حسین معافی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک به بهانه روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بیان کرد: زبان فارسی از کهنترین زبانهای زنده جهان است و پیشینهای چند هزار ساله در حوزههای فرهنگی، ادبی و تمدنی دارد. این زبان در گذر زمان، حامل اندیشهها، جهانبینیها و ارزشهای جامعه ایرانی بوده و در شکلگیری تمدن اسلامی - ایرانی نقشی اساسی ایفا کرده است.
شاهنامه سنگ بنای هویتی زبان فارسی
وی افزود: پس از حمله اعراب به ایران و گسترش زبان عربی در نهادهای حکومتی، آموزشی و دینی، زبان فارسی با تهدیدی جدی در حوزههای رسمی و علمی روبهرو شد. در چنین بستری، فردوسی با خلق شاهنامه، گامی بنیادین برای حفظ و تثبیت زبان فارسی برداشت. این اثر برجسته، نه تنها یک منظومه حماسی ملی بلکه سنگبنای هویتی زبان فارسی در برابر امواج عربیسازی و فراموشی تاریخی محسوب میشود.
فردوسی در بستر تاریخی تحولات زبانی
این فردوسی پژوه عنوان کرد: در سده چهارم هجری، ایران در دل یک دگرگونی عمیق زبانی و فرهنگی قرار داشت. با نفوذ گسترده خلافت عباسی و تسلط فرهنگ عربی، بسیاری از متون علمی، فلسفی، دینی و ادبی به زبان عربی نگاشته میشدند. زبان فارسی عملاً در موقعیتی حاشیهای قرار گرفته بود و خطر فراموشی و از میان رفتن آن، بیش از هر زمان دیگری محسوس بود. افزون بر این، بسیاری از نخبگان ایرانی برای رسیدن به مراتب علمی و سیاسی، به زبان عربی روی میآوردند. در چنین شرایطی، فردوسی برخلاف جریان غالب، تصمیم به بازگرداندن شکوه و اعتبار به زبان مادری خود گرفت.
معافی ادامه داد: فردوسی با بهرهگیری از زبان فارسی سره، پرهیز آگاهانه از واژگان عربی و اتکا بر منابع کهن ایرانی چون خداینامهها، موفق شد شاهکاری را بیافریند که نه تنها از نظر زبانی بلکه از منظر فرهنگی، هویتی و تاریخی نیز بینظیر است. شاهنامه با بازآفرینی اسطورهها، حماسهها و روایتهای تاریخی ایران باستان، نشان داد که زبان فارسی قادر است مفاهیم پیچیده، عمیق و چندلایه را در قالبی ادبی، فخیم و اثرگذار بیان کند.
وی افزود: این منظومه بزرگ، با بیش از ۵۰ هزار بیت، بستری را فراهم ساخت که در آن زبان فارسی به عنوان زبانی پویا، مستقل و کارآمد احیا شد. در واقع، فردوسی با انتخاب آگاهانه زبان و محتوا، نه تنها در برابر عربیسازی مقاومت کرد، بلکه الگویی برای نویسندگان، شاعران و اندیشمندان بعدی فراهم آورد تا زبان فارسی را در حوزههای گوناگون بسط دهند.
شاهنامه حافظ هویت زبانی و فرهنگی
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شاهنامه فردوسی فراتر از یک متن حماسی صرف است، بیان کرد: این اثر، سندی فرهنگی، تاریخی و زبانی است که پیوندی مستحکم میان ایرانیان و گذشته پرافتخارشان برقرار میکند. فردوسی با احیای واژگان کهن، احضار شخصیتهای اسطورهای و بازگویی رویدادهای تاریخی، بستری فراهم ساخت تا زبان فارسی به عنوان عنصری از هویت ملی برجسته شود.
معافی ادامه داد: در عصری که عربی زبان رسمی علم، دین و حکومت بود، فردوسی با خلق شاهنامه نشان داد که زبان فارسی نیز ظرفیتهایی همسطح و حتی فراتر دارد. او با چیرهدستی، روایاتی خلق کرد که نه تنها ایرانیان، بلکه همه فارسیزبانان در قلمرو فرهنگی ایرانزمین را به خود جذب کرد.
شاهنامه الهام بخش نسلها
وی شاهنامه را الهامبخش نسلهای بعدی شاعران و نویسندگانی چون نظامی گنجوی، سعدی شیرازی، حافظ، مولوی و جامی عنوان کرد افزود: که هر یک از این شاعران در حوزهای از زبان و ادب فارسی تأثیرگذار بودند.
بُعد سیاسی و فرهنگی شاهنامه
معافی ادامه داد: علاوه بر بُعد زبانی، شاهنامه کارکردی سیاسی و فرهنگی نیز دارد. در این اثر، مفهوم ایران به عنوان یک واحد فرهنگی - تمدنی مستقل برجسته میشود. در روزگاری که هویت ایرانی تحت سلطه هویت اسلامی - عربی قرار گرفته بود، فردوسی با روایتهایی از قهرمانان ملی همچون رستم، سیاوش، زال و کیخسرو، تصویری غرورآفرین از گذشته ایرانی ارائه داد که در تقویت حس همبستگی و افتخار ملی نقش عمدهای ایفا کرد.
وی با اشاره به اینکه شاهنامه در واقع، حافظ حافظه تاریخی ایرانیان است، گفت: حکیم ابوالقاسم فردوسی تنها یک شاعر بزرگ نبود، بلکه کنشگری فرهنگی، زبانشناس و تاریخنگاری خلاق بود که در یکی از حساسترین دورههای تاریخ ایران، زبان فارسی را از مرز فراموشی نجات داد. شاهنامهاش نماد ایستادگی در برابر سلطهپذیری زبانی و فرهنگی است. اگر شاهنامه نبود، شاید امروز زبان فارسی در میان هزاران زبانِ خاموش و از یاد رفته جای میگرفت.
معافی اضافه کرد: فردوسی با انگیزه ملیگرایانه، احساس مسئولیت فرهنگی و عشق ژرف به سرزمین و زبان مادری، اثری را خلق کرد که قرنها بعد همچنان منبع الهام و افتخار است. او با هنر شاعری، دانش تاریخی و درک عمیق از هویت ملی، پلی میان گذشته و آینده ساخت؛ پلی که زبان فارسی را از دل بحران عبور داد و به دوران بالندگی رساند. از اینرو، نقش فردوسی در تاریخ زبان فارسی، تنها در حد احیای واژگان و ساختارهای زبانی نیست، بلکه او معمار فرهنگی ایرانی بود که با شاهنامه، بنیانهای زبان، اندیشه و هویت ملی را تثبیت کرد. شاهنامه همچنان یکی از مهمترین منابع شناخت زبان و فرهنگ ایرانی است و فردوسی در حافظه تاریخی ملت ایران، بهحق جایگاه ناجی زبان فارسی را دارد.
نظر شما