آیین بزرگداشت استاد پرویز اذکایی برگزار شد؛
اذکایی عشق مفرط خویش به همدان را برای احیای تاریخ به کار انداخت/ ایرانشناسی محور اصلی حیات علمی استاد
حسین معصومی همدانی گفت: خدمت بزرگ اذکایی از آثاری که در حوزه تاریخ و تاریخ همدان نوشت، مشخص است. اذکایی عشق مفرطی به همدان داشت که این عشق را در راه تاریخ همدان و احیای چیزهایی که ممکن بود، فراموش شود به کار انداخت.
علیرضا مختارپور در ابتدای این مراسم گفت: اگر آثار به جا مانده از اهالی فرهنگ و هنر را آثار حقیقی آنان بدانیم، باید خدا را شاکر باشیم که صدها آثار از دکتر اذکایی راهنمای تمام طالبان کاشف علم خواهد بود.
ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به اثری از استاد اذکایی اشاره کرد که به درخواست وی زیر نظر کتابخانه ملی منتشر خواهد شد و بیان کرد: کار آمادهسازی این اثر به سرعت در حال انجام بود اما خود وی بدون اینکه توفیق نوشتن مقدمه اثرش را بیابد، ما را ترک کرد.
وی در ادامه شعری را که مرحوم علامه جلالالدین همایی در سوگ بهار سروده بود، برای حاضرین خواند: در دو گز چلوار پیچیدند فضلی بیکران/در بَدستی خاک جا دادند بحری بیکنار
در ادامه عاطفه زارعی، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان همدان گفت: همانا آثار ما بر ما دلالت میکند. از خاک همدان بزرگان بسیاری برخاستهاند. آب الوندخوردگانی که آوازه آنها در عالم پیچیده است. از گروه عارفان عینالقضات همدانی، ابنسینا، خواجه رشیدالدین که در عصر معاصر به استاد پرویز اذکایی میرسیم. صاحب اندیشه و دارای آثاری بیبدیل که نشاندهنده دیدگاه سترگ استاد است.
وی افزود: یک از خصوصیات اذکایی که از آن میتوانیم به عنوان مکتب اذکایی یاد کنیم، گردن نهادن به علم است. شاهد پژوهشهای دقیق و علمی وی هستیم که در قالب بیش از 500 اثر جلوهگر شده است. به گونهای که جامعه علمی را وادار کرده است تا به ستایش اندیشه او بپردازند. فرایند زیست علمی وی پویا و مستمر بوده است و تفکر موشکافانه او بازتاب شخصیتش بود.
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان همدان در ادامه بیان کرد: استاد اذکایی همواره اذعان میکرد که از کتابداری به نویسندگی رسیدم. به سنت وقف روی آورد. خانه پدری را وقف کرد که در آن 15 هزار نسخه ارزشمند موجود است. وجود کتابخانههای عمومی با ساختار کتابخانهای و وجود کتابداران متخصص سبب شد تا استاد ثروت بیبدیلی را در زادگاه خویش به یادگار بگذارد که مصداق بارز حبالوطن است. عشق او به همدان به گونهای بود که از شکستن شاخه درختی نیز دلآزرده میَشد. او تنها یک دانشمند فرهیخته و عالم بینظیر نبود و فقدانش دردی بزرگ بر وجود همه ما بود.
در ادامه این مراسم دکترحسین معصومی همدانی گفت: در مراسمی که یک روز بعد از تدفین مرحوم اذکایی در همدان برگزار شد، صحبت کردم و برایم سخت است که همه آن صحبتها را تکرار کنم و یا اینکه چیز تازهای بگویم. در آن روز سوالی به ذهنم رسید که ترسیدم سوالم را بیان کنم. سوال این بود که از بین حاضران کسانی که جزو هیئت علمی دانشگاه همدان هستند، دستشان را بالا کنند. ترسیدم دستهای کمی بالا برود. این نشانهای است بر فاصلهای که بین تحقیق دانشگاهی و محققین بیرون دانشگاه وجود دارد. استاد اذکایی بین این دو گروه بود.
وی افزود: اذکایی محققی بود که میتوانست نظیر او در هر دانشگاهی عمل بیاید. شخصی از میان ما رفته است که در محیطی خاص پرورش یافته بود و وارث فرهنگ خاصی است. چیزی که جوهره وجودی هر فرد است، ویژگیهایی است که هر فرد دارد و دیگران ندارند. مرحوم اذکایی خودساخته بود. از شانزده یا هفده سالگی آموزگار بود. اندیشههای سیاسی و اجتماعی داشت. او بُعدی از شخصیت خویش را وقف دانش کرد.
معصومی همدانی بیان کرد: استاد اذکایی یک نوع تعهد اجتماعی حس میکرد. اولین نوشتهای که از وی خواندم در مورد نوروز و ضمیمه یکی از روزنامههای همدان بود. اولین نوشتههای استاد اذکایی در مورد عینالقضات در روزنامههای همدان به چاپ رسید. کتابی را مرحوم پدرم در مورد عینالقضات داشت، این کتاب نوشته دکتر فرمنش بود. آن را از من به امانت گرفت و در ادامه پدر این کتاب را به او بخشید.
وی افزود: شیوه نگارش استاد اذکایی به گونهای است که گاهی عربیزده میشود و گاهی فارسیگرا است. از نوشتههای او آدمی عبوس به ذهن میآید ولی استاد اذکایی آدم بسیار خوش محضری بود که این جنبه از شخصیت وی نباید فراموش شود. زمانی که جنازه ابن رشد را میبردند، در یک سو جنازه ابن رشد و در سوی دیگر آثار او قرار داشت. ابن عربی در این زمان گفت؛ هذاالامام و هذه اعماله. حال باید بگوییم آثاری که از اذکایی در اینجا موجود است تنها بخشهایی از آثار اذکایی است.
معصومی همدانی در ادامه گفت: خدمت بزرگ اذکایی از آثاری که در حوزه تاریخ و تاریخ همدان نوشت مشخص است. فرمانروایان گمنام وی همچون شهریاران گمنام کسروی از مهمترین آثار به شمار میرود. کار او با منابع غیرمستقیم بوده است. دامنه منابعی که یک مورخ باید به آن رجوع کند، وسیع است که اذکایی این توانایی را داشت. برخی از آثار او بر گفتههای شفاهی متکی است. او چیزهایی را منتشر کرده است که اگر منتشر نمیکرد، از دست میرفت. اذکایی عشق مفرطی به همدان داشت که این عشق را در راه تاریخ همدان و احیای چیزهایی که ممکن بود، فراموش شود به کار انداخت.
در ادامه این مراسم علی محمدی گفت: استاد اذکایی دانشمندی مرگآگاه بود. مرگآگاهی او به تعبیر من، آخرین درس مهمی بود که او به دوستان و نزدیکانش داد. او به روشنی میدانست که به زودی رفتنی است. حس رسیدن مرگ از یک سال پیش با او بود و او را واداشت که همه کارهای بایست و شایست خویش را سامان دهد.
وی افزود: همه کارهای او قابل توجه و عظیم است اما کار کتابشناسی و دانش کتابداری او چیز دیگری است. کتاب کارنامک او کتابشناسی همدان است که هم به گفته نویسنده به شهر و استان همدان منحصر نشده و شامل عراق عجم و ایالات جبال در دوره میانه و ولایات پهله و سرزمین ماد بزرگ باستان هم بوده است. مهمتر از همه این کتاب متر و معیاری است برای کسانی که بخواهند به کتابشناسی بخشی از فرهنگ این کشور بپردازند. کاری علمی که پیش از اذکایی، در میان پژوهشهای زبان فارسی سابقه ندارد.
محمدی بیان کرد: آیا او به راستی یکی از الفقدان تاریخ ایران و نامآوران معاصر ما بوده است؟ آیا اگر استاد اذکایی نبود، باری بر زمین میماند؟ پاسخ گفتن به این سوالها مجال فراخی میطلبد. ولی حضور او حضوری موثر و بدون جایگزین بوده است. همدانشناسی از میان این آثار خط سیر منسجمی را نمایان میسازد. روحیه دانش کتابداری و کتابشناسی او از همه نمایانتر است، بدون اینکه بر آثار دیگر او انگشت عیبی بگذارد.
وی در ادامه گفت: او زبانی ویژه با ساخت واژههایی دارد که مخصوص خود اوست و کمترین دلزدگی را برای خواننده اهل ایجاد میکند. نتایج جستجوی او خواننده را متحیر میسازد. زندگی فرهنگی و دانش استاد اذکایی الگویی تمام عیار است.
در ادامه این مراسم دکتر بهرام پروین گنابادی گفت: تقریبا بیست و پنج سال پیش به دانشنامه اسلام رفتم و از آن زمان مقالههای استاد اذکایی را خواندم. مقالههای وی دو ویژگی عمده داشت. او علاوه بر دانش عمیقی که داشت مقالهنویس برجستهای نیز بود. مقاله، نوع ادبی دنیای جدید است. غربیان میگویند هر کتاب یک مقاله گسترش یافته است. مساله ایجاز برای استاد اذکایی بسیار مهم است.
وی افزود: ایجاز جوهره خرد است. ما در عصر خرد زندگی میکنیم. باید در یک مقاله مساله خردمندی باشد تا ایجاز خردمندانه را تکمیل کند. باید مأخذ و منبع را بگوید. این دو ویژگی در کارهای استاد اذکایی برجسته است. عمده کارهای استاد اذکایی در مورد همدان است. لهجه همدان را به عنوان شناسنامه داشت. تمام عشق او همدان بود. یک ملت چیزی به جز خاطراتش نیست و استاد اذکایی خاطرات قومی را زنده کرده است.
دکتر اکبر ایرانی در ادامه این مراسم گفت: دانشمندان برجسته هر کشوری به مثابه یک ملت، یک امت و یک جامعه هستند و مرگ آنها یک ضایعه جبرانناپذیر است. ارزش و اعتبار هر جامعهای به وجود ذخایر علمی و فرهنگی آن جامعه است. طبق این مثل حکیمانه که شرفالمکان بالمکین، این انسانهای تاثیرگذار و نخبگان علمی هستند که به جوامع خود اعتبار و قدر و منزلت میبخشند و جامعهای که علم را قدر ننهد و عالم را بر صدر ننشاند، محکوم به زوال است.
وی افزود: ایرانشناسی محور اصلی حیات علمی استاد اذکایی بود. اواخر دهه چهل و تا نیمه دهه پنجاه با اداره فرهنگ عامه وزارت فرهنگ و هنر همکاری داشت و در این مدت بیش از سی مقاله در مجله هنر و مردم نوشت که بخشی از آنها به گفته استاد علی بلوکباشی که همکار وی در اداره فرهنگ عامه بود، حاصل پژوهشهای میدانی وی در سفر به شهرهای ایران بود.
ایرانی بیان کرد: همین روحیه علمی و ایراندوستی او بود که پس از انقلاب، همزمان او را به چند زمینه پژوهشی سوق داد: نخست به یاری استاد ایرج افشار برای فهرستنویسی نسخ خطی کتابخانه ملی ملک و سپس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شتافت. درواقع کلید مطالعات ایرانشناسی را در اختیار محققان و مصححان متون فارسی قرار داد. همانطور که آقابزرگ تهرانی با تالیف بزرگترین کتابشناسی شیعه معروف به الذریعه کلید مطالعات شیعهشناسی را از خود به یادگار گذاشت.
وی در ادامه گفت: در این سالها همیشه یکی از آرزوهای من دسترسی آسان به فهارس خطی و به تصاویر نسخ خطی بوده است. اینکه همه کتابخانههای ایران امکان دسترسی به نسخ خطی را برای محققان علاقهمند ایجاد کنند، کار بزرگی که فقط در زمان ریاست رسول جعفریان بر کتابخانه مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و بعد مجددا محدود شد و این مشکل را با برخی کتابخانههای کشور داریم و امیدواریم به مدد و همت علیرضا مختارپور این مسائل حل شود.
ایرانی افزود: استاد اذکایی مرد کارهای سنگین و بزرگ بود که هر کسی شهامت و جرات انجام آن را نداشت. همین اعتماد به نفس و توانمندی باعث شد سراغ ابوریحان بیرونی برود و آثارالباقیه را تصحیح کند که میراث مکتوب توفیق نشر آن را داشت. البته وی در برخی داوریها نظرات شاذ و منحصربفردی داشت و بر آن پای میفشرد اما بی سند نمینوشت و مقالهسازی و کتابسازی نمیکرد. یاد اذکایی نیکوکار گرامی و در مینوی برین جایگاهش باد.
در پایان این مراسم دکتر محمود جعفری دهقی گفت: از جنبههای مختلف دانش استاد اذکایی سخن به میان آمد. جنبه بسیار مهم استاد اذکایی توجه به یک دوره فرهنگی و علمی و ادبی این سرزمین است که از باستان تا برآمدن اسلام را در برمیگیرد. استاد اذکایی به خوبی اندیشههای ایرانی را از آن دوره بیان کرده است و اینکه چگونه آئین اسلامی توانست این اندیشهها را در خود حل کند و به شکل بهتری جلوه دهد و بیان کند.
وی افزود: استاد اذکایی به گونهای فرهنگ ایران را معرفی میکند که نشاندهنده اطلاعات جامع وی از آن دوره است. معرفی اوستا و ارزشهای آن، آثار اواخر دوره ساسانی، متون فارسی میانه و آن دوره را به خوبی معرفی میکند. این آثار را به خوبی طبقهبندی میکند.
جعفری دهقی بیان کرد: سایر آثار میانه را نیز به خوبی معرفی کرده است. واژهها و اصطلاحاتی که به کار برده است، نشاندهنده دانش وی است. او فقط آثار را معرفی نمیکند بلکه حرف برای گفتن دارد. او اصطلاحات طبری را به خوبی استخراج کرده است. هر جا که لازم است از شاهنامه شاهد و مثال میآورد. انواع خط را به خوبی معرفی کرده است. خط سغدی یا سریانی، خطوط پهلوی و میخی که نشان میدهد کشف یا رمزگشایی این خط میخی چه نقش مهمی در تحولات تاریخی میان رودان داشته است. خط میخی که کشف میشود، سایر خطوط هم رمزگشایی میشود.
وی در ادامه گفت: استاد اذکایی صرفا گردآورنده نیست، خودش هم نظر میدهد و اظهارنظر میکند. دیگر اینکه در هر موضوعی که وارد میشود، احاطه کامل دارد. نثر بسیار فخیم و زیبایی دارد. واژههایی که به کار میبرد، خاص خود اوست و از همه اینها برتر عشق او به سرزمین و فرهنگ ایران و ادب بزرگ منشی وی است. امیدوارم دانشجویان جوان از وی به عنوان یک الگو برخوردار شوند.
نظر شما