یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۵
یک هرمنوتیک دینی - الاهیاتی از مانیفست امامت شیعی

خطاب انسانی خطبه منا به همه انسان‌هایی است که مسئولیت اجتماعی و شهروندی درخود برای تحقق امرخیر و مبارزه با امر شر احساس می‌کنند و نیز تعهد دارند تا سیاست اخلاقی اجتماعی درست و لازم «اعتراض و انتقاد و روشنگری» را در مواجهه با همه نظم‌های سیاسی حقوقی موجود اعم از سیستم هاسیاسی عرفی و سیستم‌های سیاسی که مدعی دینی بودن‌اند به کار گیرند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) سیدمحمود نجاتی حسینی(خراسانی) پژوهشگر مطالعات علم و دین یادداشتی را با عنوان «یک هرمنوتیک دینی - الاهیاتی از مانیفست امامت شیعی» به صورت اختصاصی در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانید:
 
1. چرا فهم هرمنوتیکی رخداد «تاریخی-اسطوره‌ای دینی» کربلا وعاشورا مهم و ضروری است ؟

فهم درست ودقیق و  مناسب هر رخداد دینی و رخداد آیینی مذهبی – از جمله عاشورا – مستلزم فراتر رفتن از برداشت‌ها عادی ومعمولی رایج و حتی جاافتاده ورسمی است ؛ که بعضا ثابت شده از لحاظ تاریخی سطحی و نادرست بوده و در فهم متن و با فتار آن رخداد نیز اشتباهات غیرعمدی و خطاهای نابخشودنی و گمراه کننده سهوی فراوان وجود داشته است.

از لحاظ فنی رخدادهای دینی مهم درتاریخ ادیان - از بعثت پیامبران الاهی و مکانیزم انجام رسالت پیامبری تا فرایندهای تاریخی اجتماعی تکوین و توسعه یک دین و یا تحریف و تخریب و دگرگشت عقدتی آنان توسط جانشینان پیامبران و صحابه و حواریون آن دین و نیز شهادت قدیسین و جهاد عقیدتی پیروان اولیه دین و مانند آن- مستلزم بکارگیری دانش‌های تکنیکی«علوم انسانی اجتماعی مدرن ادیان»[از باستان‌شناسی دین تا تاریخ ادیان و جامعه‌شناسی تاریخی دین و جغرافیای تاریخی فرهنگی دین و جمعیت‌شناسی تاریخی فرهنگی دین و انسان‌شناسی دین و اتنوگرافی و اتنولوژی دینی و. . . ] است.

از لحاظ فرهنگی نیز فهم وشناخت و تحلیل و تفسیر و توصیف و تشریح و تبیین ادیان و دین‌‌گرایی و آیین‌های مذهبی و نیز رخدادهای دینی مهم و موثر و تاریخ‌ساز و عقیده‌ساز - مانند عاشورا  در جغرافیای تاریخی فرهنگی کربلا – مستلزم و نیازمند فهمی همدلانه و باورمندانه و البته مجهز به تکنیک‌های علمی -پژوهشی فنی جاافتاده مدرن است. منظور ما به کارگیری درست و دقیق و مناسب و متناسب شده و ماهرانه «هرمنئوتک دینی والاهیاتی» و «نشانه‌شناسی[سمیولوژی] و معناشناسی [سمانتیک]»برای فهم معنای متن‌ها وبافتارهای  تاریخی-اجتماعی فرهنگی و سیاسی حقوقی  و دینی عقیدتی و الاهیاتی کلامی است.

از حسن اتفاق در رخداد «عاشورا» و درجغرافیای تاریخی فرهنگی کربلا همه این متن‌ها و بافتارها تاریخی اجتماعی فرهنگی و سیاسی حقوقی و دینی عقیدتی و الاهیاتی کلامی به هم دیگر رسیده‌اند و به هم پیوند  خورده‌اند و از لحاظ جامعه‌شناختی یک «پدیده تام»را شکل داده‌اند. به طوری که فهم ماهیت آن مستلزم فهم کلیت آن است و فهم کلیت آن هم در گروی فهم تک تک اجزای تشکیل دهنده آن است و فهم هرجزء تشکیل دهنده نیز وابسته به فهم اجزای دیگر و در کل، فهم کلیت کل آن پدیده - مفهوم است.

ازین منظر در فهم رخ داد «عاشورا » هم شناخت و لحاظ بیوگرافی عقیدتی فرهنگی سیاسی حسین‌بن‌علی مورد نیاز است، هم شناخت جغرافیای تاریخی بین‌النهرین و عرب جاهلی پیشا‌اسلام و عرب جاهلی در اسلام و عرب جاهلی پسا‌اسلام، لازم است. وهم شناخت جامعه‌شناسی تاریخی عربیت و اسلامیت عربی شده ضروریست و هم شناخت سیستم و سنت و ایدئولوژی و گفتمان خلافت سفیانی اموی یزیدی مهم است و نیز فهم ایدئولوژی و گفتمان مقابل آن: یعنی امامت شیعی علوی ضروری است.

به هم‌چنین مطالعه جغرافیای عقیدتی فرهنگی سیر تاریخی اردوی جهادی حسین‌بن‌علی از مدینه به مکه و ناتمام گذاشتن حج خود و نیز بازگشت به مدینه و عزیمت به سمت کربلا برای اجابت دعوت عقیدتی سیاسی و اجتماعی فرهنگی کوفیان به قیام برعلیه یزید در ذیل امامت حسین‌بن‌علی مهم است و نیز دانستن خصایص جمعیت‌شناسی- فرهنگی و اجتماعی اردوی حکومتی سپاه تباهی و شر یزیدی سودمند است. همه این عناصر سیستمیک تنها از طریق یک مطالعه سیستماتیک و متدیک به دست می‌آید که منطقا باید مبتنی بر مبانی تئوریک متناسب و مقتضی موضوع [جامعه شناسی‌های تاریخی دین و اسلام و تشیع؛ و جامعه شناسی دینی] باشد.

با این توصیفات این جستار مختصر و فشرده، تنها بخشی است مقدماتی و مبنایی؛ از این برنامه پژوهشی موسع و مفصل «عاشورا پژوهی فرهنگی اجتماعی» و «حسین‌پژوهی تاریخی اجتماعی». در این جستار با استفاده از رویه "هرمنوئتیک دینی والاهیاتی"(کاربست متناسب‌سازی شده روش هرمنئوتیک برای فهم معناهای الاهیاتی کلامی فقهی عرفانی مندرج در امردینی مذهبی و متون مقدس و بار اجتماعی فرهنگی و سیاسی این معناهای مندرج شده درمتون دینی مذهبی و مقدس)[1]؛ دلالت‌هایی از«نشانه‌شناسی و معناشناسی» را به دست خواهیم داد که از "موسوعه الحسین"[فرهنگ جامع سخنان حسین بن علی][2]قابل استخراج[از حیث متدلوژیکی و روش شناختی و فرمی] و استنباط [ازحیث نظریه ای و تئوریکی ومحتوایی] است؛ آن گونه که در این متن مرجع صورت بندی شده است.

هدف این «نشانه‌شناسی اجتماعی دینی» و «معناشناسی فرهنگی دینی» همانا فهم وشناخت تقریب به واقعیت ماهیت اصیل و ناب رخ داد «عاشورا» است. آنگونه که تاریخا درسال 61سال  ه. ق[680 م  و 59 ه. ش]در جغرافیایی به نام کربلا در بین‌النهرین رخ داده است و نیز هدف دیگر فهم هم‌دلانه و باورمندانه ماهیت کار حسین‌بن‌علی است-آنگونه که امام شیعی علوی آن را شکل داده و خود درجای جای سیر جغرافیای تاریخی فرهنگی اردوی جهادی‌اش(متشکل از اقلیتی محدود از خاندان بنی‌هاشم) از مدینه به مکه و بالعکس تا به سمت کربلابیان نموده است.

هم چنین هدف متمم این جستار باید این باشد تا آن «ایدئولوژی شیعی امامت علوی» و آن «گفتمان عقیدتی الاهیاتی اسلامی قرآنی شیعی نبوی علوی» را که نقطه اتکا و عزیمت و پشتیبان معنوی اخلاقی چنین رخدادی  است را  دست کم کشف کند -اگر نمی‌تواند فعلا بشناسدش و  عمیق و دقیق آن را فهم کند.

2. جایگاه متنی - ایدئولوژیکی -گفتمانی "خطبه منا " چیست؟

به این منظور برای یک مطالعه موردی کیفی از طریق یک متن کاوی دینی، ناب‌ترین و مناسب‌ترین متن برای آن هدف انتخاب شده است که همانا بیانات معروف حسین‌بن‌علی در آخرین حج او[ظاهرا سال 59 هجری یک سال قبل از مرگ معاویه در60 هجری][3]به هنگام خلافت معاویه است ومعروف به"خطبه منا(منی)" است[4]. به نظر من این خطبه را می‌توان یک بیانیه سیاسی عقیدتی[مانیفست] برای تشریح و توضیح "فلسفه امامت شیعی" با بار اجتماعی فرهنگی[گفتمان] آن دانست؛ که هم استراتژی ایدئولوژیک حسین‌بن‌علی برای حرکت اعتراضی انتقادی روشن‌گرانه اش  علیه نظم وجود و رژیم غاصب وقت در جهان اسلام[خلافت عرب جاهلی ابوسفیانی اموی یزیدی]ر ا مشخص می‌کند؛ و هم اینکه نشان می‌دهد چرا و چگونه باید " امامت شیعی" در تداوم نبوت و "سنت نبوی" وجود داشته باشد، تا هم دین‌گرایی حقیقی منطبق با الاهیات قرآنی استمرار یابد و هم بهزیستی مادی معنوی مردمان[سعادت دنیوی و اخروی]آ نان درسایه آزاداندیشی انسانی دینی و اخلاق – حقوق انسان‌گریانه دینی تامین و تضمین و تثبیت شود.

3. کار«نشانه‌شناسی فرهنگی معناشناسی اجتماعی»چیست؟

زندگی فردی و جمعی ما هم بخش عرفی ودنیوی آن [به اصطلاح جامعه‌شناسی دین دورکیم– سپهر"پروفان"] و هم بخش مذهبی معنوی و آیینی و شرعی شده و رمزواره آن [به اصطلاح جامعه‌شناسی دین دورکیم– سپهر"ساکر"] پر است از "نشانه‌ها "signs. اما نشانه‌ها چیستند؟[5]. نشانه‌ها بسته‌ها رفتاری -گفتاری -پنداری  عرفی عقیدتی هستند که معنای رفتارها و باورها و ارزش‌ها و احساسات وعواطف و امیدها و آرزوها و بیم‌ها و هراس‌ها و اضطرابات و نگرانی‌ها و خوشحالی‌ها و خرسندی‌ها و ناراحتی‌ها وغم‌ها وغصه‌ها تعابیر و تخیلات ما را بیان می‌کنند. لذا نشانه‌ها زندگی فردی و جمعی‌مان را می‌سازند و تداوم می‌بخشند. نشانه‌ها راوی معناهایی هستند که ما به زندگی‌مان می‌دهیم. پس ما درجهان نشانه‌ها زیست می‌کنیم[همان‌طور که پل ریکورفیلسوف برجسته هرمنوتیسین نیز می‌گفت: "ما در جهان متن زندگی می‌کنیم"][6].

نشانه‌ها هم در متن‌ها (texts )جمع می‌شوند و هم در (contexts) بافتارها و زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی فرهنگ، تاریخی جغرافیایی واخلاقی که عینی و محسوس و فیزیکال و ملموس و واقعی و قابل مشاهده و ملاحظه‌اند. به این قرار چهار بعد زمانی -مکانی[تاریخ و جغرافیا] و ساختاری - نهادی و کنشی[جامعه و فرد و فرهنگ]برای شکل گرفتن و نیز فهمیدن نشانه‌ها و معناهای مندرج در آنها ضروریست.

برای شناخت ماهیت و معنا و قصد و مقصد و مقصود زندگی فردی و جمعی خود و دیگران پس نیازمند شناخت جهان اجتماعی فرهنگی"نشانه‌ها" و "معنای" meaning آنها هستیم. دو دانش-تکنیک فنی فرهنگی نشانه‌شناسی(semiology) و معنا‌شناسی(semantics) به این کار می‌آیند. نشانه‌شناسی، ما رابه سمت شناخت نشانه‌های اصلی محاط بر زندگی فردی و جمعی‌مان رهنمون می‌شود و معناشناسی، نیز کمک می‌کند تا معانی این نشانه‌ها را بکاویم و فهم کنیم. این دو [نشانه‌شناسی‌ و معناشناسی – سمیولوژی و سمانتیک] ذاتا به هم وابسته‌اند؛ چون: برای فهم معناهای زندگی فردی و جمعی‌مان به شناخت نشانه‌ها نیازمندیم و تازه بعد ازشناخت نشانه‌ها است که محتاج ماهیت و ذات و هدف شکل‌گیری ان‌ها هستیم که همان معناهای محسوب شده برای نشانه‌ها و در نشانه‌ها هستند. در حقیقت "معناها" همان مفهوم‌های ارزشی- هنجاری هستند که نشانه‌ها از آنها حکایت می‌کنند.

نشانه‌ها، که حاوی معناهای عرفی عقیدتی با بار فرهنگی اجتماعی، سیاسی حقوقی، اقتصادی و اخلاقی‌اند، در بافتار تعامل و تقابل جامعه‌شناختی در جهان اجتماعی و زندگی و روزمره به عبارتی دارای وزن معنوی مادی هستند و لذا در یک فضای مفهومی– پدیده‌ای خاص تکوین می‌یابند: یعنی وفق یک مدل چندگانه متعارف رایج مرسوم محقق می‌شوند، که همان مدل معروف «فرستنده و رسانه و گیرنده نشانه‌ها »است. اهمیت این مدل را بعدا در بحث از «رخداد عاشورا» و نشانه‌شناسی و معنا شناسی آن، هم به عینه خواهیم دید و هم ملاحظات مترتب بر آنرا خواهیم گفت.

دراین زمینه با توجه به کارکرد ها چندگانه زبان [آن گونه که سوسور و یاکوبسون و ویتگنشتاین و دیگر فیلسوفان زبان گفته‌اند] [7]می‌توان برای معنای نشانه‌ها نیز چند کارکرد تبعی و تابعی زبان شناختی قایل شد که برای بحث ما نیز سودمندند. ازاین لحاظ می‌توان به این کارکردهای مهم و محوری اصلی اشاره نمود:

اول- کارکرد ارجاعی نشانه‌ها [اینکه آنها فقط به چیزی خاص ارجاع می‌دهند و نه همه چیز مثل دال لبخند و نیشخند یا خنده و گریه که به دو چیز یا مدلول متفاوت و متضاد دلالت می‌کنند]؛ دوم- کارکرد عاطفی- احساسی نشانه‌ها[اینکه آنها هم عواطف وهیجانات و احساسات و تخیلات فرستنده نشانه را و نیز مخاطب و گیرنده نشانه را بیان می‌کنند و هم این عواطف و احساسات را بر می‌انگیزند یا تقویت و تشدید و حتی تضعیف می‌کنند، مانند نشانه‌های سوگ و سرور و خشم و نفرت و کین‌توزی و یا محبت و دوستی]؛ سوم- کارکرد کنایه‌ای نشانه‌ها [اینکه نشانه ها یک مقصود پنهانی را نیز مفروض می‌گیرند و کمک می‌کنند تا مخاطب نشانه آن را خود با تلاش فهم کند]؛ چهارم- کارکرد همدلی نشانه‌ها[اینکه معنای مندرج در نشانه‌ها  وسیر دلالت آنها طوری است که مخاطب و گیرنده نشانه را به سمت ارتباط گیری و انس و الفت و همراهی معرفتی عقیدتی، فکری و فرهنگی با محیط نشانه یا فرستنده نشانه جهت می‌دهد مانند آن چه در مراسم آیینی مذهبی و غیر مذهبی شاهدیم]؛   پنجم- کارکرد فرازبانی نشانه‌ها [اینکه  نشانه‌ها گاه به چیزی فراتر از قواعد زیانی مرسوم و متعارف و رایج در زمان و مکان اشاره می‌کند که یا از دیدها و اذهان مخفی مانده است یا مهجور و مورد غفلت واقع شده  است و یا اینکه مربوط به آینده‌هانزدیک و میانه و دور است].

اما در مورد معنا‌شناسی، چند نکته ناگفته هم چنان مانده است: یکی اینکه، از طریق معنا‌شناسی می‌توان از نشانه‌ها رمز گشایی(decoding) کرد، یعنی معناهایی [همان "رمزها"-به اصطلاح نشانه‌شناسی و معناشناسی] که در نشانه‌ها جاسازی شده است [همان "رمز گذاری"] را می‌توان فهم کرد و خوانش نمود و تعبیر کرد تا با آن همراهی و همدلی یا موافقت و مخالفت داشت. دیگر اینکه، در معناشناسی با دوسطح معنایی سروکار داریم: سطح معنای صریح(denotation) [اینکه نشانه‌ها یک سطح از معناهای آشکار وقابل فهم برای همگان و قابل ملاحظه و مشاهده در نگاه اول و ظاهری را بیان می‌کنند] و سطح معنای  ضمنی(connotation) [اینکه نشانه‌ها دارای یک معنا مخفی شده و به اصطلاح عرفانی آن معنای  باطنی هم هستند که منتظرآشکار شدن و به سطح آمدن از عمق  وفهمیده شدن‌اند].

دراین جا از لحاظ جامعه‌شناختی مهم این است بدانیم گاه معانی صریح یاسطحی و معانی ضمنی یا عمقی متضاد هم‌اند. به عبارتی اگر معنای ضمنی و عمقی نشانه‌ای اشکار نشده و فهم نشده و یا درست فهم نشود؛ به احتمال قوی معنای سطحی و آشکارشده رایج و متعارف و معمول و مرسوم از چیزی [خواه یک مولف، خواه یک متن و خواه یک رخداد مهم  مانند عاشورا ] برای  فهم مساله و نشانه حالت الگوی اشتباه را خواهد داشت!

تاریخ فکر و اندیشه و تاریخ اجتماعی فرهنگی انسان هوموساپین [نسل انسان اندیشه‌ورز در یک صد هزار سال اخیر - که ماها باشیم!]پر است از این الگوهای فهم اشتباهی رایج شده و نیز الگوهای اشتباه فهمیدنی که غالب- قالب اند!؟. خواهیم دید، چرا و چگونه فهم تاریخ‌ه اادیان و و الگوهای فهم تاریخ‌هادین‌ورزی و دین‌ستیزی و دین‌هراسی به خصوص الگوهای فهم اشتباه یا سطحی و یا تک وجهی از رخدادهای دینی-مذهبی آیینی مهم[مانند قضیه مصلوب شدن و معراج و رستاخیز عیسی مسیح‌بن‌مریم پیامبر و بنده بزرگ خدا-البته وفق روایت انجیلی و کلیسایی ونه روایت قرآن وکربلا و محرم و عاشورا و کارتاریخی اجتماعی عقیدتی دینی امام معظم شیعی حسین‌بن‌علی]دچارچنین سرنوشت تراژدیکی شده‌اند.

دو نکته دیگر هم درباره معناشناسی نشانه‌هاباید گفت: اینکه چگونه نشانه‌ها دربافتار اجتماعی فرهنگی‌شان همزیستی دارند و به اصطلاح مشمول الگوی همنشینی(syntagmatic) هستند و یا اینکه در برخی مواضع بدیل و رقیب هم‌اند و به اصطلاح مشمول جانشینی (paradigmatic) می‌شوند.

4. "گفتمان دینی" صورت‌بندی شده در"خطبه منا" واجد چه مواضع الاهیاتی - اخلاقی، اجتماعی - فرهنگی و سیاسی حقوقی است ؟

گفتمان‌های دینی چه هستند؟ چگونه جهان اجتماعی فرهنگی مارا می‌سازند؟ درباره جهان اجتماعی فرهنگی ما چه چیزی می‌گویند؟ این‌ها با جهان اجتماعی فرهنگی ما چه می‌کنند؟ گفتمان‌های دینی به وقت سیاست‌مند شدن چگونه جهان اجتماعی فرهنگی ما را دگرگون می‌کنند؟ این گفتمان‌های دینی سیاست‌مند شده به وقت درگیرشدن در بافتار جامعه سیاسی و به هنگام مواجهه با رخدادهای سیاسی چگونه عمل – عقیده دینی کنش‌گران اجتماعی فرهنگی سیاسی دین‌گرا را به چالش با وضع موجود نامطلوب از لحاظ دینی و انسانی اخلاقی فرا می‌خوانند؟؛ این فراخوان چگونه به یک پراکسیس عقیدتی فرهنگی معرفتی در شکل‌های مختلف آن - از آیین‌گرایی اصلاحگرانه تا رادیکالیسم دینی انقلابی و نیز نواندیشی دینی، بازخوانی دینی، باز اندیشی دینی، بازسازی دینی و نوسازی دینی – منجر می‌شود؟

به وقت مواجهه ما با متن "خطبه منا " همه این پرسش‌ها در باره مواضع الاهیاتی اخلاقی  و اجتماعی  فرهنگی و سیاسی حسین‌بن‌علی در "موضع عاشورا" [ پیش و حین و پس ازآن حتی ] مطرح می‌شود. با  اتخاذ این نگاه است که می‌توان امیدوار به فهم هرمنئوتیکی کاربزرگ حسین‌بن‌علی در تاریخ "اسلام نبوی"[ و نه اسلام و تسنن اموی سفیانی یزیدی بنی‌عباسی] و  تاریخ "تشیع علوی" [ و نه تشیع صفوی ] شد.

ما هم در این نوشتار از همین رویکرد به موضع گفتمانی صورت‌بندی‌شده در خطبه منای حسین‌بن‌علی مختصرا خواهیم پرداخت. دست‌کم سرآغازهای گفتمانی این خطبه و نیزخط سیرهای اصلی انتقادی و راهبردی و تجویزی آن را  نشان خواهیم دید. به این منظور از لحاظ اسلوب روش شناختی منطقا لازم است تا فرازهای خطبه از لحاظ معرفتی عقیدتی مرزبندی شده و سپس در هر مرز معرفتی عقیدتی به تفکیک ؛ مواضع گفتمانی  صورت گرفته و سپس تفسیر هرمنئوتیکی شوند. این کاریست که در حد فشرده  دراین نوشتار انجام داده‌ام.

البته از لحاظ تکنیک تحلیل گفتمانی امکان این هست که بتوان ضمن مبنا قراردادن هرمنوئتیک و نیز "تحلیل روایت"؛ از تلفیق چندتکنیک گفتمانی مطرح در فلسفه تحلیلی وعلوم اجتماعی مدرن[به نمونه: تکنیک فرکلاف؛ تکنیک لاکلائو و موفه؛ تکنیک وندایک؛ تکنیک فوکویی][8]این تامل هرمنوتیکی را نیز دقیق‌تر و تکمیل‌تر کرد. در این نوشتار حسب مورد و اقتضائات بحث ازاین تکنیک‌های تحلیل گفتمانی نیز بهره برده‌ام. رو ی هم آن چه در ادامه خواهید خواند ثمره این نوع "تحلیل  گفتمانی تلفیقی" از خطبه منای حسین‌بن‌علی است.

5. قطعات پازل گفتمانی - ایدئولوژیکی رتوریکی "خطبه منا"

در چند بند زیرتلاش خواهم کرد-وفق آن چه از لحاظ تئوریکی و متدولوژیکی درباره نحوه خوانش خطبه منا گفته آمد- ماهیت محتوایی این گفتمان الاهیاتی و ایدئولوژی شیعی را نشان دهم. بدین منظور منطقا و ناگزیر کل متن خطبه[موسوعه الحسین(ترجمه فارسی– فرهنگ سخنان جامع امام حسین)صص309 تا 311 ]را [البته با ویرایش جدیدی از ترجمه فارسی آن برای مناسب‌سازی ادبی در این نوشتار] به صورت قطعات پازل؛ کنار هم جورچین کرده‌ام. برای اینکه ماهیت"گفتمانی و ایدئولوژیکی" آن، ازحیث محتوایی، و فرم "رتوریکی" آن ازحیث شکل خطابی و موعظه دینی مذهبی که ازنوع یک "مانیفست"یا بیانیه عقیدتی سیاسی فرهنگی امامت شیعی است، نیز مشخص شود.

بیان رسالت علمی عقیدتی دانش‌پژوهان دین و دین‌پژوهان متعهد ومسئولیت اجتماعی دینی روحانیت در برابرحاکمان
 
[. . . ای مردم از آنچه خداوند با عتاب خطاب به اولیای دین(مسیحی، یهودی) گفته پند گیرید، آنجا که می‌گوید چرا عالمان آگاه و روحانیون دین‌شناس در مواجهه با تحریف دین خداوند و سیاست ستمگری حاکمان به مردمان؛ به مسئولیت دینی اجتماعی شان عمل نمی‌کنند و در برابرحاکمان جبار و طاغوت نمی ایستند. . . ] [. . . چرا این گروه از عالمان ودین شناسان  و روحانیون فقط به منافع مادی دنیوی‌شان و حفظ اعتبار اجتماعی‌شان در اجتماع و نزد حاکم و بقای مقام سیاسی‌شان می‌اندیشند و اصلا توجهی به منافع جمعی مردمان ندارند و مصالح امت اسلامی را نیز رعایت نمی‌کنند. . . ][. . . آیا تصور می‌کنید با در پیش گرفتن سیاست محافظه‌کاری و چاپلوسی حاکمان و توجیه ستم‌گری و سکوت دربرابر فسادحاکمان و منفعت‌طلبی فردی و سودجویی شخصی و اندوختن دارایی و ثروت و اعتبار ازطریق مماشات با حاکمان ستمگر و تحریف کننده دین خداوند؛ هم چنان دین‌دار محسوب می‌شوید ؟. . . ].

بیان اهمیت  اخلاقی دینی انتقاد و اعتراض به حاکم و اهمیت ایفای وظیفه دینی و مسئولیت اجتماعی دین گرایان

[. . . خداوند  اصل قرآنی الاهیاتی "امر به معروف و نهی از منکر" را به عنوان یک  سنت و قانون الاهی اجتماعی بیان نموده است و نیز آن را تکلیف دینی همه دین‌گرایان و مومنان قرار داده است تا با آن به حاکمان ستم‌پیشه و دین گریز و دین ستیز ونیز مبلغان بی دینی و مروجان فساد در جامعه انتقاد واعتراض شود و جلوی فساد و ستم به مردمان بی پناه و نیز تحریف دین خداوند گرفته شود. . . ] [. . . و در عوض امور نیک و امر خیر و امراخلاقی به واسطه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع مومنان و جامعه مسلمین جاری شود و بهزیستی مادی ومعنوی مردمان  و سعادت دنیوی و اخروی  دین ورزان محقق شود. . . ].

بیان لزوم تلاش  برای یک نظم سیاسی حقوقی عادلانه و یک اجتماع اخلاقی انسانی وفق آموزه‌های دینی
[. . . ای گروه مومنان و دین‌ورزان و ای کسانی که مورد اعتماد مردمان هستید آیا نباید برای پرپایی یک اجتماع نیک و داشتن یک زندگی شرافتمندانه به دور از ستمگری و فساد و تباهی تلاش کنید؟آیا خداوند به شما امر نکرده است تا با ستمگران جهاد کنید ومردمان ستمدیده را از شرحاکمان ستم پیشه رها کنید؟. . ][. . . آیا تصور می‌کنید با در پیش گرفتن سیاست محافظه‌کاری و سکوت دربرابر ستم وفساد حاکمان و منفعت‌طلبی فردی و سودجویی شخصی و اندوختن دارایی و ثروت و اعتبار ازطریق مماشات با حاکمان ستمگر و تحریف کننده دین خداوند؛ هم‌چنان دین‌دار محسوب می‌شوید ؟. . . ] [چرا برای برپایی عدل و داد  و مبارزه با ستم‌گری حاکمان و تحریف دین خداوند از سوی برخی عالمان دین که در خدمت قدرت حاکم هستند، تلاش نمی‌کنید؟. . . ] [. . . چرا از مردمانی که با ستم‌گری حاکمان و برای مقابله با تحریف دین خداوند، جهاد می‌کنند، دفاع و حمایت نمی‌کنید؟ و در عوض این مردمان را دعوت به سکوت و تحمل ستم حاکمان  و پذیرش نظم موجود و وضع موجود می‌کنید؛ و به آنان وعده بهشت و پاداش الاهی درآخرت می‌دهید !. . . ].

هشدار عقیدتی و تذکر اخلاقی به عالمان دین و معتمدان مردم که محافظه کارانه به توجیه حاکمان مشغولند

[. . . ای جماعت عالم و روحانی و دین‌پژوه و دین‌شناسی که معتمد مردم  هستید؛ ولی  درخود فرورفته‌اید و ساکت در برابر ستم حاکمان هستید ؛ و ای جماعتی که  توجیه‌کنندگان تحریف دین خداوند هستید؛ آیا این همه تباهی و شر و شرارت وفساد حاکمان را نمی‌بینید!؟ آیا نمی‌بینید و نمی‌دانید که چگونه دین خداوند و کلام وکتاب خداوند و سنت  پیامبر(ان) او پیش چشمان شما تخریب و تحریف و تضعیف می‌شود ؟! پناه به خداوند ازاین هم غفلت و جهالت شمایان. . . ][. . . نیک می‌دانم که مصیبت شما خواص و نخبگان و عالمان و روحانیون  و معتمدان مردم بیش از مردمان عادی است!چون به وظیفه دینی و مسئولیت اجتماعی خود در برابر خداوند و مردم و دین خداوند و سنت پیامبر عمل نکردید. . . ] [. . . قرار بود طبق مسئولیت مهمی که بر عهده‌تان گذاشته شده است، دین خداوند را و سنت پبامبر را که به امانت نیز در نزد شما سپرده شده است را در جامعه مسلمین و زندگی فردی‌تان محقق کنید؛ اما افسوس و دریغا که چنین نکردید؛ و از خداوند و دین خداوند و بندگان خداوند بریدید و به راه دنیاگرایی و رفاه زدگی و منفعت‌طلبی و سودجویی شخصی رفتید و در همراهی با حاکمان دنیا پیشه و ستمگر و تحریف‌کنندگان دین خداوند به کافران  و مشرکان  و منکران آخرت و قیامت پیوستید؛ و متاسفانه شد، آن چه نباید می‌شد. . . ].

بیان وظیفه دینی مومنان و تعهد عقیدتی مسلمانان حقیقی و مسئولیت اجتماعی امامت شیعی

[. . . وقتی سرزمین اسلامی گرفتار حاکمان ستم پیشه و  تبهکار و گرفتار تحریف‌کنندگان دین خداونداست؛ ما را وظیفه و مسئولیتی جز "امر به معروف و نهی از منکر" نیست ؛ و نیز  تلاش عقیدتی حداکثری تا جایی که ممکن است و مقدور و میسر برای اجرای آموزه‌های الاهی و احکام خداوند و تحقق دین خداونمد و رفع ستم از بندگان خداوند؛ تا سعادت دنیا و آخرت همه مردمان در پرتوی دین خداوند تامین و تضمین شود. . . ] [. . . این‌ها همه در مسئولیت دینی اجتماعی و اخلاقی امام است؛ و جزو تعهدعقیدتی دینی امام است که باید با تبعیت از قرآن و دین خداوند و سنت پیامبر برای تحقق این رسالت الاهی به دور از هر گونه شائبه دنیا گرایی و قدرت‌طلبی و منفعت‌جویی شخصی جهاد کند. . . ] [. . . ما دراین راه فقط به خداوند و حمایت و یاری و عنایت و لطف او توکل داریم (حسبنا الله علیه و علیه توکلنا )؛ ما از اوییم و به سوی او باز می‌گردیم( انا لله  و انا الیه الراجعون) و سرانجام همه ما و شدن و تحول و تکامل متعالی و نهایی همه ما به سمت وسوی امر مقدس و خداوند است (و الیه انبناو الیه المصیر ). . . ].

6. نتیجه کوتاه: معاصرت خطبه منا برای دوران "ما" و  "بعد ما"

به طور خلاصه باید گفت "خطبه منا " و "مانیفست امامت شیعی" آن‌گونه که توصیف کردیم؛ تکلیف همه دین‌ورزان[مردمان متعارف] و دین‌پژوهان[متخصصان دین‌شناسی] و روحانیون[متولیان ومسئولان آموزش و ترویج و تبلیغ آموزه‌‌های دینی] را به صراحت و شفافیت هر چه تمام را روشن نموده است. هر چند "خطاب تاریخی" خطبه منا به مردمان اندک حاضر درآخرین حج حسین‌بن‌علی در مکه[به سال 60 هجری قمری/ حدود سال680 میلادی] است اما "خطاب فرهنگی اجتماعی" [ فرا تاریخی وفرا جغرافیایی] آن یک خطاب فرامرزی به امت اسلامی دراین زمان وزمان های بعدی است و نیز اگر جهانی شدن و رسانه‌ای شدن این خطبه را به عنوان "مانیفست اخلاقی اجتماعی امامت شیعی" لحاظ کنیم آنگاه "خطاب انسانی "خطبه منا به همه انسان‌هایی است که مسئولیت اجتماعی و شهروندی درخودبرای"تحقق امرخیر و مبارزه با امرشر" احساس می‌کنند و نیز تعهد دارند تا سیاست اخلاقی اجتماعی درست و لازم "اعتراض و انتقاد و رو شنگری" را در مواجهه با همه نظم‌های سیاسی حقوقی موجود اعم از سیستم هاسیاسی عرفی و سیستم‌های سیاسی که مدعی دینی بودن‌اند؛ به کار گیرند.

و نهایت امر این که «هرچند در تاریخ، حسین‌بن‌علی تکرارناپذیر است و در تاریخ، کاراکتر یزید و سیستم یزیدی هم دائم بازتولید می‌شود؛ اما وجه اسطوره‌ای حسین‌بن‌علی و عاشورا و کربلا در هر تاریخ و هر جغرافیا و هر فرهنگ و هر جامعه‌ای و در نزد هر کنشگر دین‌ورزی تکرارپذیر است: البته چنانچه معاصرتی شود، یعنی "او" معاصرزمانه و زمینه و زندگی ما شود و "ما" نیز معاصر "او " شویم».
ازین منظر اگر به عاشورا و کربلا نگاه کنیم: «معنای متافیزیکی "تاسوعا" [یعنی وسعت گرفتن وجود و قلب و ذهن برای فهم حسین‌بن‌علی] و "عاشورا " [آماده شدن آگاهانه برای زیستن و معاشرت معرفتی عقیدتی با حسین‌بن‌علی]خود را آشکار می‌کند ».

منابع:
 
[1] برای آشنایی مقدماتی  و اولیه و کلی با "هرمنوتیک متن هادینی و متون مقدسی" متمرکز بر "تفسیردینی" exegesis  نگاه شود به: هایس، جان. اچ  و هالدی. کارل. آر( 1400 ) تفسیر بایبل: راهنمای دانشجویان، اعظم پویا(پویا زاده) و سعید شفیعی، تهران، نشر نی. / برای مقایسه "هرمنوتیک دینی"(رایج برای تفسیر متون دینی یهودی مسیحی) و "تاویل و تفسیر"(در سنت توضیح و تشریح متون دینی اسلامی) نیز برای نمونه نگاه شود به: طارمی راد، حسن؛ سلیمان حشمت، رضا؛ راتکه، برند ( 1390) درباره تاویل، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام 33، تهران، نشر کتاب مرجع. / و برای "تفسیر متن مقدس" در سنت اسلامی ( قرآن) به نمونه نگاه شود به: جمعی از مولفان ( 1388)تفسیر قرآن: تاریخچه، اصول، روشها، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام 1، تهران، نشر کتاب مرجع.  
[2] این نسخه از موسوعه الحسین مبنای مطالعه و ارجاع  ما دراین جستار است: موسوعه کلمات الامام الحسین ع – فرهنگ  جامع سخنان امام حسین ع ( 1378) ترجمه علی مویدی، تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، نشرمعارف، چاپ هفتم، یکهزار صفحه.  
[3] نک: فیاض، علی اکبر (1388 ) تاریخ اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
[4] نک "موسوعه الحسین" پیشین، بند 211، ص 304  که درباره بافتار زمانی  مکانی تکوین "خطبه منا" (و به اصطلاح  ومسامحتا شان نزول "خطبه منی" )است[. . . سلیم بن قیس گفته است که حسین بن علی ع با عبدا. . . ابن عباس و عبدا. . . بن جعفربه حج رفتند. . . امام حسین مردان وزنان بنی هاشم و آن عده از انصار را که او وخاندانش را میشناختند، جمع کرد ؛ و سپس چند نفر را فرستاد و فرمود: همه کسانی که از اصحاب پیامبر اکرم ص معروف به صلاح و عبادتند و امسال به حج آمده اند نزد من جمع کنید. در پی این دعوت بیش از هفتصدنفرکه بیشتر آنان از تابعین و دویست نفرنیز از اصحاب پیامبر اکرم ص بودند در« منا » ودر خیمه آن حضرت جمع شدند و امام حسین بن علی در میان آنان برای ایراد خطبه برخاست  و پس از حمد وثنا ی الاهی فرمود: « اما بعد این شخص طغیانگر "معاویه" در باره ما و شیعیان ما اعمالی روا داشت که  دیدید و فهمیدید و شاهد بودید و می خواهم مطلبی را به شما بگویم. اگر راست گفتم تصدیقم کنید و اگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید و. . . ]/ نیز نگاه شود به توضیح تکمیلی شارحان "موسوعه الحسین " در باره  اصل متن "خطبه منا "یا متن اصلی "خطبه منی" در ص 309 [. . . امام حسین ع خطبه دیگری نیز دارد که برخی علما و مولفان فرموده اند، از خطبه هاحضرت در"منی" است. . . (این همان خطبه معروف به "منی" است که ما مبنای بحث قرار داده ایم)؛ بند 212 "موسوعه الحسین "همان ص: ابن شعبه حرانی می گوید امام حسین ع در امر به معروف و نهی از  منکر - که از امیر المومنین علی ع هم روایت شده است( چنین خطبه ای در منی خوانده است ). . . ].      
[5] نک: گیزو، پی یر(1392 )نشانه شناسی، محمد نبوی، تهران، نشر آگه.
[6] نک: ریکور، پل ( 1382) زندگی در دنیای متن، بابک احمدی، تهران، نشر مرکز.
[7] نک: لایکن، ویلیام(1399)فلسفه زبان، مهدی اخوان و مهدی رزاقی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. / ونیز نگاه شودبه یک خوانش مصداقی از متنهای دینی و متن مقدس قرآن به روایت فلسفه زبان در: مجتهد شبستری، محمد(مرداد1401)درسگفتارهای فلسفه زبان، نشراینترنتی قابل دسترسی در آدرس زیر:
https: //mohammadmojtahedshabestari. com
[8]  برای "تحلیل روایت" نک: بوژه، دیوید. ام (388 ) تحلیل  روایت و پیشا روایت: روش هاروایی در تحقیقات اجتماعی، حسن محدثی گیلوایی، تهران، دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها ؛ نیز: تودورو، اندرو ( 1392) نظریه وروش در مطالعات فرهنگی، فاطمه براتلو، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی / برای" هرمنئوتیک " نیز نک: هوی، دیوید کوزنز ( 1385 )حلقه انتقادی: هرمنوتیک، تاریخ، ادبیات و فلسفه ؛ مراد فرهادپور، تهران، انتشارات روشن گران و مطالعات زنان ؛ پالمر، ریچارد. ا (  1389) علم هرمنوئتیک، محمد سعید حنایی کاشانی، تهران، نشر هرمس؛ نیچه، فردریش و دیگران ( 1391 ) هرمنوئتیک مدرن: گزینه جستارها، بابک احمدی و دیگران، تهران، نشر مرکز / برای "تحلیل گفتمان " نیز نک: رپلی، تیم(1395 ) راهنمای عملی تحلیل گفتگو ، گفتمان و سند، عبدا. . . بیچرانلو، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ؛ یورگنسن، ماریان  و  فیلیپس، لوییز( 1389 )نظریه و روش در تحلیل گفتمان، هادی جلیلی، تهران، نشرنی؛ ون دایک، تئون. ای ( 1389 ) مطالعاتی در تحلیل گفتمان: از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، گروه مترجمان، تهران، دفتر مطالعات  وتوسعه رسانه ها ؛   فر کلاف، نورمن ( 1379  ) تحلیل انتقادی گفتمان، گروه مترجمان، تهران، دفتر مطالعات  وتوسعه رسانه ها ؛ لاکلائو، ارنستو و موفه، شانتال و دیگران (1395) تحلیل گفتمان سیاسی: کتاب پولیتیا، گردآوری و ترجمه امیر رضایی پناه و  همکاران، تهران، ؛ انتشارات تیسا.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها