پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۰
شریعتی و ضد شریعتی‌ها و نو شریعتی‌ها!

زیدآبادی نوشت: مخالفان سرسخت شریعتی در نسبت دادن مشکلات پس از انقلاب به او، در حق‌اش اجحاف و بی‌انصافی می‌کنند و موافقان پرشور او نیز متعصبانه از مواردی از اندیشه‌اش دفاع می‌کنند که تجربه نیم قرن گذشته ضعف و سستی آن را ثابت کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) احمد زیدآبادی به مناسبت سالروز درگذشت علی شریعتی در کانال تلگرامی خود نوشت: «در حالی که برخی جریان‌ها زنده‌یاد دکتر علی شریعتی را به عنوان مسبب تمام مصائب و مشکلات پس از انقلاب، آماج حملات و انتقادات تند و تیز خود قرار می‌دهند، حمعی دیگر در صدد بازگشت به اندیشه‌های او برآمده‌اند و با طرح ایده «نوشریعتی» در این زمینه تلاش می‌کنند.

تکاپوی این جهت‌گیری متضاد در این شرایط، پیش از هر چیز  نشانگر این است که سایه شریعتی بر فضای فکری ایران همچنان سنگین است و بنابراین، اندیشمندی چون او را نمی‌توان به راحتی نادیده گرفت.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، دکتر شریعتی به بخشی از میراث فکری و وجدان تاریخی و ناخودآگاه جمعی جامعه ما در آمده است و از این رو، ارتقاء و پالایش این میراث برخوردی ظریف‌تر از هر دو جریان مخالف و موافق او را می‌طلبد.

از نگاه من، مخالفان سرسخت شریعتی در نسبت دادن مشکلات پس از انقلاب به او، در حق‌اش اجحاف و بی‌انصافی می‌کنند و موافقان پرشور او نیز متعصبانه از مواردی از اندیشه‌اش دفاع می‌کنند که تجربه نیم قرن گذشته ضعف و سستی آن را ثابت کرده است.

در بی‌انصافی مخالفان شریعتی همین بس که اقتصاد و سیاستِ دولت‌های پس از انقلاب را به اندیشه‌های او نسبت می‌دهند، حال آنکه دوران پاسداشت و تجلیل و ارجاع به شریعتی چند ماه هم به طول نیانجامید و او به سرعت در دایره متفکران مغضوبی قرار گرفت که حتی اسم بردن از او نیز در سطح جامعه و حتی کلاس‌های درس مدرسه و دانشگاه، سبب طرد و برخورد می‌شد. 

این مخالفان در عین حال با یکسونگری آزار دهنده‌ای، تمام دستگاه ناهمگون فکری شریعتی را در رویکرد چپگرایانه اقتصادی او خلاصه می‌کنند و به عناصری چون عقل‌گرایی، شیوه انتقادی، اصالت اومانیسم، آزادی‌خواهی و دشمنی سازش‌ناپذیر او با نظام‌های توتالیتر بخصوص نظام استالینیستی کمترین التفاتی نشان نمی‌دهند.

در واقع همین عناصر فکری در اندیشه شریعتی، بسیاری از مخاطبانِ معرفت‌جوی او را از افتادن در دامن ایدئولوژی‌های منجمد و بسته و مدافعان خشونت و تقلید کورکورانه از رهبران گروه‌ها و احزاب در امان نگه داشت و اگر این نمی‌بود، تحولات انقلاب و رویدادهای پس از آن، در چنان سطح و اندازه‌ای خشونت‌آمیز و خسارت‌بار و خونین می‌شد که با آنچه اتفاق افتاد، قابل مقایسه نبود!

در عین حال، شریعتی متفکری بسیار تیز هوش و پویا و پرتلاش و حقیقت‌جو بود و خود را هرگز در حصار برداشت‌ها و نظرات‌اش زندانی نمی‌کرد. او در نقد اندیشه‌های گذشته خود چنان بی پروا و در بحث و گفتگوی انتقادی با دیگران چنان باز و بی‌تعصب و مداراجو بود که هیچ وقت در یک نقطه نمی‌ایستاد و مرتب اندیشه‌های خود را تنقیح و تصحیح می‌کرد.

با این حساب، اگر به یاد داشته باشیم که مثلاً در دهه 50 چهره‌ای مانند دکتر عباس میلانی تمام همّ و غم‌اش ترجمه چهار مقاله مائو تسه تونگ بوده و یا اقتصاددانی چون دکتر محمد طبیبیان دل در گرو جنبش‌های چریکی چپگرا داشته است، آیا عجیب می‌نماید که اگر شریعتی هم جوان‌مرگ نمی‌شد، نگاه اقتصادی و سیاسی خود را عمیقاً تعدیل می‌کرد؟ 
این در حالی است که حامیان بازگشت به شریعتی یا نوشریعتی‌ها نیز بعضاً بر احیای بخشی از اندیشه‌های او اصرار می‌ورزند که گذر روزگار اتوپیایی یا رؤیایی بودن آن را آشکار کرده است.

بنای جامعه‌ای بر سه پایه عرفان، برابری، آزادی گر چه آرمانی وسوسه‌انگیز است، اما در مقام عمل، بیش از سرابی نیست! در واقع این هم از جهتی چیزی است مشابه اتوپیای ذهنی بلشویسم که فاصله پرناشدنی آن با واقعیات عینی نهایتاً به فاجعه منجر شد.
جامعه را می‌توان و باید به سمت کم کردن فاصله طبقاتی، تضمین آزادی‌های مشروع فردی و اجتماعی و توسعه روابط اخلاقی فرا خواند و هدایت کرد، اما جمع سه اقنوم عرفان، برابری، آزادی در یک جامعه به صورت ایده‌آلی که شریعتی وصف کرده است، در مقام عمل، تناقضاتی حل ناشدنی می‌آفریند و اصرار بر آن، استفاده از زور را به تدریج موجه می‌سازد و به ناکجاآباد ختم می‌کند.

در عین حال، به نظرم برخی نوشریعتی‌ها با تکرار لفظی این آرمان، گامی از خودِ شریعتی در این باره فراتر نمی‌روند. وظیفه آنها به واقع تبیین روشن و ترسیم سازوکاری از روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است که استقرار عرفان و برابری و آزادی را در سطح یکسان در جامعه امکانپذیر نشان دهد، اما از آنها در این باره کمتر اثری دیده می‌شود و در عوض حمله روزانه به دشمنی فرضی به عنوان "نئولیبرالیسم" که روشن نیست چه نسبتی  با وضع سیاسی و اقتصادی امروز کشور ما دارد، جای چنان تلاشی را گرفته است!»
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها