سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – سهراب بشردوست: در هنرها، از جمله ادبیات، تأثیر آیندگان از گذشتگان را معمولاً از دو منظر بررسی میکنند: یکی از منظر پیوستگی هنر هر دوره با میراث گذشتهاش و دیگری از منظر گسست از این میراث؛ یعنی از دو منظر پذیرش و انکار، که یکی مبتنی بر پذیرش میراث گذشته و تداوم آن است و دیگری مبتنی بر انکار این میراث و درانداختن طرحی نو. هارولد بلوم اما در کتاب «اضطراب تأثیر: نظریهای در شاعری» قضیه اثرپذیری از میراث گذشته را پیچیدهتر از این دوگانه پذیرش و انکار میبیند. «اضطراب تأثیر» اگرچه بر شعر متمرکز است اما نظریهای که بلوم در این کتاب، که یکی از مهمترین آثار نظری قرن بیستم در حوزه نظریۀ ادبی است، مطرح میکند، قابل تعمیم به دیگر هنرها هم هست.
بلوم در «اضطراب تأثیر» با وامگیری از نظریۀ عقدۀ اودیپ فروید، نظریهای بدیع را درباب تأثیر ادبی مطرح میکند. او در این کتاب بر این عقیده است که رابطه هر شاعر با شاعران پیش از خود، از نوع رابطهایست که از دید فروید بین پسر با پدر برقرار است؛ رابطهای توأم با هراس از سلطه پدر. هارولد بلوم تحول شعر و شکلگیری سبکها و شیوههای نو در شاعری را از منظر همین رابطه هراسآلود مورد تحلیل قرار میدهد.
در «اضطراب تأثیر» هارولد بلوم، سخن از این است که هر شاعری دچار این دلهره است که مبادا زیر سلطه شاعران بزرگ پیش از خود بماند و نتواند از زیر این سلطه بیرون آید و شعری بدیع و جدید خلق کند که با آنچه شاعران پیش از او خلق کردهاند متفاوت باشد. شاعران بزرگ هر دوران بر شاعران پس از خود تأثیر میگذارند و شاعران هر نسل، مضطربند که چنین تأثیری مجالی برای بروز خلاقیتشان نگذارد و آنها در نهایت دنبالهرو قبلیها باشند و نتوانند از آنها فراتر بروند. بلوم با این دید به بررسی تاریخ شعر انگلیسی میپردازد تا ردپای اضطراب تأثیر را در آن نشان دهد.
اما آنچه بلوم از آن با عنوان «اضطراب تأثیر» یاد میکند چه تأثیری بر شعر میگذارد و شعر هر دوره را به چه سمتوسویی میبرد؟ طبق نظریۀ بلوم، شاعران از هول تأثیر از میراث گذشتگان، در پی گسست از این میراث و خلق سبک شخصی خود هستند. اما آیا آنها میتوانند واقعاً خود را بهتمامی از میراث گذشته دور کنند؟ بهاعتقاد بلوم چنین اتفاقی بهطرزی پیچیده رخ میدهد، یعنی شاعران برای رهایی از اضطراب تأثیر به جای اینکه گذشته را یکسره کنار بنهند، به بدخوانی میراث گذشته میپردازند و اینگونه سبک خود را خلق میکنند؛ سبکی که هم گسسته از سبک پیشینیان است و هم به آنها پیوسته است. گسسته است چون متفاوت است با آنچه پیشینیان سرودهاند و پیوسته است چون تفاوتش نه از یکسره بریدن از گذشته، بلکه از حفظ شکلی تحریفشده از میراث گذشته، یعنی بدخوانی این میراث، حاصل میشود. از دید بلوم، خلاقیت و ابداع در شعر هر دوره با این بدخوانی و تحریف پیوند دارد. طبق نظریهای که او در «اضطراب تأثیر» با اتکا به نظریه عقده اودیپ فروید مطرح میکند، نسبت شعر هر دوره با سنت ادبی را نمیتوان به تقابل دوتایی پذیرش این سنت یا انکار آن تقلیل داد و رابطهای بس پیچیده بین شاعران هر دوره و اسلافشان وجود دارد که ترکیبی از پذیرش و انکار است. شاعران در عین پذیرش میراث گذشته، در آن انحراف ایجاد میکنند تا از سلطه این میراث برهند. هیچ شاعری نمیتواند از تأثیر رها شود و هر شعری بخشی از سنت ادبی را نیز در خود دارد، اما خلاقیت و ابداع سبک و شیوهای نو زمانی رقم میخورد که آن بخش از سنت ادبی که در شعر بعد از خود نفوذ میکند، چقدر از جانب شاعر مورد تفسیر غلط قرار بگیرد. از نظر هارولد بلوم، همین تفسیر غلط است که نوآوری در شعر را رقم میزند.
بلوم شعر انگلیسی را برمبنای غلبه بر اضطراب تأثیر یا شکست از آن مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد تا نشان دهد کدام شاعران انگلیسیزبان توانستهاند خود را از سلطه پدران ادبی خود خلاص کنند و کدامها مغلوب اضطراب تأثیر شدهاند و نتوانستهاند از زیر سایه پدران بیرون بیایند.
بلوم در کتاب «اضطراب تأثیر» رابطه شاعران با اخلاف خود را رابطهای مبتنی بر جدال و رقابت تعریف میکند و این برخلاف برداشت رایج و متعارف و سنتی از تأثیر ادبی از گذشتگان است که تأثیر را فرایندی آرام و صلحآمیز میداند که طی آن شاعری میراث شاعران پیش از خود را با رضایت کامل و طیب خاطر میگیرد و از آن استفاده میکند. تأثیر از میراث گذشتگان، که از آن به ایستادن بر شانه غولها هم تعبیر میشود، از دید هارولد بلوم یک فرایند توأم با دلهره است. شاعر هر دوره با شاعران بزرگ پیش از خود مواجههای از نوع مواجهه رقابتیای دارد که از دید فروید بین پدر و پسر برقرار است. بنابراین مواجهه شاعر یک دوره با شاعران قبل از خودش با نگرانی از تأثیر همراه است، نه اینکه شاعر جدید با طیب خاطر به روی شاعر قدیمی آغوش بگشاید و دستاوردهای او را بگیرد و در کار خود وارد کند. شاعر جدید به دستکاری و تحریف میراث شاعر پیش از خود دست میزند و تفسیری از کار شاعر قدیمی به دست میدهد که ناشی از بدخوانی است؛ بدخوانیای که خلاقیت و نوآوری در آن نهفته است.
«بلوم در اضطراب تأثیر» بر این عقیده است که تاریخ ادبیات، تاریخ جدال پدران و پسران است. او تأثیر عوامل اجتماعی در خلاقیت ادبی را رد میکند و معتقد است تحولات ادبی ربطی به تحولات اجتماعی ندارند و برآمده از فرایند روانشناختی اضطراب تأثیرند و کجرویها و بدخوانیهای برآمده از این اضطراب.
گفتنیاست که به ترجمۀ فارسی کتاب «اضطراب تأثیر»، بخشی اضافه شده که در آن نظریۀ بلوم روی شعر معاصر فارسی پیاده شده و رابطه نیما، بهعنوان بنیانگذار شعر نو، با شاعران پیش و پس از خود براساس این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب «اضطراب تأثیر: نظریهای در شاعری» با ترجمه محمدجواد اصفهانی در انتشارات نگاه منتشر شده است.
نظر شما