جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۹
با وجود نقد کاپیتالیسم، گاهی به‌شدت سرمایه‌سالار می‌شویم/ باید ادبیات عدالت‌طلبانه را رواج بدهیم

قسمت چهارم برنامه‌ «مثبت کتاب» شبکه تلویزیونی کتاب میزبان رضا رسولی نویسنده‌ رمان «سه‌راه سرگردان» بود و او در این برنامه درباره‌ این رمان گفت‌و‌گو کرد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ قسمت چهارم برنامه‌ «مثبت کتاب» شبکه تلویزیونی کتاب میزبان رضا رسولی نویسنده‌ رمان «سه‌راه سرگردان» بود و او در این برنامه درباره‌ این رمان گفت‌و‌گو کرد. رضا رسولی متولد سال ۵۴ است و علاوه‌بر نویسندگی، به تدریس حقوق نیز مشغول است. 

وی درابتدای برنامه راجع‌به مسیر نویسنده‌شدنش گفت: مادر من فردی اهل مطالعه بود و به همین‌خاطر از کودکی با کتاب‌خوانی انس داشتم. در دوران دبستان کتاب‌های رمان کلاسیک دنیا، خصوصا رمان‌های فرانسوی مانند آثار بالزاک و ویکتور هوگو و گاه رمان‌های روسی را مطالعه کردم. رفته‌رفته در ایام راهنمایی به نویسندگی کشیده‌شدم و اولین‌بار در همان مقطع بود که در مسابقات نویسندگی نیز شرکت کردم. بعد از آن با حوزه هنری آشنا شدم و آشنایی با «سوره‌ نوجوانان»، «سروش نوجوان» و مرحوم قیصر امین‌پور موجب شد تا قصه‌هایم را برای آن مجله‌ها بفرستم و به این‌صورت بود که مسیر نویسندگی من آغاز شد. 

رسولی درباره‌ چگونگی و چرایی نگارش رمان «سه‌راه سرگردان» گفت: این کتاب در سال ۹۵ منتشر شد. من از حدود سال ۷۶ تا امروز در نظام اداری کشور مشغول فعالیت هستم و در دستگاه‌های مختلفی هم خدمت کرده‌ام. در این مدت هم آفت‌ها و هم لطافت‌های دستگاه‌های دیوانی را با تمام وجود لمس کردم و از همین حیث نمایش بخشی از این اتفاقات در آثار ادبی را حائز اهمیت می‌دانستم. از آن‌جایی‌که اقتصاد به عنوان یک مسئله مهم، با زندگی تک‌تک مردم و مسئولین درگیر است و پیوند آن با فساد اقتصادی انکارناپذیر است، من تصمیم گرفتم روایتی از این ساختار و معضلات آن را در قالب رمان به نگارش دربیاورم و به‌نوعی از تجربه‌ ۲۰سال حضور خود در دستگاه‌های اداری بهره ببرم تا مشکلات ساختارهای دیوانی را به‌تصویر بکشم.

وی با اشاره به سختی‌ها و معضلات طرح چنین موضوعی در قالب یک کناب گفت: مهم‌ترین معضلی که نویسنده درجریان نگارش چنین موضوعاتی با آن درگیر می‌شود، خودسانسوری است. این‌که پرداخت به چنین موضوعی اجازه‌ انتشار پیدا می‌کند یا خیر و پس از انتشار قضاوت‌های جامعه‌ ادبی و مخاطب نسبت به نویسنده چه خواهد بود یا به فرض آن‌که صراحت کلام نویسنده بالا باشد مورد عتاب و مؤاخذه قرار خواهد گرفت یا خیر، همه از نکاتی است که می‌تواند منجر به خودسانسوری نویسنده شود. من در کتابم سعی کردم مسائل را صریح مطرح کنم و خوشبختانه در روند ممیزی، کم‌ترین اصلاحات ممکن را داشت. بعدها در جلسات و نشست‌هایی که درباره‌ کتاب بود از بیان منتقدین متوجه شدم کتاب همان‌طوری که انتظار داشتم صریح بوده و از این جهت مورد اقبال دیگر نویسندگان قرار گرفت.

درادامه‌ برنامه مجری از تأثیر و نقش خانواده بر شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی پرسید و رسولی در پاسخ چنین گفت: من خانواده را به دو بخش بزرگ تقسیم می‌کنم. بخش اول محیطی است که در آن رشد کرده و بزرگ شده‌ایم که به تعبیر روان‌شناسان جوهره و شاکله‌ اصلی انسان در ۷سال ابتدایی زندگی‌اش شکل می‌گیرد. زمانی‌که تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر و تربیتی که از سمت آنان اعمال می‌شود در شکل‌گیری شخصیت‌مان تأثیر بسزایی دارد. قسمت دیگر از آن‌جایی است که انسان خود مستقل می‌شود و قسمت مکمل و ادامه‌دهنده‌ زندگی است. در همین قسمت است که خور، خواب، خشم و شهوت بیش‌تر نمایان می‌شود و اگر همراهان، همسر و فرزندان طلب بیش‌تری از حد معمول داشته‌باشند، می‌توانند فرد را به مسیر طمع و زیاده‌خواهی بکشانند. نقطه‌ فساد از آن‌جایی آغاز می‌شود که فرد بیش از توانایی‌ها و استعدادهایش طلب کند. شکل‌گیری مفهومی مانند آقازادگی هم آن‌جایی است که فرزند یک مسئول یا مقامی کشوری به حق قانونی‌اش و چارچوبی که می‌بایست مانند دیگران در آن فعالیت کند، قانع نیست و بیش از آن سهم‌خواهی می‌کند. اگر هرکدام از ما به افرادی در طبقه‌ فرودست فکر بکنیم و درنظر بگیریم که افرادی با تلاش و زحمت زیادی کم‌تر از ما از حقوق و مزایا بهره‌مند می‌شوند، شاید کم‌تر فکر فساد و تخلف به سراغ‌مان بیاید و برای نهادینه‌کردن چنین مسئله‌ای می‌بایست آن را در قالب اثری ماندگار مانند کتاب پیاده کرد تا دیگران نیز متوجه این امر بشوند و مطالبه‌گری و عدالت‌طلبی به گفتمان غالب مردم تبدیل بشود.

این نویسنده  در پاسخ به این انتقاد که در کتاب «سه‌راه سرگردان» موضوع آن‌قدر پررنگ شده که قالب‌های ادبی رنگ باخته‌اند، این‌گونه جواب می‌دهد: به‌نظرم آن‌قدر در این کتاب تصاویر و افراد، واضح تصویر شده‌اند که ممکن است عده‌ای آن را بیش‌تر شبیه به نمایشنامه بدانند ولی نکته‌ای که وجود دارد این است که من سعی کردم تمامی عناصری که برای رمان نیاز است را در این اثر لحاظ بکنم. مسئله‌ دیگری که درباره‌ انتخاب این موضوع برای من اهمیت داشت این بود
 که تحت تأثیر گفتمانی که بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت، ما بسیار در نقد کاپیتالیسم و نظام سرمایه‌داری برآمدیم اما این درحالی است که متأسفانه خودمان گاهی به‌شدت سرمایه‌سالار می‌شویم، مانند کسانی‌که سوار قطار جنوب شده‌اند و شعار شمال می‌دهند. سرمایه‌سالاری در جامعه‌ ما رسوخ کرده و در هرمقطع و هرجایی‌که بخواهیم از امکاناتی بهره‌مند بشویم حرف اول و آخر را پول می‌زند. علی‌رغم آن‌که قانون اساسی صراحتا ذکر شده تا پایان دوره‌ متوسطه آموزش و پرورش رایگان است، اما می‌بینیم که دولتی‌ترین مدارس نیز به بهانه‌ مختلف از خانواده‌ها پول طلب می‌کنند حتی این مسئله به آموزش عالی و دانشگاه نیز سرایت کرده و می‌بینیم دانشگاه‌هایی که روزی برند آموزشی ما بودند با ایجاد نوبت دوم و پردیس‌هایی در شهرهای لوکس در ازای پول دانشجو می‌پذیرند. این‌چنین وضعیتی دردناک و رنج‌آور است و مسیر جامعه را نیز دگرگون می‌کند. تا زمانی هم که عدالت‌طلبی تبدیل به یک جریان در کل کشور نشود، نمی‌توان این مسیر را به‌صرف نوشتن کتاب و مطالبه‌گری‌های منفرد و جداگانه پیگیری کرد و خود مردم نیز باید عدالت‌طلب باشند و نقاط قوت و قوانین خوب کشور تقویت و نقاط ضعف نیز برطرف بشوند. ما نویسندگان نیز باید ادبیات عدالت‌طلبانه را رواج بدهیم و کتاب به‌عنوان قدیمی‌ترین محصول فرهنگی بشر، می‌تواند فونداسیون و پی‌ریزی این مسیر را انجام بدهد.

وی همچنین درباره‌ زاویه‌دید در رمانش گفت: زاویه‌ دید در این کتاب سوم‌‌شخص‌‌مفرد است و فی‌الواقع دانای کل مطلق. دلیل انتخاب این زاویه‌دید هم آن است که من به‌عنوان نویسنده بتوانم به‌جای همه فکر کنم و تصمیم بگیرم و تمامی شخصیت‌های داستان را تحت سلطه‌ خود داشته‌باشم. این‌گونه می‌توانم به شخصیت‌ها رنگ و بو بدهم و حال و هوایشان را تعیین بکنم.

رضا رسولی در پاسخ به این سؤال که چرا فصل‌های رمانش عنوان‌بندی شده و این‌که آیا این‌مسئله به مخاطب جهت‌دهی نمی‌کند؟ چنین پاسخ داد: این اتفاق عامدانه بوده و علی‌رغم این‌که شاید عنوان‌بندی فصل‌ها در رمان خیلی مرسوم نباشد ولی من این‌کار را کردم تا بتوانم فضای ذهنی خود را به مخاطب منتقل کنم. هرچند که ما گاهی می‌گوییم نویسنده باید بی‌طرف بنویسد ولی این گزاره خیلی دقیق نیست و به‌نظرم آمد که من موضع‌گیری خاص خود را درباره‌ این موضوع دارم و می‌خواستم این موضع‌گیری را با خواننده درمیان بگذارم. 

وی در پایان درباره رده‌ سنی مخاطبان این اثر گفت: رده‌ سنی مخاطب این کتاب بزرگسال است، البته که این در توضیحات کتاب یا روی جلد آن لحاظ نشده و این به این‌خاطر است که رده‌بندی محصولات فرهنگی‌ مانند کتاب جز در رده‌ سنی کودک و نوجوان وجود ندارد. البته این رده‌بندی بسیار ضروری است و‌ در کشورهای غربی و اروپایی رعایت این‌ مسئله چه درباره‌ کتاب و چه درباره‌ فیلم و بازی رعایت می‌شود.  همچنین رده‌بندی سنی نیز نیازمند وضع معیارهای این رده‌بندی است که می‌بایستی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها