سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۹
اشعار اقبال لاهوری صلح‌آمیزی زبان فارسی را برای جهانیان به تصویر کشید

الهام حدادی، کارشناس امور بین‌الملل بنیاد سعدی گفت: زبان و ادبیات فارسی، زبان آشتی با جهان درون خود و جهان بیرون از خود می‌شود و این رازی است که علامه اقبال لاهوری به آن پی برد و شیرینی صلح درون خویش را با اشعار فارسی برای صلح جهانی به ارمغان آورد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، الهام حدادی در همایش بین‌المللی گرامیداشت علامه اقبال لاهوری با عنوان «صلح و تعالی در اندیشه‌های علامه اقبال لاهوری» که به مدت سه روز در لاهور برگزار شد، عنوان کرد: یک جمله بدیهی در منطق وجود دارد که بدون زبان، اندیشیدن وجود ندارد و در واقع آنچه هویت انسانی ما را نسبت به سایر موجودات متمایز می‌کند، زبان است. حال در بین همه زبان‌های جهان، آن زبانی تا به امروز تشخص دارد که تمدن و تاریخی چندین هزار ساله را پشت سر گذاشته باشد و در پیچ و خم تاریخ، عصاره فرهنگ، هویت، نژاد و بُن‌مایه‌های اصیل ناخودآگاه انسان را در درون ریشه‌های واژگان و جملات خود حفظ کرده باشد. چنین زبانی توانایی تعریف انسان را به معنای آنچه ماهیت یا ماهو اوست، دارد و در واقع، قدرت واژگان آن زبان آن قدر در محور همنشینی و جانشینی ظرفیت تولید معنا یا مدلول‌های بسیار دارد که هر جمله دارای توانایی بیان عمیق‌ترین مفاهیم معرفتی انسان و جهان پیرامونش است.

کارشناس امور بین‌الملل بنیاد سعدی، فارسی را به عنوان یکی از باستانی‌ترین زبان‌های جهان که از چنین ظرفیت و توانایی برخوردار است، معرفی کرد و ادامه داد: این زبان حداقل از زمان فردوسی تاکنون، هزار سال است در میان فارسی‌زبانان و فارسی‌دانان جاری است و توانسته با توجه به همین ظرفیت، بار اندیشه بزرگانی چون فردوسی، سعدی، مولوی و حافظ را بر دوش بکشد. به طور حتم همه شما این ضرب‌المثل را درباره زبان فارسی شنیده‌اید که می‌گویند «فارسی شکر است» و قطعاً دلایل مختلف شیرین بودن زبان فارسی را می‌دانید.

حدادی با مطرح کردن این پرسش که موضوع علامه اقبال لاهوری و صلح چه ارتباطی با زبان فارسی و شیرینی چون شکر آن دارد؟ گفت: اقبال لاهوری، علامه زمان خویش در حوزه فلسفه، منطق، عرفان و حقوق در روزگار معاصر بود. وی به عمق معنای این موضوع پی برده بود که زبان مساوی اندیشه است و اندیشه و فلسفه او به اینجا رسیده بود که نیازمند واژگان و جملاتی بود که بتواند بار سنگین ادراکات معرفتی علامه اقبال را حمل کند و به بهترین، شیواترین و بلیغ‌ترین شکل به مخاطب منتقل کند. علامه اقبال لاهوری با تجربه عمیق اندیشه‌اش، به قدرت فارسی و قدرتی که واژگان چندین هزار ساله این زبان دارد، پی برد و با مطالعه و آموختن و درک عمیق آثار ادبیات فارسی، زبان اندیشیدن خویش را یافت. علامه اقبال در زبان و ادبیات فارسی به این مسئله دست یافت که این زبان، دارای هماهنگی و صلحی درونی در پیوند حروف، واژگان و جملات است و این هماهنگی چیزی جز صلح، آشتی، پیوند، محبت و دوستی نیست.

کارشناس امور بین‌الملل بنیاد سعدی تاکید کرد: حاصل هماهنگی این مفاهیم و واژگان در قالب شعر و داستان و نثر شیرین است؛ یعنی پیوند واژگان زبان فارسی، پیوندی صلح‌آمیز است و این پیوند کام اندیشه را شیرین می‌کند. در نتیجه اندیشیدن با زبان و ادبیات فارسی باعث می‌شود هماهنگی صلح‌آمیزی در درون ایجاد شود که این هماهنگی انسان را با اندیشه‌اش آشتی می‌دهد و انسانی که با اندیشه‌اش آشتی کند، دارای صلح درونی می‌شود و این صلح درون به جهان بیرون نیز سرایت می‌کند و صلح بیرونی نیز ایجاد می‌شود.

حدادی تاکید کرد: زبان و ادبیات فارسی، زبان آشتی با جهان درون خود و جهان بیرون از خود می‌شود و این رازی است که علامه اقبال لاهوری به آن پی برد و شیرینی صلح درون خویش را با اشعار فارسی برای صلح جهانی به ارمغان آورد. به همین دلیل است که علامه اقبال آن قدر به این درک عمیق می‌رسد که با رساترین فریاد می‌گوید «چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما / ای جوانان عجم جان من و جان شما / غوطه‌ها زد در ضمیر زندگی اندیشه‌ام / تا به دست آورده‌ام افکار پنهان شما»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها