علیاصغر حداد در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با بیان اینکه هر مترجم حتماً باید از زبان اصلی ترجمه کند، توضیح داد: متن اصلی همیشه یک پیام و مفهوم خاص دارد که که در واقع همان چیزی است که در ذهن نویسنده بوده است. وقتی متنی یک بار ترجمه میشود ناخواسته تغییراتی در مفهوم واقعی آنچه در ذهن نویسنده است ایجاد میشود؛ حال وقتی مترجمی از زبان واسطه استفاده میکند، مثلاً یک اثر اسپانیایی را که به انگلیسی ترجمه شده از زبان واسطه به فارسی برمیگرداند، بهویژه وقتی که متن یک اثر ادبی است، این احتمال قوی وجود دارد که از ذهن نویسنده اصلی بسیار دور بیفتد.
این مترجم پرکار، که تاکنون آثار فراوانی را از ادبیات کلاسیک و مدرن آلمانیزبان به فارسی ترجمه کرده است، با اشاره به اینکه ۲۰ سال پیش کتاب «بودنبروکها: زوال یک خاندان» اثر توماس مان را ترجمه کرده، گفت: اخیراً کتابی دیگر از توماس مان را با نام «لوته در وایمار» ترجمه کردهام که هفته آینده توسط انتشارات لاهیتا عرضه خواهد شد. حداد درباره داستان این رمان گفت: در این اثر نویسنده به شرح دیدار لوته، همان بانوی جوانی که در رمان «رنجهای ورتر جوان» از آن نام برده شده، با گوته، شاعر بزرگ آلمانی، پس از حدود ۴۰ سال دوری پرداخته است. توماس مان در این رمان اشاره کرده که چگونه گوته، نویسنده رمان «رنجهای ورتر جوان»، پس از سالها با یکی از شخصیت اصلی رمانش یعنی لوته روبهرو میشود و آنها خاطرات جوانی را مرور میکنند.
حداد درباره معیارهایش برای انتخاب اثری برای ترجمه، از جمله دلیل انتخاب رمان «لوته در وایمار»، گفت: هیچ گاه سفارشی ترجمه نکردهام و معیار من در انتخاب اثر برای ترجمه همیشه جذابیت خود متن بوده است. به عنوان نمونه پس از خواندن داستان «لوته در وایمار» به دلیل گیرایی لحن ادبی اثر و چیرهدستی و مهارت خاص توماس مان در روایت داستانی، علاقهمند شدم آن را ترجمه کنم. خواننده از طریق مطالعه این اثر با لایههای پنهان شخصیت گوته آشنا میشود.
این مترجم همچنین در پاسخ به این سوال که ترجمه دوباره اثری که قبلاً ترجمه شده چقدر و چه وقت ضرورت دارد، توضیح داد: گاهی در بازار ادبیات متوجه میشویم که ترجمههای مختلف از یک اثر واحد منتشر شده است. نفس این عمل نازیبا به نظر میرسد مگر اینکه مترجم دوم ترجمهای باکیفیتتر و جذابتر ارائه کند. امروز متأسفانه شاهدیم بیشتر ترجمههای مکرر، رونوشت ترجمه اول هستند و کیفیت بهتری ندارند که این امر آفتی در حوزه نشر کتاب شده است.
رمانهای «مسخ»، «محاکمه» و «قصر» از فرانتس کافکا، «برلین، الکساندر پلاتس» از آلفرد دوبلین و «خوابگردها» از هرمان بروخ از جمله ترجمههای علیاصغر حداد از ادبیات آلمانیزبان هستند.
نظر شما