چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۹
چهره شکنجه‌های مرگبار ساواک کیست؟ /چرا حسین فردوست، ثابتی را فردی جاه‌طلب و متظاهر می‌داند؟

مظفر شاهدی در یادداشتی با اشاره به مرد مرموز ساواک نوشت: ساواک با هدایت پرویز ثابتی، قتل گروه جزنی در تپه‌های مشرف به زندان اوین در سال 1354 را انجام داد. شکنجه‌های مرگبار متهمان و مخالفان حکومت پهلوی با شدت هر چه تمام‌تر پی‌گرفته شد و کمیته مشترک ضدخرابکاری که از شعب تحت مدیریت و هدایت اداره کل سوم ساواک بود، همراه با زندان اوین و سایر شکنجه‌گاه‌ها و خانه‌های امن ساواک در طول دوران مدیریت پرویز ثابتی بی‌رحمی، قساوت و سبعیت بسیاری نشان داد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مظفر شاهدی، تاریخ‌نگار و سندپژوه در یادداشتی علاوه بر مروری به زندگی پرویز ثباتی، نفر دوم ساواک به معرفی کتاب «ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1357- 1335» نیز پرداخته است.

پرویز ثابتی مشهورترین مدیر اداره کل سوم ساواک (امنیت داخلی)، فرزند حسین در 1315ش. در خانواده‌ای بهایی در بخش سنگسر از توابع شهرستان سمنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان‌های حسینیه و شاه‌پسند سنگسر گذراند و دوران متوسطه را در مدرسه فیروز بهرام تهران طی کرد. در سال 1337 از دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی مدرک کارشناسی گرفت.

در همین سال به استخدام ساواک درآمد و در سال 1345 به ریاست اداره یکم اداره کل سوم ساواک منصوب شد؛ در 1349 معاون دوم اداره کل سوم ساواک را از آن خود کرد. پرویز ثابتی در اوج سرکوب‌های ساواک در 1352 به جای ناصر مقدم رئیس اداره کل سوم ساواک شد و این سمت را تا واپسین ماه‌های عمر رژیم پهلوی عهده‌دار بود.  پرویز ثابتی در بدو استخدام در ساواک که در بهمن 1337 و توسط مدیرکل وقت اداره کل ششم ساواک، ضرابی، معرفی شده بود، درباره پیشینه خانوادگی و تحصیلی خود چنین نوشته است:

«از بدو تولد تا تاریخ مهرماه 1328 در سنگسر از بخش‌های سمنان در محله‌ای به نام تپه‌سر سکونت داشته‌ام و از تاریخ مهر 1328 برای گذراندن تحصیلات متوسطه به تهران آمدم و مدت سه سال در منزل شوهر خواهرم آقای محمدحسین رحمانیان سکونت داشته‌ام و از مهر 1331 خانواده‌ام نیز به تهران آمدند و در همان منزل آقای رحمانیان سکونت گردیدند تا اسفندماه 1334 و از اوایل 1335 پدرم بعد از تهیه منزل ما نیز به آنجا عزیمت نمودیم. در مدرسه صابر در آسیاب دولاب تهران به شغل آموزگاری از سال 26 مشغول شده‌ام و در ایام فراغت و دوران تحصیل با پدرم در امور حشمداری و تجارت در تهران کمک کرده‌ام.

دوران ابتدایی را در دبستان حسینیه و شاه‌پسند سنگسر از سال 1322 تا 1328 و دوران دبیرستان در فیروز فهرام و تهران از 1328 الی 1334 و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از 1334 الی 1337 مشغول به تحصیل بوده‌ام و در خردادماه 1337 نائل به اخذ لیسانس در رشته قضایی از دانشکده حقوق شده‌ام و به زبان انگلیسی تسلط دارم و در امور قضایی و اداری و اقتصادی و سیاسی نیز تحصیل نموده و مطالعه دارم و دارای چهار برادر... و یک خواهر... هستم. بنده از بدو تولد در یک خانواده بهایی می‌زیسته‌ام و پدر و مادرم بهایی بوده‌اند[،] لکن از زمان بلوغ و بلکه از ابتدای تحصیلات دوره متوسطه مسلمان بوده و هستم و به علت کفیل خرج بودن از تاریخ 24/10/37 تا 24/10/38 از خدمت معاف شده‌ام و این برگ برای سال‌های بعد نیز تمدید خواهد شد.

رساله پایان تحصیلات دانشکده حقوق راجع به کسانی که مجازات نمی‌شوند، یعنی صغار و مجانین بوده است. همان‌طور که مشاهده می‌شود بنده از اهالی سنگسر هستم و سنگسر یک منطقه عشایری و دارای مردمی شاه دوست و وطن‌پرست است. رستاخیز اهالی سنگسر در قیام ملی 28 مرداد دلیل بر این ادعاست. به طریق اولویت اینجانب نیز فردی شاه دوست و وطن‌پرست می‌باشم.»
 
حسین فردوست، ثابتی را فردی جاه‌طلب و متظاهر می‌داند که ساواک در دوران مدیریت او بر اداره کل سوم به نهایت بدنامی رسید. ثابتی در دهه 1350 به عنوان مقام امنیتی که هر از گاه طی برنامه‌هایی تلویزیونی از موفقیت‌های ساواک در برخورد با مخالفان سیاسی و چریکی حکومت سخن به میان می‌آورد، به فردی شناخته شده و در عین حال رعب‌‌انگیز تبدیل شده بود. ثابتی با حسین فردوست و امیرعباس هویدا روابط نزدیکی داشت و اخبار و گزارشات منظمی از عملکرد و فعالیت‌های اداره کل سوم ساواک در اختیار این دو قرار می‌داد.

پس از آغاز حرکت‌های مردمی دوران انقلاب، ثابتی طرفدار سیاست سرکوب مخالفان بود و به شاه پیشنهاد کرد اجازه دهد تا ساواک 1500 نفر از مخالفان شاخص سیاسی را دستگیر کند و به طور همزمان مخالفان را با شدت هر چه تمام‌تر سرکوب کند. او وعده داده بود که با اجرای این سیاست به زودی ناآرامی‌ها فروکش خواهد کرد. از جمله حوادثی که در سال‌های اقتدار پرویز ثابتی رخ داد قتل جوان بی‌گناهی در مغازه‌ای کفش‌فروشی در تهران توسط محافظ همسر ثابتی بود که به رغم جوّ رعب‌‌انگیز موجود، در بین مردم انعکاس یافت و تنفر از ساواک و ثابتی را مضاعف کرد.

پس از عزل نصیری، پرویز ثابتی نیز از سوی مقدم از مدیریت اداره کل سوم ساواک کنار گذاشته شد. در اوایل آذر 1357 برخی نشریات خبر دادند که او همراه فرزندان و همسرش تهران را به مقصد اروپا ترک کرده است. اما برخی از منابع می‌گویند که ثابتی تا روزهای آخر حکومت پهلوی هنوز در تهران بود. فردوست در خاطرات خود آورده که ثابتی حدود 10 روز قبل از پیروزی انقلاب، در تهران با او تماس داشته و درباره ناآرامی‌ها اطلاعاتی به او داده است. بدین ترتیب گفته شده که ثابتی تنها چند روز پیش از سقوط نهایی رژیم پهلوی و با گذرنامه جعلی کشور را ترک کرده است.

گفته می‌شد پرویز ثابتی مدت کوتاهی پس از ورود به اروپا به کشوری غیرعربی در خاورمیانه (و احتمالاً اسرائیل) رفته و پس از مدتی در امریکا مسکن گزیده است. طی نخستین سال‌های دهه 1380 برخی رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی اطلاع دادند که پرویز ثابتی در لس‌آنجلس امریکا اقامت داشته و اخیراً علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. پرویز ثابتی نیز نظیر بسیاری از رجال و کارگزاران کشوری و لشکری رژیم پهلوی میلیون‌ها تومان وجه نقد از کشور خارج کرد و برخی از دارایی‌های غیرمنقول خود را نیز فروخت. با این حال منزل او در محله سیدخندان تهران تنها در 6 خرداد 1358 مصادره شد.

روزنامه کیهان در این باره چنین خبر داد: «خانه پرویز ثابتی مرد شماره 2 اداره منحله ساواک بعد از ظهر روز 6/3/58 توسط پاسداران کمیته مسجد امام جعفر صادق(ع) سیدخندان به اتفاق نماینده دادستانی پس از صورت‌جلسه از کلیه اشیاء و لوازم خانه این دژخیم معروف مهر و موم شد. این خانه در سیدخندان، خیابان جلفا، کوچه چلچله واقع شده است. در میان لوازم منزل مرد شماره 2 ساواک منحله وسایل گران‌قیمت و مطلای بسیاری وجود داشت.»

كتاب خاطرات پرویز ثابتی (حاصل گفت‌وگوی او با عرفان قانعی‌فرد)، تحت عنوان: «در دامگه حادثه»، كه در بردارنده اطلاعات صحیح و سقیم بسیاری در باره مسائل سیاسی، اجتماعی، اطلاعاتی و امنیتی ایران در دوره پهلوی است، در اوایل دهه 1390 در خارج از ایران چاپ و منتشر شده است.

نگاهی به «ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور 1335- 1357»
کتاب «ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور 1335- 1357» نوشته مظفر شاهدی، در 910 صفحه، در قطع وزیری، با جلد سخت، اولین بار در سال 1386، از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی چاپ و منتشر شده است. در سال‌های بعد هم این کتاب چند بار دیگر تجدید چاپ شده است. کتاب طی یک پیشگفتار، 22 فصل،‌ ضمائم (زندگی‌نامه‌ها، سندها، عکس‌ها)، منابع و مآخذ و فهرست اعلام تألیف و تنظیم شده است. این کتاب که هنوز هم کامل‌ترین و مستندترین اثری است که تا کنون در موضوع ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) در داخل و خارج از ایران چاپ و منتشر شده است، محتوای پژوهشی آن، علاوه بر صدها کتاب و روزنامه و نشریه، به‌ ده‌ها هزار برگ سند محرمانه باقی‌مانده از ساواک مستند است.

در فصل اول این کتاب به‌طور گذرا سازمان‌ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران از دوران باستان تا پایان دوره سلطنت رضاشاه مرور شده است. در فصل دوم نویسنده به‌روند و دلایل مختلف داخلی و خارجی‌ای می‌پردازند که موجبات تکوین، شکل‌گیری و تأسیس ساواک را در اواسط دهه 1330 شمسی فراهم کرده است؛ در این باره به‌ویژه به‌رابطه رخدادها و تحولاتی مانند قانون امنیت اجتماعی دکتر مصدق، کودتای 28 مرداد 1332،‌ نقش آمریکایی‌ها و سیا و برخی دیگر از دلایل داخلی و خارجی شکل‌گیری ساواک در سال 1335 پرداخته شده است.

در فصل سوم پیرامون سازمان‌ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و انتظامیِ کمابیش موازی یا همگرا با حوزه وظایف و اختیارات ساواک در سال‌های 1320- 1357 اطلاعاتِ مبسوطی ارائه شده است؛ و از جمله روند تأسیس و فعالیت واحدهای اطلاعاتی و امنیتیِ ذیلِ فرمانداری نظامی، ژاندارمری، دژبانی ارتش، سازمان کوک، رکن 2 ستاد ارتش (اداره دوم)، گارد جاویدان، شهربانی، دفتر ویژه اطلاعات، شورای عالی هماهنگی و سازمان بازرسی شاهنشاهی تشریح و تبیین شده است.

در فصل چهارم کتاب با عنوان سازماندهی، تشکیلات و مهارتهای اطلاعاتی و پرسنلی ساواک، اطلاعات مستند و مبسوطی در باره ساختار تشکیلاتی و اداری و مدیریتی ساواک (شامل ادارات ده گانه کل ساواک، ساواک تهران، ساواک استان‌ها و شهرستانها، مقررات داخلی و نیروهای ساواک، آموزش و مهارت‌های فنی و اطلاعاتی، آموزش بازجویی و آموزش‌های علوم اجتماعی و انسانی به‌نیروهای ساواک) ارائه شده است. در فصل پنجم نقش سیا در تأسیس ساواک و همچنین پیشینه حضور سیا در ایران و همکاری‌های آن سازمان با ساواک در سال‌های 1335- 1357، در مسائل سیاسی، اطلاعاتی، جاسوسی و  امنیتی داخلی و خارجی، اطلاعات مبسوط و مستندی ارائه شده است؛ در این فصل به‌ویژه در باره دستگاه‌های شنود و استراق سمع سیا در ایران، همکاری مشترک سیا، ساواک و موساد و مقابله سیا و ساواک با ک گ ب و نیز نقش سیا در تحولات و ناآرامی‌های سیاسی و اجتماعی دوره انقلاب (در سال‌های 1356- 1357) اطلاعات فراوانی ارائه شده است. 

در فصل ششم روابط و همکاری‌های ساواک با موساد دستگاه اطلاعات خارجی اسرائیل در سال‌های 1335- 1357 تشریح شده است که از جمله مهمترین آن موارد پیشینه و تشکیلات موساد، آغاز رابطه اطلاعاتی و امنیتی ایران و اسرائیل، پایگاه‌های اطلاعاتی و مأموران موساد در ایران، نقش موساد در آموزش نیروهای ساواک، همکاری‌های اطلاعات ساواک و موساد در چارچوب طرح کریستال یا بلور و نهایتاً نقش موساد در تحولات دوران انقلاب اسلامی در سال‌های 1356- 1357 تشریح و تبیین شده است. فصل هفتم کتاب به‌رابطه ساواک با MI6 می‌پردازد و در فصل هشتم کتاب، نویسنده به‌گونه‌ای مبسوط و مستند کارنامه ساواک در دوره اولین رئیس آن سازمان تیمور بختیار را، در فاصله سال‌های 1335- 1339، مورد بررسی و ارزیابی تاریخی قرار می‌دهد.

در این فصل به‌ویژه به‌نقش ساواک در مواجهه سرکوبگرانه و قهرآمیز با احزاب، تشکل‌ها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی مخالف رژیم پساکودتایی پهلوی پرداخته شده است. فصل نهم کتاب به‌بررسی تاریخی نقش ساواک در دوره ریاست سرلشکر حسن پاکروان در  فاصله سالهای 1340- 1343 می‌پردازد و به‌ویژه پیرامون مواجهه عمدتاً قهرآمیز و سرکوبگرانه ساواک با مخالفان و منتقدان سیاسی رژیم پهلوی (از جمله اسلامگرایان و روحانیون، جبهه ملی دوم، نهضت آزادی ایران) اطلاعات بسنده‌ای ارائه شده است. در فصول دهم تا سیزدهم در باره کارنامه ساواک در دوره ریاست ارتشبد نعمت‌الله نصیری در سال‌های 1344- 1357، در شئون گوناگون، پرداخته شده است که می‌دانیم دوره ریاست نصیری بر ساواک، برهه اوج سرکوبگری‌های ساواک علیه منتقدان و مخالفان رژیم پهلوی است و بخش اعظم اشتهار ساواک به‌سازمانی سرکوبگر و خشن و ضدبشری که نام آن را در میان سازمان‌های اطلاعاتی تبه‌کار و ضدانسانی جاودانه ساخت به‌کارنامه آن سازمان در دوره ریاست همین نصیری مربوط می‌شود.

در همین دوره است که به‌ویژه از اوایل دهه 1350 با قرار گرفتن پرویز ثابتی در رأس اداره کل سوم ساواک (امنیت داخلی) سرکوب و از میان برداشتن خشونت‌آمیز و خونین مخالفان رژیم پهلوی در میان گروه‌های سیاسی مختلف بیش از هر زمان دیگری شدت و حدت می‌گیرد و در همین برهه است که مخصوصاً با تشکیل کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی (در محل کنونی موزه عبرت در حوالی میدان امام خمینی تهران) شکنجه و اعتراف‌گیری‌ و پرونده‌سازی‌های تبه‌کارانه و بسیار خونین و غیرانسانی ساواک علیه مخالفان سیاسی رژیم پهلوی به‌طور بی‌سابقه‌ای گسترش کمی و کیفیِ دهشتناکی به‌خود می‌گیرد.

در همین دوره است که هزاران هزار نفر از مخالفان و منتقدان سیاسی رژیم پهلوی در مقاطع مختلف دستگیر و شکنجه و روانه زندان می‌شوند و صدها تن دیگر از آنها توسط ساواک و دیگر نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به‌انحاء گوناگون به‌قتل می‌رسند و یا در زیر شکنجه‌های مرگبار در کمیته مشترک ضدخرابکاری و دیگر زندان‌های تهران و شهرستانها که تحت سیطره تمام و کمال ساواک قرار داشتند آسیب‌های جسمی و روحی فراوانی متحمل شده و بعضاً کشته می‌شوند. در فصول دوازدهم و سیزدهم کتاب به‌ویژه اطلاعات مبسوط و مستند زیادی در باره نقش ساواک در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و نیز در حوزه مطبوعات و سینما و فرهنگ و برخورد با جریان روشنفکری و سانسور کتاب و نشریات و به‌طور کلی در موضوع فرهنگ‌ستیزیِ ساواک ارائه شده است.

در فصول چهاردهم و پانزدهم کتاب به‌برخورد و مواجهه ساواک با مخالفان سیاسی رژیم پهلوی در خارج از کشور و نیز عملیات برونمرزی ساواک در کشورهای مختلف جهان و منطقه پرداخته شده است. فصل شانزدهم به‌مواجهه و برخورد ساواک با ک گ ب و دستگاههای اطلاعاتی بلوک شرق اختصاص دارد و در فصل هفدهم پیرامون مواجهه قهرآمیز و خونین ساواک با گروه‌های سیاسی مسلح و چریکی مخالف رژیم پهلوی در دو دهه 1340 و 1350 اطلاعات مبسوطی ارائه شده است؛ از جمله برخورد ساواک با حزب ملل اسلامی، جمعیت مؤتلفه اسلامی و گروه‌های چریکی مسلمان دیگر، سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق در این فصل تبیین و تحلیل تاریخی شده است.

در فصل هجدهم شیوه‌های مختلف مواجهه و برخورد ساواک با آیت‌الله خمینی در سال‌های تبعید (از تبعید به‌ترکیه و عراق تا حضور در نوفل لوشاتو) تشریح شده است و در فصل بعدی به‌نوع برخورد ساواک با مجموعه حاکمیت پهلوی (از جمله موضوع امنیت و حراست، شاه و خاندان سلطنت، کارخانجات و واحدهای تولیدی، نظامیان، رادیو و تلویزیون، رجال و کارگزاران حکومت، احزاب دولتی و حکومتی و مجلسین شورای ملی و سنا) پرداخته شده است. در فصل بیستم هم با عنوان: ساواک، شکنجه، قتل و جنایت، مراتب دیگری از دهشت‌آفرینی‌ها و سرکوبگری‌ها و خشونت‌های غیرانسانی ساواک در زندان‌ها و به‌طور کلی سیاست قتل‌درمانی ساواک و حکومت تشریح و تبیین تاریخی شده است.

در فصل بیست و یکم ‌نقش و جایگاه ساواک در تحولات و رخدادهای دوره انقلاب اسلامی در سال‌های 1356- 1357 و در ذیل عناوینی مانند: سیاست چماق و هویج، دستگیری مخالفان، بمب‌گذاری و ایجاد هراس، آسیب‌شناسی و برنامه‌ریزی، نفرت از ساواک، چماقداران ساواک، تبیین و تحلیل شده و نهایتاً فرایند و دلایل انحلال ساواک در روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی در 17 بهمن 1357 تشریح شده است. در فصل بیست و دوم که فصل پایانی کتاب هم هست با عنوان ساواک و ساواکیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ذیل عناوینی مانند ساواک و ساواکیان در بامداد انقلاب، پاکسازی، تعقیب و محاکمه، همکاری با سیا و در صف ضدانقلاب، به‌مواجهه نظام پساانقلابی ایران با ساواک و ساواکی‌ها و در همان حال واکنش عمدتاً سلبی اعضای ریز و کلان آن سازمان به‌رخدادها و تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است.

در بخش ضمائم کتاب هم با استناد به‌منابع موجود و قابل دسترس، بیوگرافی مختصری از رؤسای چهارگانه ساواک (تیمور بختیار، حسن پاکروان، نعمت‌الله نصیری و سپهبد ناصر مقدم) و شمار دیگری از مدیران برجسته ساواک در مقاطع مختلف ارائه شده است؛ که از جمله آن، بیوگرافی پرویز ثابتی آخرین مدیر کل اداره سوم (امنیت داخلی) ساواک در سالهای دهه 1350 است، که این روزها هم (حوالی 22 بهمن 1401) برای اولین بار در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصویری از او در رسانه‌ها و فضاهای اجتماعی مجازی، منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها