مروری بر کتابهایی درباره تاریخ و فرهنگ تاجیکستان/ 10
مردم بخارا در سر گهواره فرهنگ تاجیکی شبزندهداری میکردند
بخارا در سده نه و ده میلادی زادگاه و مرکز زبان و ادبیات کلاسیکی فارسی ـ تاجیکی بود. مردم بخارا در سر گهواره فرهنگ تاجیکی شبزندهداری میکردند.
بخارا در سده نه و ده میلادی زادگاه و مرکز زبان و ادبیات کلاسیکی فارسی ـ تاجیکی بود. مردم بخارا در سر گهواره فرهنگ تاجیکی شبزندهداری میکردند. زبان فارسی دری را ناصرخسرو «درّ دری» گفته است. تاجیکان از جمله مردم بخارا درّ دری را مثل گوهرک چشم احتیاط کرده تا این زمان آورده و رسانیدهاند. ادبیات کلاسیک که در پیدایش آن نقش بخارا خیلی بزرگ و مهم بود، در تفکر مردم تأثیر زیادی داشته است. در فولکلور هم تأثیر ادبیات کلاسیک احساس میشود.
با وجود آنکه مردم بخارا در کشور ازبکستان از محیط مدارس و کتابخانهها و دیگر عواملی که در افزایش دایرۀ واژگانیِ فارسی آنان مؤثر است دور ماندهاند، همچنان فارسی/تاجیکی در گفتگوهای آنان پایههای استوار دارد. لهجهای که مردمان امروزی بخارا به آن تکلم میکنند نه فقط برای فولکلورشناسان، بلکه برای زبانشناسان، متنشناسان ادبیات و مردمشناسان نیز اهمیت علمی فراوان دارد. در ادبیات عامیانۀ بخارا تأثیر ادبیات نوشتاری، یعنی ادبیات کلاسیک و همچنین متون دینی بسیار زیاد بوده است و ادبیات کلاسیک ـ که اصولآً بخارا در پیدایش آن نقش مهمی داشت ـ در تفکر مردم تأثیر زیادی کرده است.
اثرهای ادبیات شفاهی را به مانند ادبیات کتاب به سه دسته جدا کردهاند: آثار منظوم، آثار منثور، آثار نمایشی. ولی بعضی از ژانرها مانند ضربالمثل، چیستان، دعا، شگون و امثال این، هم با نظم و هم با نثر گفته شده است. واژههای افسانه، قصه، روایت، حکایت را مردم نیز در اصل همچون مرادف همدیگر به کار میبرند.
در این مجموعه که حاصل پژوهشهای پروفسور روشن رحمانی، پژوهشگر اهل تاجیکستان، در طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی است، سه نوع ادبیات عامه آورده شده است: ۱. افسانهها؛ ۲. قصهها؛ ۳. روایتها. اکثر متنهای نثر شفاهی را در بخارا «شُگ = شُک، اُشُگ، افسانه، قصه، مَتَل یا حکایه» مینامند.
امروزه با واردشدن وسایلی چون رادیو، تلویزیون، ویدئو و غیره، خواندن افسانه و گفتنِ شُگ میان تاجیکانِ بخارا بسیار کم شده و شاید تنها شمار اندکی از پیرزنان و پیرمردان ۶۰ تا ۹۰ ساله و گاه میانسالان و جوانان، رسمِ افسانهگویی بخارائیان ادامه داشته باشد. ضمن اینکه آن افرادی که هنوز در قید حیاتاند این افسانهها را در خردسالی شنیدهاند و بعضی از آنها را در یاد دارند. ضرورت گردآوری و نشر این افسانهها از همینجا معلوم و مشخص میشود. کتاب نثر گفتاری تاجیکان بخارا (افسانهها، قصهها، روایتها) با همین هدف تدوین و منتشر شده است.
بر اساس فهرست کتاب، این مجموعه با مقدمهای از شادروان محمدجان شکوری ـ عضو پیوسته فقید فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ آغاز میشود. پس از آن مقدمهای مفصل در باب پژوهش انجامگرفته و گویش و لهجۀ تاجیکان بخارا، به قلم دکتر روشن رحمانی آمده است. در ادامه بخشهای افسانهها ( شامل ۲۹ افسانه)، قصهها (شامل ۸ قصه) و روایتها (شامل ۲۶ روایت) دیده میشود. توضیحات و لغتنامه بخشهای پایانی این کتاب را تشکیل میدهند.
کتاب «نثر گفتاری تاجیکان بخارا (افسانهها، قصهها، روایتها)» نوشته روشن رحمانی زیرنظر حسن قریبی در 614 صفحه، شمارگان 500 نسخه از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شد.
نظر شما