چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۲
مدارس ما به ادبیات کلاسیک و فهم ادبیات کهن ایرانی روی بیاورند

بهروزغریب‌پور در گفت‌وگو با ایبنا:

مدارس ما به ادبیات کلاسیک و فهم ادبیات کهن ایرانی روی بیاورند

استادان و کارگردانان ما در دانشگاه اهل مطالعه و تحقیق نیستند و به تبع آنها دانشجویان هم همینطورند

بهروز غریب‌پور درباره بهره‌گیری از آثار ترجمه در هنرهای نمایشی گفت: راه برون‌رفت از این تنگنا و سیاه‌چاله‌ای که بیشتر مترجم هستیم تا مولف این است که از استاد باسواد استفاده کنیم، مدارس ما به کتاب و ادبیات کلاسیک و فهم ادبیات کهن ایرانی نظیر اشعار بزرگانی همچون مولوی، فردوسی، سعدی، عطار، ناصرخسرو روی بیاورند.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ بهروز غریب‌پور، نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره اهمیت و تاثیر مطالعه در کار هنرمندان به ویژه تئاتر گفت: من در زندگی، به کشورهای زیادی سفر کرده‌ام و امکانات داشته‌ام اما تا حالا وقت خود را در یک کافی‌شاپ نگذرانده‌ام، تا حالا نشده یک پیاده‌روی را به قصد صرفاً یک پیاده‌روی بروم. همیشه یا سرم در کتاب و تحقیق است یا در سفر هستم. زمانی که شعری را می‌شنوم آن را ضبط می‌کنم تا مبادا فراموش کنم و در اپرایی استفاده نکنم. آنچه در تئاتر ایران وجود دارد تنبلی و ندانم کاری است. تئاتر ما به شعبه‌ای از تئاتر اروپا تبدیل شده است، در حالی که به عنوان شرقی خودمان اپرا، نمایش و متون مختلف داشتیم. نمی‌گویم که خودمان را از تجربیات غرب محروم کنیم ولی ترجمه یک اثر اصلاً کافی نیست. اگر از آن فرهنگ شناخت کافی نداشته باشید نمی‌دانید چگونه با آن برخورد کنید.

وی افزود: زمانی که «مرغ دریایی» آنتوان چخوف را ترجمه می‌کردم، یک ترجمه فارسی، انگلیسی و ایتالیایی در دست داشتم. متوجه شدم که ترجمه ایرانی از روی ترجمه انتشارات Progress در دوره شوری سابق ترجمه شده و آنها عمداً در نوشته چخوف دست بردند و مکث‌های یک مونولوگ را حذف کردند و یک پیوستگی در متن بوجود آوردند. زمانی که مکث‌ها را حذف می‌کنید یاس و ناامیدی به وجود می‌آید. اخیراً در سخنرانی که در سن پترزبورگ داشتم این نکته را گفتم و آنها تعجب کردند و گفتند تاکنون به اهمیت این سه نقطه پی نبرده بودیم. یعنی حتی اگر به عنوان یک درام‌نویس به یک اثر غربی نگاه می کنید باید با این درایت نگاه کنید که نباید شما برده آن فکر شوید. بینوایان ویکتور هوگو را طوری نگاه کردم که برای یک مخاطب ایرانی آنقدر آشنا باشد که فکر کنید آن واقعه پیش چشم شما در همین سرزمین رخ می‌دهد. بنابراین معتقدم استادان و کارگردانان ما در دانشگاه اهل مطالعه و تحقیق نیستند و به تبع آنها دانشجویان هم همینطور. دانشجو برای اینکه دل استادش را به دست بیاورد یک متن ترجمه می‌کند و نمره‌اش را هم می‌گیرد. در حالی که راه برون‌رفت از این تنگنا و سیاه‌چاله‌ای که بیشتر مترجم هستیم تا مولف این است که از استاد باسواد استفاده کنیم، مدارس ما به کتاب و ادبیات کلاسیک و فهم ادبیات کهن ایرانی نظیر اشعار بزرگانی همچون مولوی، فردوسی، سعدی، عطار، ناصرخسرو روی بیاورند.

وی درباره تئاتر جدید خود گفت: کارهای جدید زیادی دارم. اکنون کاری ناتمام در دست دارم با عنوان همای و همایون گل نوروز از خواجوی کرمانی، که موسیقی آن با صدای سالار عقیلی ضبط شده، اما اجرای آن به دلایل مختلف به تعویق افتاده است. امیدوارم که روزی مسئولان فرهنگی به اهمیت ادبیات کلاسیک ایران واقف شوند و امکان اجرای آن را فراهم کنند. این نمایش، اولین تجربه ترکیب پلی بک و اجرای زنده بازیگر خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین