سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۰
حافظ شیرازی حلقه وصل خوشنویسان بندری است/ دوشنبه شب‌ها؛ وقف ادبیات

هرمزگان - حافظ شیرازی، حلقه وصل خوشنویسان بندری است و اعضای انجمن خوشنویسان هرمزگان، دوشنبه شب‌ها در گردهمایی‌هایشان زمان خود را به ادبیات اختصاص داده‌اند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یوسف ملایی: دوشنبه شب‌ها در سرای سنتی انجمن خوشنویسان هرمزگان در محله ساحلی خواجه عطای بندرعباس، به نشانی قدمگاه خضر نبی (علیه‌السلام) در اتمسفر کُنار زیارت، کوچه بُن بست فلسطین ۳، آوای نای نی و غزل‌های عارفانه و عاشقانه خواجه حافظ شیرازی در هم می‌آمیزد. دیشب (۱۳ مردادماه) به دعوت ابراهیم فرج‌زاده از دوستان دیرینه فرهنگ دوست، میهمان موزه- کلبه هنرمندان خوشنویس بودم. نوای نرم موسیقی سنتی با هنر خط، خوشامدگویی دلپذیری بود. ادب دوستان با لبخند از همدیگر پذیرایی می‌کردند و کامشان را با کُلمپه کرمان، خرمای شاهنی جهرم و چای گیلان، گرم و شیرین می‌کردند. دیوان حافظ شیرازی، حلقه وصل خوشنویسان بندری بود. آن‌جا ادبیات کلاسیک و هنر خوشنویسی، لذت می‌آفرید. در این گزارش، بخشی از این نشست دو ساعته که تا ساعت ۲۲ به درازا کشید را با قلم به تصویر می‌کشیم.

بررسی غزل ۱۲۵ دیوان حافظ

پس از سه سال، انجمن ادبی خوشنویسان هرمزگان به غزل ۱۲۵ رسیدند. تحلیل و بررسی این غزل از مطلع آغاز شد: «شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد / بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد» و سپس به سه بیت بعدی که در نشست پیشین مورد کنکاش قرار گرفته شده بود، پرداخته شد: «شیوهٔ حور و پری گرچه لطیف است ولی / خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد / چشمهٔ چشمِ مرا ای گلِ خندان دریاب / که به امّیدِ تو خوش آبِ روانی دارد / گوی خوبی که بَرَد از تو؟ که خورشید آنجا / نه سواری‌ست که در دست عِنانی دارد».

در بخش دوم، ابیات از پی هم مورد خوانش و بررسی شدند: «دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی / آری آری سخنِ عشق نشانی دارد»؛ کلمه دل نشان، یک نشان و علامتی است که نشان کیفیت و اصالت آن جنس است. مانند: آدامس خروس نشان، مداد سوسماری و … که کودکی‌های ما را پر از خاطره کرده بود. بنابراین شاعر می‌خواهد بگوید: مهر سندیت، از عمق وجود است و قدرت تأثیرگذاری دارد. پس سخن هنگامی که مهر دل خورد مورد تایید معشوق و مخاطب قرار می‌گیرد. بنابراین این سخنی که از جنس عشق است، چون نشان و مهر تایید دارد؛ برای همه مطبوع است و اثر و نشانی بر جای می‌گذارد.

در بیت «خَمِ ابرویِ تو در صنعتِ تیراندازی / بُرده از دستِ هر آن کس که کمانی دارد» توصیف از چهره خاص محبوب است. صنعت تیراندازی کنایه از ناز و کرشمه معشوق است. ابروی کمانی تو در هنر تیراندازی این قدر ماهر است که مابقی تیراندازان در مقابل تو توان ایستادن ندارند و کمانداران را خلع سلاح کرده است. در واقع می‌خواهد از نوع کار معشوق بگوید که قابل مقایسه نیست. هیچکس قابلیت مقابله ندارد. زیرا علاوه بر زیبایی صورت، زیبایی سیرت است که او را زیبا جلوه می‌دهد. این بیت، تداعی‌گر غزل دیگر حافظ «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / ‏ به غمزه مسئله آموز صد مدرّس شد» است. این بیت نیز یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های تجلی عشق و ارادت به پیامبر اکرم (ص) در ادبیات فارسی است. یکی از اهالی ادبیات نیز از تداعی عصای حضرت موسی (ع) در برابر سحر جادوگران سخن گفت.

بیتم هفتم «در رَهِ عشق نشد کَس به یقین محرمِ راز / هر کسی بر حَسَبِ فکر، گُمانی دارد»، تمرکز روی کلمه یقین است. هر چند در اصطلاح عرفانی، ۶ برداشت متفاوت از یقین هست. یکی آنکه با یقین است که به عالم غیب و دنیای لایتناهی می‌رسیم. مشاهده، هر چیزی در یقین وجود دارد برای نشان دادن هر چیزی می‌توان از آن استفاده کرد. بسیاری نیز معتقدند از طریق ابزار دل و نگاه، می‌توان به یقین رسید. در واقع در راه و طریقت عشق، کسی محرم و آشنای اسرار نیست و هر کسی بنابر اندیشه خود آن را تصور کرده است.

در اینجا گریزی به مثنوی معنوی مولانا زده شد و مثال: «هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من» برای دریافت معنا آورده شد. در واقع هر کسی حال و هوای معشوق و دوست را متناسب با افکار خود تصور می‌کند. برای تحقق بیشتر موضوع مسئله حضرت ابراهیم و زنده شدن مرده‌ها مطرح و بیان شد: رسیدن به یقین کار خیلی سختی است.

در ادامه از آیه شریفه دوم سوره بقره در قرآن کریم «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» این کتاب (قرآن)، هیچ شک و تردیدی در آن نیست و برای پرهیزکاران مایه هدایت است. از آیات قران هم مساعدت گرفته شد تا اهمیت یقین را نشان دهند. همچنین برای اثبات ارزشمندی یقین، آیه سه سوره بقره قرائت شد: «ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ» همانان که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آن‌ها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

«با خرابات نشینان ز کَرامات مَلاف / هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد»؛ این بیت نیز با ذکر مثال‌های متفاوت، تشریح شد و بر تفاوت خرابات روها و خرابات نشین‌ها تمرکز شد. هدف شاعر نیز سنجیده و گزیده گویی، عنوان و گفته شد: باید در هر صورت از گزافه گویی و لاف و گزاف بیهوده پرهیز کرد. با خرابات نشینان و ساکنان میخانه از کرامات لاف مزن، زیرا هر سخن جایی دارد. به ضرب المثل: هر الف جایی و هر نقطه مکانی دارد نیز اشاره شد.

حافظ این بیت را در استقبال از سلمان ساوجی، سروده است. سلمان ساوجی: «آنکه زَاَبروی و مژه تیر و کمانی دارد / نه دل من که دل خلق جهانی دارد / شاهد آن نیست که دارد خط سبز و لب لعل / شاهد آن است که این دارد و آنی دارد». حتی عماد فقیه از دیگر شعرا شعری با همین مضمون نوشته است اما مثل شعر حافظ مورد التفات شاه شجاع قرار نگرفته و عماد به حافظ طعنه می‌زند و وی نیز اینگونه پاسخش می‌دهد.

در بیت: «مرغِ زیرک نزند در چمنش پرده سرای / هر بهاری که به دنباله، خزانی دارد»؛ مرغ زیرک در واقع استعاره از انسان زیرک، با هوش، خردمند و آگاه است. در توضیح این بیت نیز به دوراندیشی، گذر عمر و فصول و خصوصیات آن‌ها اشاره و عنوان شد: باید به فکر آینده و عواقب کار باشیم. این ابیات «نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر / ‏‬نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش» و «مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش. رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار، کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش. تکیه بر تقوی و دانش در طریقت …» نیز به عنوان شاهد مدعا آورده شد.

پرده سرا در اینجا به معنی آشیانه و خانه است. الان فصل بهار است، بعد از بهار، خزان است به همین دلیل باید به فکر چاره بود و مرغ زیرک در چمن خانه نمی‌زند زیرا دنیا زودگذر است. ارزش ندارد که خودت را در مصیبت قرار بدهی. در مفاهیم دینی، نیز دلبستگی بیش از اندازه به دنیا هم نکوهش شده و هم گفته شده، دنیا مزرعه آخرت است. البته می‌گویند: دنیا برای کافر شیرین است و برای مومن سخت است و آخرت بر عکس این اتفاق است. در یک جمله، مفهوم این بیت این است که همیشه گل و بلبل نیست. بنابراین صائب تبریزی می‌گوید: «گیرم که خلق را به طریقی فریفتی / ‏ با دست انتقام طبیعت چه می‌کنی؟»

بیت آخر غزل ۱۲۵: «مدعی گو لُغَز و نکته به حافظ مفروش / کِلکِ ما نیز زبانی و بیانی دارد»؛ به مدعی گوشزد می‌کند که با چیستان و نکته‌های ظریف به حافظ فخر نفروشد. زیرا قلم حافظ هم زبان گویا و شیوایی دارد و به چیستان و لُغز آشناست. برای بیان معانی این بیت از انسان‌های متواضع، درخت سرو و مولای متقیان حضرت علی (علیه‌السلام) مثال آورده شد.

در این نشست، موسی دهقانی رئیس انجمن خوشنویسان هرمزگان، موسی مسلمی، سروش بختیار، صمد فنونی، عبدالرضا صالح صابر، ابراهیم فرج زاده، فریدون آهو خاش، فریدون هجرتی، ناصر محمدیان، خلیل هیتاوی، مهدی رستمی، محسن نظام البکای جهرمی، میترا رحمانیان، سمیه خداپرستی، عاطفه جاور، نفیسه دلاوری و صدیقه لرستانی حضور داشتند.

به گزارش ایبنا، نشست‌های حافظ خوانی و شاهنامه خوانی انجمن خوشنویسان هرمزگان دوشنبه شب‌ها از ساعت ۲۰ تا ۲۲ در دفتر این انجمن در محله خواجه عطای بندرعباس برگزار می‌شود و ورود برای عموم آزاد است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها