن در هيچ كتاب روانشناسي به افراد آموزش داده نشده است، افزود: براساس اين مهارت افراد بايد در طول روز زماني را براي خود صرف كنند، به فعاليت‌هاي مورد علاقه خود بپردازند، خود را دوست بدارند تا ديگران را نيز دوست داشته باشند. 

وي در ادامه افزود: در صورتي كه افراد زماني براي خود اختصاص ندهند، نمي‌توانند خواسته‌هاي خود را به همسر، فرزندان و والدين خود منتقل كنند و در نهايت اطرافيان نيز از نيازهاي آنان باخبر نخواهند شد.

سپس حسن‌زاده درباره مثبت بودن خودخواهي توضيح داد: ‌اين نوع خودخواهي به معناي احساس مفيد بودن است، زماني كه حس مفيد بودن در افراد پرورش نيافته باشد، اعضاي خانواده احساس مي‌كنند در يك رابطه قرباني‌ شده‌اند. براي حل اين معضل در اين كتاب توصيه‌هايي بيان شده است، به طور مثال افراد برداشت‌هاي مثبتي از زندگي و اطرافيان داشته باشند، نگاه بدبينانه را كنار گذاشته و قدرداني از يكديگر را جايگزين آن كنند.

وی یکی از ويژگي‌هاي كتاب را تشريح انواع بازي‌هاي رواني زوجين با يكديگر دانست و گفت: جملاتي چون «حق با من است و تو اشتباه مي‌كني»، «همش تقصير تو است»، «نمي‌خوام در اين‌باره حرفي بزنم» يا اعلان جنگ، كنترل و سرزنش كردن و سوء استفاده، زندگي‌هاي خانوادگي را به بن‌بست مي‌رساند.
 
حسن‌زاده اظهار كرد: نويسندگان كتاب در نهايت خواننده را به اين سمت سوق مي‌دهند كه براي داشتن يك ارتباط مناسب خانوادگي، زوجين با اجراي تكنيك‌هاي مختلف سعي در راضي نگه‌داشتن يكديگر داشته باشند.