به گزارش خبرگزاري كتاب ياران(ايبنا)، آيين رونمايي از كتاب «ما و تاريخ فلسفه اسلامي» نوشته دكتر رضا داوري اردكاني عصر ديروز(دوشنبه، 5 ارديبهشت) در تالار كمال دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد. اين اثر به تازگي از سوي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتشر شده است. در اين نشست، دكتر داوري اردكاني، حميدرضا آيت‌اللهي، رييس پژوهشگاه علوم انسامي و مطالعات فرهنگي، حجت‌الاسلام علي اكبر رشاد، رييس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و دكتر غلامرضا اعواني رييس موسسه حكمت و فلسفه ايران سخنراني كردند.

داوري اردكاني در ابتداي سخنش، توجه استادان بزرگ فلسفه ايران به اين كتاب را مايه مباهات خود برشمرد و گفت: باور دارم كه اگر فردي حتي ذره‌اي به تفكر رو كند و در راه علم گام بردارد، قدرش شناخته خواهد شد و مورد اكرام قرار خواهد گرفت.

وي افزود: شايد تعجب كنيد اگر بگويم اين كتاب را در مدت شش ماه نوشتم. كتاب «فلسفه، سياست و خشونت» را نيز طي يك ماه نوشتم. البته نبايد تصور كرد كه پيش از نوشتن اين كتاب‌ها به موضوع آنها فكر نمي‌كردم. بيش از چهل سال است كه مساله ما و تاريخ فلسفه اسلامي، موضوع تفكراتم شده است. اين فكر به‌ويژه پس از سخنراني دكتر هانري كربن درباره جايگاه فلسفه اسلامي در دوره معاصر شدت گرفت.

اين استاد دانشگاه در تبيين چرايي نوشتن كتاب‌هايش در مدتي اندك مثالي ذكر كرد و گفت: من مثل دونده‌اي‌ام كه وقتي به پايان راه نزديك مي‌شود بر سرعتش مي‌افزايد. در چهار سال اخير بيش از دو هزار صفحه نوشته‌ام و اكنون نه مي‌توانم بخوانم و نه مي‌‌توانم بنويسم. البته مقصودم آن خواندني است كه از يك دانشگاهي برمي‌آيد. خدا را شكر مي‌كنم كه اين كتاب را نوشتم و مورد توجه اهالي نظر قرار گرفت.

وي به انگيزه‌هايش در نوشتن اين اثر اشاره كرد و گفت: دكتر عابدالجابري، صاحب‌نظر دنياي غرب اسلام، كتابي با عنوان «نحن و تراث» نوشت كه من نيز بخش‌هايي از آن را مطالعه كردم و برداشت‌هايي داشتم. نخستين برداشتم اين بود كه عابدالجابري فيلسوف نيست، زيرا متوجه اثرات سخنش نيست.

داوري اردكاني با بيان اين كه «من عصبيت و اعتقاد را چيز خوبي مي‌دانم، اما اهل تعصب نيستم» عنوان كرد: در اين كتاب با تعصب از فلسفه اسلامي و ابن‌سينا دفاع نكرده‌ام. اگر تراث را در كتاب عابدالجابري به معناي فلسفه بدانيم، او درباره ميراث‌داران فلسفه اسلامي گفته است كه تمامي آنها درد قوميت داشتند و فلسفه را با قوميت ايراني تفسير و منحرف كردند. او يك ابن‌رشدي است كه بر مذاق ايدئولوژي معاصر سخن مي‌گويد.

وي افزود: در جواب او بايد گفت كه اگر اين فلاسفه، تراث تو هستند، چرا آنان را منحرف مي‌خواني و اگر آنها را عرب مي‌پنداري، چرا آنان را داراي قوميت ايراني مي‌داني؟

داوري اردكاني تاكيد كرد: من در اين كتاب از حقيقت فلسفه اسلامي دفاع كرده‌ام. به گفته عده‌اي، تنها سي صفحه از اين كتاب به ابن‌سينا اختصاص دارد، اما واقعيت اين است كه تمامي اين اثر درباره ابن‌سيناست. عابدالجابري معتقد بود ابن‌سينا به دليل داشتن رويكرد ديني به فلسفه نمي‌تواند چندان مورد بحث قرار گيرد. من در اين كتاب به او جواب داده‌ام كه به طريق ديگري نيز مي‌توان فلسفه اسلامي را بررسي كرد. اگر ابن‌سينا رويكرد ديني به فلسفه دارد، بايد همان‌گونه او را پذيرفت و به بحث درباره نظراتش پرداخت. شيوه‌اي كه عابدالجابري در كتابش پيش گرفت، در واقع پايمال كردن فلسفه اسلامي است.

وي افزود: آن‌گونه كه از تاريخ برمي‌آيد، اكثر قريب به اتفاق فلاسفه اسلامي ايراني بودند. البته مفهوم ايراني كه اكنون در ذهن داريم، با مفهوم ايراني در آن دوران متفاوت است.

استاد فلسفه تاكيد كرد: من خطي را در فلسفه اسلامي ديدم كه با خط پيوند فلسفه يوناني متفاوت است. در واقع، ما ايرانيان وارثان فلسفه اسلامي هستيم. در اين كتاب دفاعي صميمانه از فسلفه اسلامي انجام دادم، نه متعصبانه و مايلم اگر نكته‌اي مورد بحث در اين كتاب وجود دارد، از سوي كارشناسان انتقال داده شود تا در چاپ‌هاي بعدي آن را اصلاح يا حذف كنم. 

گزارش تكميلي اين آيين رونمايي متعاقبا منتشر مي‌شود.