به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قدمعلی سرامی در چهارمین نشست از سلسلهجلسههای سعدیخوانی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری گفت: خود سعدی میداند که منظورش از صورت ظاهر آن نیست که این کلمات به مخاطب القا میکنند بلکه منظورش این است که ظواهر اموراصل نیستند و بواطن امور مهماند. دردی که بشریت از دوره سعدی هم به آن مبتلا شده، همین ظاهرپرستی است که با رواج جهان صنعتی این درد گستردهتر شده است.
وی عنوان کرد: ظاهرپرستی البته خوب است اما نه تا آنجا که بواطن را فراموش کنید اما دنیای جدید در این دو سه قرن اخیر، دارد این درد را آشکارا به ما نشان میدهد و همه گرفتار ظواهر امور میشوند. این درد بزرگ بشریت است و برای تخفیف آن باید به تأمل کردن در کائنات بپردازیم.
این استاد دانشگاه همچنین به تأمل سعدی در هستی پرداخت و گفت: سعدی چنان در درختها دقت و تأمل میکند که حتی عیالش را در خانه به گل تشبیه میکند و میگوید
یکی درخت گل اندرمیان خانه ماست
که سروهای چمن، پیش قامتش پستند
با تأمل در پدیدههاست که متوجه جوهره عالم میشویم و این تأمل همچون ابزاری است که عالم بیانتها و پدیدههای بیشمار آن را تبدیل به یک پیوستار میکند و سعدی هم با این تأمل است که به این شعر دست پیدا میکند و میگوید
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
سرّامی در بخش دیگری از این جلسه به رندی سعدی پرداخت و افزود: انتخاب تخلص سعدی، به علاقه او به «سعد بن زنگی» پادشاه و همین طور نوه او «اتابک مظفرالدین ابوبکر بن سعد بن زنگی» برمیگردد. البته بین سعدیشناسان بر سر اینکه سعدی تخلص خود را از روی علاقه به کدامیک از آنها انتخاب کرده اختلاف وجود دارد. سعدی از رندی در آثارش هیچ کم نگذاشته و تمام زندگیاش را دو پهلو جلو برده است. در عین حال که درباری بوده، مردمدوست هم بوده و مردم هم اورا دوست داشتهاند. در عین حالی که جدیترین ابیات جهان متعلق به اوست، هزلیات هم دارد که متعلق به خودش است.
نظرات