سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «نقاشی قهوهخونهای» به روایت محمدرضا حسینی نوشته سمیه حمیدی و نرگس عشقی در انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است. در این خصوص با محمدرضا حسینی درباره نقاشی قهوهخانهای و آثارش به گفتو گو نشستیم.
لطفاً کمی درباره محتوای این کتاب برایمان توضیح دهید.
این کتاب حاصل گفتوگوهایی در قالب ادبیات شفاهی است که به زندگینامه بنده، نحوه آشناییام با هنر نقاشی قهوهخانهای و روند فعالیتهای هنریام پرداخته است. همچنین درباره خود این هنر و شیوههای اجرا، موضوعات رایج آن و مسیرهای تداوم این سنت هنری مطالبی ارائه شده. کتاب در حدود ۲۰۰ صفحه است و تعدادی از نقاشیها هم در نسخهی سیاهوسفید آورده شدهاند. قرار است نسخه رنگی آن نیز چاپ شود که قطعاً برای مخاطبان جذابتر خواهد بود.
پیشنهاد انتشار کتاب چگونه به شما ارائه شد و واکنش اولیهتان چه بود؟
هیچ مخالفتی نداشتم، اتفاقاً بسیار خوشحال شدم. البته نه صرفاً برای پرداختن به زندگی شخصی خودم، بلکه به دلیل فرصتی که برای معرفی دقیقتر نقاشی قهوهخانهای، یا همان نقاشی سنتی ایرانی، فراهم میشد. متأسفانه این هنر گاه به اشتباه نامگذاری شده یا به درستی شناخته نشده. این کتاب میتواند کمک کند تا ابعاد فرهنگی و تاریخی این هنر برای مردم روشنتر شود.
از دیدگاه شما نقاشی قهوهخانهای چه جایگاهی در فرهنگ ایرانی دارد؟
نقاشی قهوهخانهای بازتابدهنده آداب، رسوم، ادبیات عامه و حماسههای ماست. داستانهای شاهنامه، روایتهای قرآنی و قصههای کهن در قالب تصویر بازگو میشوند. زمانی که رسانهای به معنای امروزی نبود، این نقاشیها و نقالیها نقش رسانه را ایفا میکردند. امروز هم وظیفهی ما هنرمندان است که با کمک رسانهها این سنت را زنده نگه داریم.
آیا آموزش رسمی این هنر وجود دارد؟
بله، خوشبختانه دانشگاه هنر اسلامی استاد فرشچیان و همچنین کتابخانه و موزهی ملک در این زمینه فعالیتهای آموزشی دارند. ما هم به شیوه سنتی استاد-شاگردی آموزش میدهیم. کسانی که بهصورت جدی میخواهند وارد این مسیر شوند باید طراحی، رنگشناسی، ترکیببندی، آناتومی حیوانات، منظرهسازی و حتی روایتپردازی تصویری را بیاموزند.
آموزش کامل این هنر چه مدت زمان میبرد؟
اگر هنرجو با علاقه و پشتکار وارد شود، حداقل یک سال زمان میبرد تا اصول پایه را یاد بگیرد. طراحی ذهنی و درک خلاقانه از اشیاء، تبدیل آنها به تصویر، و در نهایت روایتگری تصویری نیاز به تمرین مستمر دارد.
از نظر مالی، وضعیت هنرمندان این حوزه چگونه است؟
متأسفانه با توجه به زمان، تجربه و دانش صرفشده، درآمد چندانی نداریم. مثلاً ممکن است برای خلق یک اثر دو ماه زمان بگذارم و مبلغی حدود ۴۰ میلیون تومان دریافت کنم، که در مقایسه با مشاغل دیگر بسیار پایین است. با وجود این، من با افتخار تنها به همین شغل مشغولم و آن را با عشق دنبال میکنم.
جایگاه پرسپکتیو در نقاشی قهوهخانهای چیست؟ چون گاهی تصور میشود که این سبک فاقد پرسپکتیو است.
این هنر پرسپکتیو مخصوص به خود را دارد که به آن "پرسپکتیو مقامی" میگویند. به این معنا که هر بخش از تصویر مطابق با جایگاه و اهمیت روایت طراحی میشود، نه بر اساس قواعد پرسپکتیو غربی. این باعث میشود داستانپردازی بصری به شکل خاصی صورت بگیرد.
چه منابعی الهامبخش شما برای طراحی و روایت هستند؟
بخش زیادی از آن حاصل تجربه و مطالعهی مستمر است. داستانهای رادیویی، کتابها، روایتهای شفاهی و اطلاعاتی که در ذهن انباشته میشود، پایهی الهام ماست. البته هنوز بسیاری از منابع نیازمند پالایش و بازنگریاند. به قول استاد شریفزاده، ما خودمان باید تاریخ هنرمان را بنویسیم، نه اینکه به آنچه برایمان نوشتهاند، بسنده کنیم.
امیدوارم با حمایت رسانهها، نهادهای فرهنگی و علاقهمندان، بتوانیم نقاشی قهوهخانهای را بیش از پیش احیا و ترویج کنیم. این هنر بخشی از هویت ماست و نسل جوان باید آن را بشناسد و ادامه دهد.
نظر شما