یک عاشوراپژوه در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد؛
نیازمند آثار تحلیلی و انتقادی درباره عاشورا هستیم/ موسسات عاشوراپژوهی باید آثار تجمیعی را کنار بگذارند
صالحی حاجیآبادی عقیده دارد: امروزه نیازمند آثار تحلیلی و انتقادی درباره عاشورا هستیم و موسساتی که به آثار عاشوراپژوهی میپردازند باید آثار تجمیعی که 90 درصد آنها تکراری و بدون منبع موثق هستند را کنار بگذارند.
وی ادامه داد: در یک تقسیمبندی که میشود انجام داد، آثار این حوزه را به سه دسته میتوان تقسیم کرد؛ کتابهای تحلیلی، آثار انتقادی و آثار تجمیعی. آثار تحلیلی منظور، کتبی هستند که به تحلیل و گزارشها و اهداف قیام پرداختهاند. این قبیل آثار با تکیه بر عقل و استفاده از گزارشها که از نظر محقق قابل اعتماد است، یک سری نظریهپردازیهایی را انجام میدهند. این دسته از آثار یکی از بهترین نمونه کتابها و مواردی است که درباره عاشورا نگاشته شده است.
صالحی گفت: در این حوزه میتوان به آثاری چون «عاشورا پژوهی» و «حقیقت عاشورا از عاشورای حسین تا تحریفات عاشورا» نوشته محمد اسفندیاری اشاره کرد. کتابی از رسول جعفریان تحت عنوان «تاملی در نهضت عاشورا» که قسمت پایانی این کتاب، به نوعی همین تحلیل آثار عاشورایی و خود گزارشهای عاشورا است نیز از دیگر اثاری است که میتوان برای مطالعه پیشنهاد کرد.
وی افزود: قسمت دیگر، آثار انتقادی هستند. منظور، آن دسته از کتابها و مقالاتی هستند که نوع نگاه نقادانهای به گزارشها و تحلیلها و نظریهها درمورد عاشورا دارند. در این دسته، اصل بر عدم اعتماد به گزارشهاست. یعنی گزارشهای عاشورایی را قبول نمیکنند که هیچ، در صدد نقد هم برمیآیند و با توجه به اصول و قواعدی که در پژوهشهای تاریخی مد نظر هست یک نظریه را انتخاب میکنند یا گزارشی را برمیگزینند. در اینباره هم کتابهای زیادی هست. برخی از کتب استاد اسفندیاری و جعفریان در این حوزه است. در منابع رجالی هم کتاب قاموسالرجال مرحوم تستری دقیقا به این کار پرداخته است.
صالحی اضافه کرد: این دو دسته، آثار تحلیلی و انتقادی خیلی باب تحریفات عاشورا را باز نکردهاند. قسمت سوم آثار تجمیعی هستند. مشکل اصلی که فعلا جامعه پژوهشی ما به آن گرفتار است آثار تجمیعی است. منظور از این آثار، آثاری است که نویسنده و پژوهشگر، معیارش، صرفا جمعآوری گزارشها یا دستهبندی و موضوعبندی آنها بوده است. چه در مورد شهدای کربلا و چه در مورد سخنان امام حسین یا خطبههای ایشان و اصحاب و اهل بیت امام.
این عاشوراپژوه بیان کرد: در این آثار تجمیعی، عقل هیچ جایگاهی ندارد و ملاک و معیار، صرفا جمعآوری گزارشها و دستهبندی آنهاست که به صورت خاص منابعی نوشته شده است مثل «موصوره الکلمات الحسین»، «دانشنامه امام حسین»، بخشی از «دانشنامه تشیع» که اختصاصا به این موضوع پرداخته و کتاب «اعیان الشیعه». در کتابهای رجالی هم «تنقیح المقال» به صورت مبسوط به گزارشهای عاشورا پرداخته و جزو آثار تجمیعی به حساب میآید. بیشتر تحریفاتی که در مورد عاشورا رخ داده از همین جا و آثار تجمیعی شروع شده است. آثاری که بدون تحقیق جمعآوری شدهاند.
صالحی درباره مکرر نویسیهایی که در زمینه عاشورا پژوهی صورت میگیرد بیان کرد: به وفور میشود متنهای تکراری را مشاهده کرد. شاید به قطعیت بتوان گفت که 90 درصد آثاری که درباره عاشورا خصوصا درباره اصحاب امام حسین(ع) و گزارشهایی که درباره عاشورا و ایام خروج امام حسین تا شهادتشان هست همین گونه است و 90 درصد اینها تکراری است منتها با قلمها و الفاظ متفاوت. با نوع نگرش در دستهبندی و تقسیمبندیهایی که انجام میشود. این 90 درصد مختص به همان آثار تجمیعی میشود. 90درصد، آثاری که در حوزه عاشورا نوشته شده است تجمیعی هستند.
وی درباره نیارمندی ما به متون جدید پژوهشی در حوزه عاشورا بیان کرد: مشکلی که ما الان داریم این است که بیشترین بودجه و هزینه برای آثار تجمیعی انجام شده است. در رسانه نیز همین آثار تجمیعی مورد توجه قرار میگیرند. تحقیق و بررسی و نوشتن آثار جدید یک چیز لازم و ضروری است منتها بایستی پژوهشگاهها، محققلن و موسساتی که به عاشوراپژوهی اختصاص پیدا کردهاند یا بودجهای دریافت میکنند باید آثار تالیف و تجمیعی را کنار بگذارند.
صالحی ادامه داد: دهها هزار صفحه کتاب و مقاله نوشته شده و تکرار مکررات است و هیچ اثری ندارند. نه تنها اثر ندارد بلکه اثرات مخربی هم دارد. اثرات مخرب به این معنا که مثلا در مورد عاشورا، یک روضهای هست که یک نفر در وقت شهادت امام حسین به پیشانی او سنگی میزند. در آثار مختلفی نام این شخص به عنوان صحابه امام حسین آمده است. تنقیح المقال را که میخوانیم میبینیم نام همین شخص به عنوان شهدای کربلا آمده است.
وی ادامه داد: چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ چون افراد بدون اینکه توجهی به منابع محکم داشته باشند اقدام به جمعآوری کردهاند. این مورد بین دانشگاهیان و حوزویان نیز تفاوتی ندارد. نباید به این دلیل که این دسته از افراد حرفی را زدهاند، بدون تحقیق قبول کنیم. بیشتر تکیه این دسته از محققان بر آثار تجمیعی است. مثلا میگویند چون فضیل ابن زبیر در قرن دوم در کتابش آورده ما نیز نقل میکنیم. این مشکلی است که وجود دارد.
صالحی گفت: ضرورتی که ما الان داریم این است که کتابهای جدید باید نوشته شوند و حتما بایستی نوع نگاهشان نگاه انتقادی و تحلیلی باشد. موسسات نیز باید از صرف بودجههای چند ده میلیونی و چند میلیاردی برای تولید این نوع آثار جدید چشمپوشی کنند. آثار جدید باید تحلیلی و انتقادی باشند نه تجمیعی و تالیفی.
این نویسنده و عاشورا پژوه بیان کرد: متاسفانه جامعه پژوهشی ما امروز جامعهای هست که یک نهاد یا موسسهای یا پژوهشگاهی بودجهای را دریافت میکند و چون بودجه را دریافت میکند بودجه را در اختیار پژوهشگری میگذارد و میگوید طبق اهداف ما، شما باید چیزی را بنویسید. در این حالت هم هر پژوهشگر هر تحقیقی که انجام بدهد به مطالب جدیدی برخورد میکند ولی متاسفانه چون پژوهشگر، خودش اختیاری ندارد و زیرمجموعه موسسه است و کاری که انجام میدهد باید از صافی موسسه رد شود، بیشتر نظرات پژوهشگران از بین میرود و حذف میشود. هنگام چاپ نهایی کتاب بسیاری از مطالب حذف میشوند.
وی ادامه داد: به نظر من میرسد که اگر شخص پژوهشگر یا مجموعه ای از پژوهشگران، از نظر بودجه مشکلی ندارند بهتر است به صورت آزادانه اقدامات پژوهشی انجام دهند تا خروجی آنها، ارزشمند باشد. متاسفانه برخی از پژوهشگاهها و موسسات که الان بودجه دریافت میکنند، اینطور عمل نمیکنند و برای مصلحت خودشان بیشتر به آثاری توجه میکنند که بودجه سال بعد را نیز تضمین میکنند.
صالحی در پاسخ به این پرسش که دولت و نهادها چگونه میتوانند به امر پژوهش کمک کنند گفت: بعید میدانم نهاد دولتی بتواند در این زمینه دخالت کند. با این حال به نظر من خود دولت حداقل درباره آن دسته از پژوهشهای علمی، باید پژوهشگاههایی مستقل شکل بدهد که فارغ از هر گونه مشکلی درباره بودجه بتوانند تحقیقات خود را انجام دهند. اگر دولت قبول کند، این میتواند راهکار خوبی باشد. هرچند بعید میدانم دولت فرصت این کارها را داشته باشد. پژوهشگاههای زیادی نیز هم اکنون هستند که بودجه را دریافت میکنند. متاسفانه خروجی این پژوهشگاهها نیز آثار تجمیعی هستند.
وی درباره نقش رسانه بیان کرد: ما باید یک رسانه مستقل داشته باشیم. خوشبختانه در مباحث علمی تا یک اندازهای برخی از رسانهها مستقل هستند و عمل میکنند. اگر خروجی رسانه تاثیری بر ورودی بودجهاش نداشته باشد بیشترین کمک را میتوانند انجام دهند. وقتی یک موسسه یا پژوهشگاهی چندین سال زحمت میکشد و یک اثر تحقیقی را بیرون میدهد، خروجی آن را، رسانه باید به جامعه منتقل کند.
صالحی گفت: رسانه اگر بتواند مستقل عمل کند و خروجیهای پژوهشگاهها را به جامعه منتقل کند، بیشترین و بهترین نقش را خواهد داشت. وظیفه رسانه این است که حقیقتها را ابلاغ کند. رسانه باید به مردم درباره آثار عاشورایی آگاهی بدهد. مثل داستان وهبابنوهب. ما در داستان عاشورا اصلا شخصی به این نام نداریم. اینها همه طبق یک گزارش بیاعتبار است و رسانه ما کلی بودجه هزینه کرده برای انتشار هرساله این مطلب. در صورتی که میشود به جای این مطلب، به مطلب ام وهب همسر عبدالله عمیر پرداخت. زنی که همراه شوهرش به کربلا رفت. رسانه باید به چنین داستانهایی بپردازد که هم واقعی هستند و هم عاشقانه هستند و درسهای زیادی در خود دارند.
نظر شما