شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۷
معجزه اسپانیایی و رازهای موفقیت رئالیسم جادویی مارکز

در دهه قبل از 60 میلادی در کشورهای اسپانیایی‌زبان انتشارات به معنای امروزی وجود خارجی نداشت و شاید هم رمان‌های این دهه به این خاطر موفقیت چندانی نداشتند. در دهه بعد صدسال تنهایی در اوج کار ناشران کشورهای آمریکای لاتین نوشته شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از لیت‌هاب، رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز که چاپ نخست آن در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد، در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شد چون در دهه قبل از آن تیراژ کتاب‌ها به هزار هم نمی‌رسید. تمام نسخه‌های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته نخست کاملا به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده ‌است. جایزه نوبل ادبیات ۱۹۸۲ نیز به گابریل گارسیا مارکز به خاطر خلق این اثر تعلق گرفت.
 
ماریو بارگاس یوسا نویسنده مشهور اهل کشور پرو درباره این رمان و موفقیت فروشش نظریه جالبی دارد. وی می‌گوید در دهه قبل از 60 میلادی در کشورهای اسپانیایی زبان انتشارات به معنای امروزی وجود خارجی نداشت و و شاید هم رمان‌های این دهه به این خاطر موفقیت چندانی نداشتند. در دهه بعد صدسال تنهایی در اوج کار ناشران کشورهای آمریکای لاتین نوشته شد و این خود یکی از دلایل اصلی موفقیت آن و نویسنده‌اش بود.
 
یوسا یکی از مهم‌ترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم‌اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است. او در مقاله‌ای می‌‌نویسد: در دهه قبل از انتشار رمان صدسال تنهایی در آرژانتین و مکزیک تیراژ کتاب‌ها روی هم رفته به پنج هزار نسخه هم نمی‌رسید و حتی در اسپانیا نیز این میزان 3هزار نسخه بود. رمان کارلوس فوئنتس به نام روزهای ماسک‌زده در سال 1954 تنها 500 نسخه فروش رفت و این پدیده برای دیگر نویسندگان مشهور این کشورها نیز صدق می‌کرد.
 
در اوایل دهه هفتاد میلادی ناشران اسپانیایی زبان شروع به تولید کتاب‌های داستانی ارزان قیمت برای عرضه در کشور اسپانیا و کشورهای آمریکای لاتین کردند. این کتاب‌ها عمدتا داستان‌های پیش پا افتاده و مبتذل بودند که به نظر می‌رسد همین داستان‌ها ذائقه مخاطبان این کشورها را عوض کرد و زمینه را برای ظهور رمان‌هایی مثل صدسال تنهایی آماده کرد. در یک دهه قبل از آن وضعیت و جایگاه ناشران تنها اجازه می‌داد آثار داستانی کوتاه و شعرهای عامه‌پسند را منتشر کنند. نویسندگان کمتر رمان طولانی می‌‌نوشتند و سعی می‌کردند آثار خود را به صورت سریالی منتشر کنند. حتی خود مارکز اولین رمانش با عنوان طوفان برگ را به صورت تیراژ محدود منتشر کرد و دومین رمانش با عنوان «هیچ کس به کلنل نمی‌نویسد» را در یک مجله کلمبیایی منتشر کرد و هیچ مزدی نیز برای آن دریافت نکرد.
 
حکومت وقت اسپانیا به ریاست ژنرال فرانکو در اواخر دهه 60 میلادی سعی در کنترل بازار کتاب‌های اسپانیایی کرد و بودجه‌های کلانی برای سرمایه‌گذاری در تولید کتاب‌های داستان کرد. همین امر موجب رونق داستان‌ها و رمان‌های اسپانیایی شد که می‌توان شروع آن را با صدسال تنهایی مثال زد. اصلاحات دولت اسپانیا در زمینه‌های اقتصادی اجتماعی با نام معجزه اسپانیایی وقتی به کمک ناشران این کشور آمد که صدسال تنهایی ظهور پیدا کرده بود و اکثر کارشناسان نیز همین اعتقاد را دارند که این رمان جدای از نبوغ نویسنده‌اش به دوره‌ای برخورد کرد که می‌توان آن را دوره طلایی ناشران اسپانیایی زبان دانست.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها