سه‌شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
لبیک شاعرانه به فرمایشات امین شعر انقلاب

دبیر محفل شعر «سحر نزدیک است» از برپایی این مراسم به عنوان لبیکی شاعرانه به فرمایشات امین شعر انقلاب نام برد و از برنامه‌ریزی برای ترجمه این اشعار به زبان‌های عربی و انگلیسی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدمهدی عبداللهی در محفل شعر «سحر نزدیک است» گفت: مجموعه اشعار طوفان الأقصی با مجموعه اشعاری ناب و ارزشی و حماسی از شاعران پیشکسوت و جوان شعر انقلاب اسلامی و مقاومت در قالب‌های غزل، قصیده و مثنوی به‌زودی از طریق یکی از انتشارات برتر انقلاب اسلامی چاپ و روانه بازار نشر خواهد شد. در گام بعدی این اشعار به زبان های عربی و انگلیسی ترجمه خواهند شد.

وی تاکید کرد: این لبیک شاعرانه به فرمایشات امین شعر انقلاب تا زمان نابودی کامل غده سرطانی و رژیم منحوس و کودک کش اسرائیل و آزادی کامل قدس شریف ادامه خواهد داشت و تا آن زمان ما شاعران نیز همگام با مقاومت و ایستادگی ملت مظلوم مقتدر فلسطین، ایستادگی خواهیم کرد و با سلاح قلم در این میدان رزم علیه ظلم و ستم استکبار و اسرائیل غاصب مبارزه خواهیم کرد و نیز به فرموده امام محور مقاومت امام خامنه‌ای حفظه الله که فرمودند «همه باید ملت فلسطین را در این جهاد مقدس یاری کنند» با سلاح قلم به معظم له لبیک خواهیم گفت.

در این محفل که با حضور جمعی از چهره‌های سیاسی و فرهنگی کشور و شاعران و ادیبان انقلاب اسلامی برگزار شد، محمدمهدی عبداللهی یکی از اشعار خود را قرائت کرد:

با شهادت می توان تا بی کران پرواز کرد

عاشقی را در مسیر سرخ خون آغاز کرد
مثل چمران مثل همّت مثل فخری زاده‌ها

عاشقانه بر تمام اهل دنیا ناز کرد
مرد میدان حاج قاسم بود، آری شک نکن

او طریقُ القدس را در آسمان ممتاز کرد
با سپاه قدس تا بیت المقدّس پیش رفت

عشق را در قبله گاه مسلمین ابراز کرد
ای برادر! بی امان طوفانُ الأقصیٰ را ببین

انتفاضه، راه های بسته را هم باز کرد
باید اکنون از نوار غزّه تا حیفا فقط

با نوای کربلای جبهه‌ها آواز کرد
لشگر سجّیل در راه است طوفان را ببین

وقت خونخواهی ست، می‌باید غزل را ساز کرد

می‌چشد صهیون به‌زودی انتقام سخت را

آی!! طهرانی مقدم راه آن را باز کرد

منتظر باشید تا صدر خبرهاتان شود

موشکی از بام تهران سویتان پرواز کرد
بشنوید آن روز هم آوای حاجی زاده را

اقتدار موشکی در غزه هم اعجاز کرد

سپس علیرضا قزوه، مدیر مرکز شعر و موسیقی سرود صدا و سیما شعر خود را به شهید هبة ابوندا شاعر و نویسنده فلسطینی تقدیم کرد:

تو یا شهید می‌شوی و یا شهید می‌شوی

و هیچکس شهادت تو را «وتو» نمی‌کند

و هیچکس میان این همه شهید

توجهی به تو نمی‌کند

و حجله‌ای برای تو نمی‌زنند

چرا که کوچه‌ای برای حجله‌ای نمانده است

و حجله‌ها همین توئیت‌ها و شعرهاست

و حجله‌ها همین صدای ابرهاست

که داد می‌زنند یکصدا: هبة ابو ندا!

تو یا شهید می‌شوی و یا شهید می‌شوی

و جشن مردگان رسیده است

و شادمانی غریب کودکان

و مرده‌ها در آسمان

به اشک بسته‌اند حجله تو را

هبة ابو ندا!

جهان نگاه می‌کند به تو

چقدر چشم‌هایت آشناست، آشنا

و من چقدر فکر روزهای رفته‌ام

و غرق گریه بود هفت روز هفته‌ام

و تو هنوز بیصدا

نگاه می‌کنی به ما

هبة ابو ندا!

لبیک شاعرانه به فرمایشات امین شعر انقلاب

در ادامه برخی اشعار شاعران دیگر حاضر در این محفل را مرور می‌کنیم.

شعر سعیده حسینجانی:

امروز جهان، یوم سرائر شده است

ناپاکی محض، پاک و طاهر شده است

ما طیر أبابیل تو را منتظریم

اکنون که کلوخ و سنگ، شاعر شده است
 

شعر حمید هنرجو:

از پچ پچ مرموز، میان خلبان‌ها

تا آتش پردامنه در سوخت‌رسان‌ها
اف شانزده سوخته بر خاک «حواره»

بالای سرش، لشکر انبوه جوان‌ها
دلواپسی تانک‌سواران مسلح

از حمله بی‌واهمه سنگ پران‌ها!
از خودکشی افسر و سرباز فراری

سوءظن فرمانده به تمکین یگان‌ها
از نشتی پیدا شده در «گنبد آهن»

تا رفتن اخبار خصوصی به مکان‌ها
از قتل «ابوعاقله» در کشف حقیقت

تا جهل و جنون بارگی و قفل دهان‌ها
از فاجعه در فاجعه و خانه خرابی

تکبیر زن و کودک و شلیک به آن‌ها
پیداست فروپاشی «موساد» … به زودی

این وعده حق است که آمد به زبان‌ها
خون دل موسی (ع) و غم غربت عیسی (ع)

شرحی است از این طایفه در طول زمان‌ها
دنیا به خروش آمده از این همه کشتار

همراه شما کیست به جز گاوچران‌ها؟
با هشتگ بالای رهایی فلسطین

بند آمده لفاظی پیغام‌رسان‌ها
من آرش ایرانی‌ام و قبله من، قدس

آماده برچیدن ظلم‌اند کمان‌ها
فریاد کن ای مأذنه! ای خاک مقدس!

با حنجر داوود، کران تا به کران‌ها

شعر محمود حبیبی‌کسبی:

جهان آبستن ذبحی عظیم است ای جهان‌داران!

کمین کردند شرح سینهه ما را کمان‌داران
جهان آبستن رودی‌ست از خون، خونِ خونِ خونج

هان ما فلسطین است، هان والتین والزیتون
فلسطین غربت سنگی در انبوه فلاخن‌هاست

شکوه سنگ و سنگرها، نبرد آه و آهن‌هاست
زمین قدس رنگین است از پیکار پیکرها

هوای قبة الصخره‌ست معراج کبوترها
نخستین قبله اسلام غرق خون نخواهد ماند

دگر بیت‌المقدس بندی صهیون نخواهد ماند
سلیمان‌وار می‌آیند اصحاب سلیمانی

و معبد پاک خواهد شد ز هیکل‌های شیطانی
سرانجام این سکوت سنگ‌ها فریاد خواهد شد

درآن صبحی که نزدیک است قدس آزاد خواهد شد
که دنیا یوسف گمگشته را پیدا کند در قدس

و عیسی اقتدا بر یوسف زهرا کند در قدس

شعر محمود اکرامی‌فر:

سکسکه سیاست

سرگیجه سربازان را بیشتر می‌کند

حالا

خیابان‌ها جنازه بالا می‌آورند

و کودکان

بیگناهی دست های خود را.
حالا

توفان نفت

ترانه های مدیترانه را می بلعد

و گرد باد گلوله

در کوچه‌های از نفس افتاده غزه

بیداد می‌کند.
درگرما گرم سیاست،

چارچار زمستان است

که تا ریه‌های مسلول خاورمیانه

تا سینه سیاست کجدار و مریز جهانی-

بالا آمده است
در سرفه‌های پیاپی تفنگ‌ها

گنجشکهای غزه گلوله می‌شوند

و می‌افتند روی دست‌های سیاه خیابان

شعر محدثه آشتیانی:

ساختم واژه واژه نامش را

سوختم خاطرات غمگین را

آن شبی که محاصره کردند قدس را

قبله نخستین را

شعر احمد بابایی:

چقدر خاطره از گرگ و میش باید خواند

چقدر مرثیه در سوگ خویش باید خواند

چگونه شرح کنم بی قراری خود را

شهادت است گواه این همه تشهد را

چقدر نکبت تلمود را نگاه کنیم

چقدر مویه به اطفال بی‌پناه کنیم

چقدر با دل خون آرزوی صبر کنیم؟

برای کودک لب تشنه فکر قبر کنیم

چه داغ‌ها گه دمیده درون پیله ما

بگو که خواب حرام است بر قبیله ما

بگو که قبله جان در جنون گذشتن ماست

طواف از دل دریا خون گذشتن ماست

حوالی گله ماندن قرار طوفان نیست

نه زنجه موره بیهوده کار طوفان نیست

نه من قبول ندارم شکست غیرت را

مگر شکسته‌دلی ذوالفقار طوفان نیست

مگر ندیده‌ای از کوه، کاه می‌سازد

ندیده‌ای که به جز آه، بار طوفان نیست

ببین که آیینه بین غبار می‌رقصد

کدام رقص که آیینه‌دار طوفان نیست

به عنکبوت بگو تار دیگری بتند

که کار سست عناصر، مهار طوفان نیست

به گوشه گوشه هفت آسمان، به ابر قسم

که نیست صاعقه‌ای که کنار طوفان نیست

چه جنگلی است جهان با دار شعله و آه

چه جنگی است که چشم انتظار طوفان نیست

تنور لاف‌زنان چشمه چشمه تر بشود،

در آن کویر که گویا دیار طوفان نیست

درست ساعت قهر خدا، شبی که زخم

نموده خشک و تری که دچار طوفان نیست

شبی که مست به ریل عذاب خفته زمین

شبی که در جریان جز قطار طوفان نیست

کسی به غیر همین نوج باوران صبور

به وقت حادثه کشتی سوار طوفان نیست

قسم به نوح و به روح تمام طوفان‌ها

قسم به خاک و به خون دل مسلمان‌ها

به جاه نصر که فتح‌الفتوح خواهد شد

نماز قافله قرآن نوح خواهد شد

شکاف کعبه شکوفاتر از طواف شود

وذوالفقار خدا وارد مصاف شود

چه بیم سنگ که آیینه بیمه خواهد شد

دوباره در خیبر دو نیمه خواهد شد

چه باک که فتنه غربال می‌کند شب را

و پاک می‌کند از قدس نسل مرحب را

برو که نافله زخم‌هاست حیرت ما

و خطبه‌های بتول است راز غیرت ما

هنوز در دل ما شعله نخستین هست

هنوز پشت دعامان صدای آمین هست...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها