سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست تخصصی «بنیاد فورد: نفوذ فرهنگی و تبلیغ آمریکاگرایی در دوره پهلوی دوم» با سخنرانی فرهاد نام برادرشاد، کارشناس تنظیم و توصیف اسناد به منظور بررسی زمینههای زمینههای شکلگیری و کارکرد بنیاد فورد، نفوذ در نخبگان علمی و دانشگاههای ایران، جهان و ترغیب به تکنوکراسی با حضور هادی موسوی معاون اسناد ملّی و عصمت مومنی معاون کتابخانه ملّی ایران، الهام چیذری فرد مدیرکل اطلاع رسانی، مدیران و جمعی از تاریخپژوهان در معاونت اسناد ملّی (ساختمان گنجینه) برپا شد.
فرهاد نام برادرشاد کارشناس تنظیم و توصیف اسناد با بیان اهمیت برگزاری این نشست گفت: هدف از برگزاری این نشست تخصصی، بررسی سیاستها و سیستمهای نفوذ مالی، فنی و فرهنگی آمریکا به کشورهای جهان سوم از جمله ایران عصر پهلوی است که در خطر جریان چپ گرایی و کمونیسم شوروی قرار داشتند. به این معنا که پس از جنگ جهانی دوم، ایران با قدرت و ایدئولوژی روبرو بود که از نظر جغرافیایی دور از ایران بود. اما به دلیل شرایط موجود در آن زمان و مقابله با کمونیسم شوروی به رهبری استالین برای نفوذ در منطقه از جمله کشور ایران تلاش می کردند.
وی در ادامه با اشاره به زمینه های سیاسی، اجتماعی و بینالملل ایران پیش از تشکیل بنیاد فورد گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، ماهیت ایران به دلیل آسیبهای پس از جنگ و نبود استقلال و حاکمیت پیشرفته، تشکیلات اقتصادی و سیاسی تضیف و دستخوش تغییرات بسیاری شد.
این کارشناس تنظیم و توصیف اسناد در ادامه به تشریح شرایط اقتصادی و سیاسی ایران در دهه ۲۰ شمسی پرداخت و گفت: ضعف تشکیلاتی و سازمانی ایران برای حل مشکلات در مواجه با عصر جدید در غرب، پیشنهاد استفاده از مستشاران و کارشناسان فنی خارجی، ورود هیئت آمریکایی به ایران به ریاست آرتور میلسپو، ترجیح استفاده از کارشناسان آمریکایی برای ایران، فشار روشنفکران و مطبوعات برای توجه به اصلاحات علمی در زمینههای اقتصادی، تلاش کابینه قوام برای ایجاد نقشه و طراحی برنامه توسعه عمرانی کشور و دعوت از شرکتهای آمریکایی برای طراحی نقشه اقتصادی کشور از جمله مسائل موجود ایران در این دهه بود.
شرایط اقتصادی و سیاسی جهان در دهه ۴۰ میلادی و پس از جنگ جهانی دوم
فرهاد نام برادرشاد با بیان شرایط اقتصادی و سیاسی جهان در دهه ۴۰ میلادی و پس از جنگ جهانی دوم، گفت: حمایت همه جانبه شوروی از نظام کمونیستی در اروپا و آسیا از مهمترین ویژگیهای این دوران است. زیرا جهان در این دوران با جنبش کمونیستی روبهرو است و این جنبش در ارکان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی نقاط مختلف جهان و از جمله ایران نفوذ پیدا کرده و درعین حال پیشرونده و ریشهدار بود. از همینرو آمریکا در مقابل شوروی استالینی نه توانایی جنگ گرم و نه توان مقابله با نفوذ کمونیسم در جهان را داشت.
وی تصریح کرد: از همین رو تئوری جرج فراست کنان برای مهار نفوذ و قدرت شوروی، نظریه اتحاد با کشورهای جنگ زده، کمک اقتصادی و فنی به آنها، طرح مارشال و اصل چهار هری ترومن رئیس جمهور آمریکا، طراحی سازمان سیا برای مقابله با شوروی و اعزام کارشناسان بنیادهای آمریکایی به کشورهای در خطر کمونیسم عملیاتی شد. در واقع آمریکا با ترس از شوروی و به کارگیری سیاست توجیهی قصد نفوذ به کشورهای خاورمیانه را داشت و تصور میکردند که نفوذ به ایران آسانتر است در صورتی که چنین نبود. زیرا از سویی مذهب در میان اقشار مردم نفوذ بسیاری داشت و از سوی دیگر نخبگان ایرانی به چپگرایی تمایل بسیاری داشتند.
تئوری سازمان سیا نه به جنگ و نه به صلح بوده است
این کارشناس تنظیم و توصیف اسناد در ادامه صحبتهای خود با اشاره به این موضوع که تئوری سازمان سیا نه جنگ و نه صلح بوده است؛ گفت: تئوری سازمان سیا توسط جرج فراست کنان ایجاد شد و برای مقابله با شوروی مدل جنگ سرد و رویارویی کنترل کننده و مهار نفوذ شوروی را ارائه داد. به همین دلیل تنها راه برون رفت آمریکا از نفوذ فرهنگی ایجاد بنیادهایی با رویکرد بشر دوستانه بود که این بنیادها به مثابه سربازان علمی و فرهنگی آمریکا در کشورهای تحت نفوذ چپگرایی شوروی فعالیت میکردند، تا بتوانند زمینههای نفوذ کمونیسم و چپ گرایی را مورد بررسی قرار دهند. در همین راستا بنیاد فورد وارد ایران شد.
فرهاد نام برادرشاد اظهار داشت: شکل دهی و بسیج افکار صاحبان اندیشه در کشورهای غیرکمونیستی، سیاستگذاری و ایجاد تشکیلات آموزشی یکسان در کشورها در راستای طراحی شبکه دانش محور آمریکایی، ضدیت با کمونیسم و همه پدیدارهای آن، حمایت خاص از حوزه توسعه پزشکی و علوم اجتماعی و تبلیغ تکنوکراسی و تلاش برای کمرنگ کردن ایدئولوژیهای مذهبی از جمله اهداف و وظایف بنیاد فورد در ایران بود.
راه اندازی جنگ سرد فرهنگی در بنیاد فورد
وی ادامه داد: پس از گسترش جنگ سرد در حوزههای نظامی، سیاسی، فرهنگی توجه قدرتها به بسیج نخبگان در مقابله با طرف دشمن جلب شد و بنیاد فورد به همراه بنیاد راکفلر جنگ سرد فرهنگی را آغاز کردند و در دهه پنجاه میلادی به عنوان «سربازان واشنگتن» شناخته شدند. آنها با ارائه خدمات و اعزام دانشجویان جهان سوم از جمله ایران به آمریکا و کشورهای غربی در یک برنامه بلند مدت، قصد داشتند نخبگانی را تربیت و آماده کنند تا با کمونیسم و بخصوص نوع استالینی آن مخالف باشند و فرهنگ جامعه آزاد (لیبرال) آمریکا را برای اداره کشور خود نهادینه کنند.
نام برادرشاد دیگر فعالیت بنیاد فورد در راستای سیاستگذاریهای آموزشی را طراحی دروس، رشتهها و دانشگاه مطابق با نمونه آمریکایی، برای آمریکایی اندیشیدن برشمرد و بیان کرد: مجموع هزینههای مالی و انسانی آمریکا برای مقابله با کمونیسم شوروی و سرمایه گذاری انسانی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در کشورهای مختلف ایران بود. اما این سیاست در کشور ایران کارساز نبود زیرا از یک سو نخبگان ایرانی در آن زمان تحت تاثیر کمونیسم بودند و از سوی دیگر سبک و بافت حاکم بر زندگی روستا نشینان اجازه نفوذ بنیاد فورد را در ایران نمی داد در نتیجه زمینههای مطالعاتی بنیادفورد در ایران شکست خورد.
تبلیغ تکنوکراسی پروژه شکست خورده بنیاد فورد
این متخصص در حوزه تنظیم و توصیف اسناد گفت: حمایت خاص از حوزه توسعه پزشکی و علوم اجتماعی در ایران، نقش طراح و مشاور برنامههای دوم و سوم توسعه عمرانی، حمایت از جامعهشناسان و مورخان در راستای اهداف آمریکا، طرحهای بنیاد در ایران در زمینه تقسیم اراضی و حمایت از اصلاحات ارضی از دیگر برنامههای این بنیاد بود.
نام برادرشاد در پایان صحبتهای خود به موضوع تبلیغ تکنوکراسی به عنوان پروژه شکست خورده بنیاد فورد در ایران اشاره کرد و گفت: به کارگیری متخصصان علوم دقیقه و فنی در امور مربوط به علوم انسانی یکی از پروژههای شکست خورده این بنیاد بود. زیرا بنیاد فورد فکر میکرد با تربیت و پرورش نیروهای تکنوکرات میتواند ایدئولوژیهای مذهبی در ایران را به اقلیت برساند که در این زمینه شکست خورد.
نظر شما