جمعه ۲۳ تیر ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۵
بسیاری از شهدا پس از شهادت هم گمنام ماندند/ «صبح پرواز حنیف» انتخاب من بود

محمدعلی گودینی از جمله نام‌آشناترین نویسندگان حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس است که آثار متعدد و ارزشمندی از خود به جا گذاشته است. به جرات می‌توان گفت اکثر آثار این پیشکسوت عرصه ادبیات دفاع مقدس در درجه اول کتب ادبیات پایداری کشور قرار دارند.

 سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «برادر حنیف» آخرین اثر منتشر شده از محمدعلی گودینی است که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی شد. این کتاب درخصوص زندگی و زمانه شهید نبی‌الله شاهمرادی معمار امنیت کردستان و از فرماندهان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. گودینی در این کتاب ساعت‌ها مصاحبه و گفت‌وگو با همرزمان این شهید و مسئولان وقت جبهه کردستان را به رشته تحریر درآورده است.

«برادر حنیف» حاصل سال‌ها تلاش و پژوهش درخصوص مهم‌ترین روزهای تاریخ کشورمان است که محمدعلی گودینی در گفت‌وگوی زیر به شرح نگارش این کتاب پرداخته است. «زنی با کفش‌های مردانه»، «راز عمارت متروک»، «تالار پذیرایی پایتخت»، «باشگاه تنیس» و «تصویر آخر» از دیگر کتاب‌های این نویسنده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی ایبنا‌ با اوست.
 
چند خطی کتاب «برادر حنیف» را معرفی می‌کنید؟

کتاب «برادر حنیف»  در مورد شهید نبی‌الله شاهمرادی معروف به برادر حنیف است. شهید شاهمرادی در سانحه هوایی معروف به شهدای عرفه همراه با شهید احمد کاظمی به شهادت رسیدند. این شهید از نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بودند. این کتاب زندگینامه شهید شاهمرادی را با زبانی داستانی اما مستند روایت می‌کند. این شهید از جمله عوامل تاثیرگذار در ایجاد امنیت منطقه کردستان بوده است. 
 
همیشه امنیت کردستان با نام شهید بروجردی گره خورده است. شهید شاه‌مرادی در این میان برای علاقه‌مندان ادبیات جنگ ناشناخته مانده است. چرا تا به حال این شهید به‌عنوان معمار امنیت کردستان ناشناخته مانده بود؟

شاید یکی از مهمترین علت این گمنامی ممانعت مسئولان اطلاعات عملیات از در اختیار قرار دادن اطلاعات به نویسندگان است. هنوز هم برخی از این اطلاعات محرمانه و جزو اسناد طبقه‌بندی شده حساب می‌شوند. شاید تا بیست الی سی سال دیگر هم نشود این اطلاعات را مطرح کرد. اما در حال حاضر توانستیم یک نمای کلی از موقعیت‌ و فداکاری‌های این شهدایی که در گلزار شهدا هم گمنام هستند را به اطلاع عموم برسانیم. اما همانطور که گفتم هنوز که هنوز است یکسری از این اطلاعات محرمانه مانده‌اند. خانواده یکسری از غواصان به دلیل محرمانه بودن اطلاعات در جریان رشادت‌ها و فداکاری‌های این عزیزان نیستند. این شهیدان در عین گمنامی مظلوم هم هستند.
 
برای نگارش این کتاب با مردم محلی شهرها و روستاهای استان کردستان هم مصاحبه و گفت‌وگو داشتید؟

خیر یکسری مصاحبه‌های محدود بود که قابلیت انتشار نداشت. با همکاران شهید شاه‌مرادی هم گفت‌وگوهایی داشتم که آن اطلاعات هم در طبقه‌ای بودند که قابلیت افشا نداشتند. افرادی که با ما صحبت می‌کردند یا افرادی بودند که اجازه افشای هویت آن‌ها را نداشتیم یا اجازه افشای آن اطلاعات را نداشتیم. همین دلیل بسیاری از این خاطرات ناگفته مانده است.
 
برای نگارش این کتاب به کردستان هم سفر کردید تا از محل کار و عملیات‌های شهید شاه‌مرادی دیدن کنید؟

نه من نتوانستم در آن‌جا حضور پیدا کنم. مصاحبه‌هایی که برای کتاب گرفته بودیم چند سال قبل گرفته شده بود. شاید این مطالب برای ده دوازده سال پیش باشد. اما حدود هفت سال پیش به دست من رساندند. چهار پنج سال هم برای دسته‌بندی اطلاعات و تدوین کتاب وقت گذاشتیم تا در تهایت کتاب به چاپ رسید. به همین دلیل طولانی شدن پروسه جمع‌آوری اطلاعات ناگفته‌هایی باقی مانده است. یک مواقعی اطلاعاتی را بازبینی می‌کردیم که اجازه انتشار این اطلاعات را نداشتیم و نباید به بیرون درز پیدا می‌کرد. درست است که مزار این شهیدان مشخص است اما اقدامات این شهدا گمنام و ناگفته است. چون خاطرات شهدای امنیتی در لایه‌های مخافظت شده قرار دارد
 
علت انتخاب اسم این کتاب به نام «برادر حنیف» چه بود؟ این نام، اسم مستعار شهید بود؟

من اسم کتاب را صبح پرواز حنیف انتخاب کرده بودم. چون صبح زود در سرمای هتا برای رفتن به ارومیه پرواز کرده بودند و هدفی داشتم از انتخاب این اسم. بعدا برخی نظر دادند که صبح پرواز خوب است. البته اسامی شعاری هم برای این کتاب پیشنهاد داده بودند. ظاهرا نام کتاب در آخرین لحظات عوض شد. اینکه تقاضای خانواده شهید بود یا اینکه مسئولین پیشنهاد دادند نمی‌دانم. اما صبح پرواز عمیق اسمی بود که من برای این کتاب انتخاب کرده بودم. البته حنیف هم نام مستعار ایشان بود. این شهید از دوران نوجوانی در دبیرستان و خانواده فردی انقلابی بود. خانواده خودشان و همسرشان از قبل انقلاب انقلابی و پای‌کار بودند. یکی از روحانیون منطقه تحت تاثیر این شهید قرار گرفته بودند. من در کتاب اسم این روحانی را هم آوردم. در کردستان تمامی مسئولین و فرماندهان اسم مستعار داشتند. از جمله همین شهید شاهمرادی که در کردستانات به حنیف معروف بود. در واقع به محدوده آذربایجان غربی تا بخشی از استان کرمانشاه و کردستان به کردستانات معروف است.
 
از طرف کارگردانان و تهیه‌کنندگان پیشنهادی مبنی بر ساخت فیلم و سریالی از کتاب «برادر حنیف» داشتید؟

خود من که همچین پیشنهادی از کسی نداشتم. بخش‌هایی از کتاب است که قابلیت ساخت فیلم دارد و خودم آن را پیشنهاد دادم. برخی از دوستان و همکاران هم در جریان این پیشنهاد هستند. به نظرم فیلم‌نامه خوبی از بخش‌هایی از کتاب می‌شود استخراج کرد. اما همانطور که گفتم خودم پیشنهادی نداشتم. شاید به‌خاطر مسائل امنیتی که گفتم اجازه ندادند که این کتاب به فیلم تبدیل شود.
 
فکر می‌کنید چرا سرگذشت افرادی همچون شهید شاه‌مرادی در زمان حیاتشان ناگفته و ناشناخته می‌ماند و بعد از فوت یا شهادت این بزرگواران، خاطرات و سرگذشت این افراد مکتوب می‌شود؟

این افراد به خاطر موقعیت کاری و مسئولیت امنیتی که دارند ناشناخت هستند. خیلی از این مسئولین که در گذذشته مانند شهید شاهمرادی در صدر مسائل امنیتی بودند الان در حد وزیر و معاون وزیر هستند. شاید اگر شهید نبی‌الله شاه‌مرادی هم به شهادت نمی‌رسید می‌توانست به چنین سطوح مدیریتی برسد. به خاطر این موارد است که ما اجازه انتشار خاطرات این افراد را نداریم. البته برخی دیگر هم هستند که می‌خواهند همانطور گمنام بمانند. در خلال نگارش کتاب هم برخی اسامی به صورت مستعار ذکر شدند که از من می‌پرسیدند این فرد کیست و چه مسئولیتی دارد؟ در حالیکه ممکن بود در واقعیت آن فرد را بشناسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها