در نشست نقد و بررسی کتاب «برادر احمد» مطرح شد:
نخواستیم حاج احمد را بدون نقص و شکستناپذیر تعریف کنیم
حمید داود آبادی نویسنده و پژوهشگر گفت: مصاحبههایی که ۲۷ سال پیش انجام شد بسیار واقعی بود، راست بود، اغراق نداشت، تلطیف نشده بود هر آنچه که بود منتقل شد، نخواستیم حاج احمد را بدون نقص و یک غول شکست ناپذیر تعریف کنیم.
علی اکبری مزدآبادی، نویسنده و حمید داوودآبادی پژوهشگر و محقق از سخنرانان این نشست بودند.
حمید داوود آبادی که بانی اصلی انجام این مصاحبهها در بیستوهفت سال پیش بوده است گفت: این کتاب چهار نفر مدعی دارد چهار نفر اصلی که پای کار بودند. محمد علی صمدی ۲۷ سال پیش شور و هیجان زیادی نسبت به حاج احمد داشت و این شور تبدیل به شعور شد و تصمیم گرفت برود ببیند حاج احمد که بود. از ۱۳ تیر ۶۱ که مفقود و ربوده شدند تا حدود ۱۵ سال اسم حاج احمد اسم ممنوعه بود کسی حق نداشت چیزی از او بگوید یا کتابی منتشر کند.
او افزود: قبل این حرفها صمدی میخواست او را بشناسد. تصمیم گرفتیم این خاطرات را جمع کنیم. این کار یک کار بی نظیر تاریخ شفاهی بود چون به این بهانه تاریخ کردستان را جمعآوری کردیم. هر جلسه در جمعی بودیم که حدود ۳۰ نفر دوستان و همرزمان احمد متوسلیان بودند و همان زمان در لحظه صحت یک خاطره تایید یا تکذیب میشد.
وی ادامه داد: این کتاب میگوید حاج احمد که بود.من الان دنبال این هستم که بدانم حاج احمد چه شد و همه اینها تاثیرات آن جلسات بود. سختیهای زیادی داشتیم و اذیت میکردند وقتی جمع میشدیم نگاه خوبی به برگزاری جلسات ما در آن دوران نداشتند. به همین جهت این نوارها و صداها 27 سال دست نخورده باقی ماند.
بعد از بیست و هفت سال جناب علی اکبری مزدآبادی همه نوارها را دید و پیاده کرد.
داوودآبادی مطرح کرد: خیلی از دوستان دنبال این نوارها بودند ترجیح دادیم تا زمان انتشار نهایی کتاب کسی آن را نخواند که مبادا سانسور یا دخل و تصرفی صورت گیرد. حتی آن زمان خود آقای عباس برقعی گفتند «اگر خود من هم این نوارها را خواستم تو نباید به من بدهی». من نگاهم این بود آقای اکبری به عنوان بیطرف تشخیص دهد چه کار کند.
این پژوهشگر گفت: ما وقتی ۲۷ سال پیش مصاحبه کردیم نخواستیم مصاحبهها با نگاه امروز و تغییر عقاید افراد یا فراموش کردن آنها عوض شود. صاحب اثر من و آقای صمدی هستیم چون آن زمان هم مطرح کرده بودیم که ما اینها را جمع کردیم. مصاحبههایی که ۲۷ سال پیش انجام شد بسیار واقعی بود، راست بود، اغراق نداشت، تلطیف نشده بود هر آنچه که بود منتقل شد، نخواستیم حاج احمد را بدون نقص و یک غول شکست ناپذیر تعریف کنیم.
داوودآبادی ضمن ابراز نگرانی از خاطرهسازی گفت: من احساس خطر دارم درباره خاطرات جنگ، چرا که جدیدا خاطره سازی میکنند. خاطراتی خوب، تر و تمیز، قهرمانانه. فرماندهان را بی نقص نشان میدهند خاطرات بازنویسی میشود. نمیخواستم کتاب را کسی بخواند و در خاطرات دست ببرد و شخصیتی بسیار عجیب و دست نیافتنی از حاج احمد ارائه کنند. میخواستم همه چیز واقعی باشد.
وی ادامه داد: شاید جالب باشد بدانید ما انقدر کم کاری کردهایم که بزرگترین کتابخانه دفاع مقدس ما کجاست؟ کتابخانهای که فقط خاطرات دفاع مقدس را دارد. در پاریس برای دکتر اریک بوتن است و دومین در دانشگاه اسکاتلند به نام شهید آوینی است. غربیها و اساتید زانو میزنند برای خاطرات دفاع مقدس ما.
علی اکبر مزدآبادی گفت: این کتاب یکی از جدید ترین آثار انتشارات یازهرا است
که تحقیق تا نگارش آن ۲۷ سال طول کشیده است. این کتاب حاصل مصاحبه حمید داودآبادی و محمدعلی صمدی است که در سال ۷۵ انجام شد. من زحمت این عزیزان را به رشته تحریر درآوردم.
مزدآبادی اضافه کرد: این نوارها حاصل شش جلسه بود که در هر جلسه حدود 50 نفر در یک جا جمع میشدند و صحبت میکردند. سه جلسه را آقای صمدی ابتدا و انتهای نوار افراد حاضر در جلسه را نام میبردند. سه جلسه انتهایی در منزل آقای عباس برقعی بود. در باقی نوارها که اسم گفته نشده بود من از شناختی که داشتم صدا را تشخیص میدادم یا از آقای صمدی یا داودآبادی میپرسیدم. از حدود ۵۰ نفر حدود ۷-۸ نفر بودند که نشناختم.
این نویسنده افزود: بنده کارم پژوهش و مصاحبه است. من مصاحبه ای دارم از یک شخص در دو زمان متفاوت یکی سال مثلا ۷۰ یکی برای الان و میبینم این مصاحبه جدید نقص دارد کامل نیست و طبیعی هم است که بعد از این همه سال جزئیات از بین رفته باشد. این کتاب نمونه ندارد مجلسی که این تعداد آدم بنشینند و راجب یک شخص صحبت کنند کم نظیر است.
نظر شما