سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سایه برین: کمیکبوک (Comic Book) که در ایران با نام پینما مشهور است، از گونههای پرطرفدار کتاب در سراسر جهان است. کمیکها با توجه به ظرفیت عظیمی که تصویر، رنگ و خلاقیت در اختیارشان گذاشته است، میتوانند مخاطبان ژانرهای مختلف ادبی را جذب کنند. هنر تصویرسازی و گرافیک در ایران نیز هنری نیست که مغفول مانده باشد. از حیث سختافزاری، این هنر طی سالهای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی داشته است و وجود هنرمندان باتجربه با تحصیلات دانشگاهی و دارای استعداد نیز باعث زیبنده شدن این هنر شده است. از مصادیق آن، پیشرفتهای شگرف پویانمایی و طراحی جلد در چندین سال اخیر بوده است. پینما نیز اگرچه از این قاعده مستثنی نیست، با اینحال نتوانسته همچون انیمیشن، چه در داخل و چه در خارج از کشور بدرخشد و به جایگاهی که شایسته آن است برسد.
آیا این عدم موفقیت به دلیل نبود هنرمندان شایسته در این حوزه است یا برای شکوفایی آن اقدامی جدی نشده است؟ چگونه در جهانی که کمیکهای امریکا و شرق آسیا و امثالهم در سراسر جهان مخاطب دارند، پینماهای ایرانی با وجود داشتن پیشینه غنی، داستانهای سرشار و عالمی خلاقیت، نتوانستهاند در این بازار برای خود جایگاهی شایسته پیدا کنند؟ ایبنا در پرونده «کمیکبوک (پینما) در ایران» به بررسی این موارد و فرصتها، چالشها و واکاوی دلایل عدم موفقیت کمیکبوک در ایران میپردازد.

در نخستین قسمت این پرونده، سعید رزاقی، تصویرگر و پیشکسوت رشته پینما در گفتوگو با ایبنا درخصوص اینکه کمیکهای ایرانی نتوانستهاند همچون همتایان خود در عرصه بینالملل چون آثار امریکایی و شرق آسیا شناختهشده و پرطرفدار باشند گفت: قبل از آنکه عدم موفقیت پینماها را در عرصه جهانی بررسی کنیم، باید دلیل عدم موفقیت آنها در کشور خودمان را ببینیم. در امریکا، اروپا، ژاپن و امثالهم، کمیکها به قصد فرهنگسازی داخلی ساخته میشدند و هدف جهانیسازی نبود. درواقع از منطقه و فرهنگ خود شروع کردند و بعد به فکر صدور آن به جهان افتادند.
وی درخصوص کمیکهای امریکایی گفت: کمیک یک فرهنگ تخیلی است و امریکاییها با وجود قدمت کمی که از نظر فرهنگ، تمدن و پیدایش دارند، ابرقهرمانیهای ویژه خود را ساخته و در سراسر جهان هم اشاعه دادهاند.
رزاقی در تشریح مشکلات مربوط به عدم موفقیت کمیکها در کشور گفت: اولین درد ما این است که مشکل را میدانیم اما گوش شنوایی نیست. مدیران فرهنگی ما این حوزه را رها کردهاند. همین عنوان بومی کمیک که پینماست، نزد جامعه شناختهشده نیست و همین تلاش ما هم به ثمر ننشسته است.
وی درخصوص اینکه چرا عنوان ایرانی کمیک، پینماست، تشریح کرد: «پی» به معنی پیدرپی بودن و نما، به معنی نمایش است؛ مثل سینما. روی جلد کتابهای کمیک ایرانی، پینما نوشته شده و نویسنده آنها پینمانویس و تصویرگرشان پینماگر است.
این پیشکسوت تصویرگری و پینماسازی ادامه داد: امروز تمام زحمات این حوزه بر دوش هنرمند است اما با یک گل بهار نمیشود و تمام مدیران فرهنگی و هنرمندان در کنار هم باید برای اعتلای این حوزه تلاش کنند. امروز وزارت ارشاد، ارگانها و نهادهای مختلف در مناسبتهای گوناگون به فکر تولید آثاری میافتند اما بعد کار رها میشود.
رزاقی با تاکید بر اینکه پینما دغدغه مدیران نیست، افزود: با این نوع نگاه به قالب هنری که به شدت برای نوجوان امروز جذاب است، هیچ ناشری در این زمینه پا نمیگذارد. نشر کمیکا نشر تخصصی این رشته است ولی فضای کاریشان بیشتر شبیه کمیکهای امریکایی است و حالوهوای وطنی ندارد. همچون کمیک ایلیا که خوب کار شده و طرفدار هم دارد اما جنس آن امریکایی است و سوال اینجاست؛ وقتی کارهایی چون سوپرمن هستند، آیا نیازی به ایلیا هست؟
وی با تاکید بر اینکه اولین مشکل این حوزه مدیریت فرهنگی است، گفت: مدیران فرهنگی باید فضای بروز پینماها را فراهم کنند چراکه ما چنین آثاری را در پیشینه فرهنگی خود داشتهایم.
وی درخصوص نمونههای پینما در فرهنگ گذشته ایران گفت: نقاشیهای قهوهخانهای، پردهخوانیهای عاشورا، نقالیها که در آن نقال با انگشت اشاره از روی پردهای پر از تصویر قصهای را روایت میکرد و ابعاد مختلف اشقیا و اولیا را تبیین مینمود، نمونههایی بهجامانده از تمدن قدیم ایران در این حوزه است که نوعی سینمای پردهای بود.
رزاقی گفت: جلوتر از آنها هم نقاشیهای هنرمندانی چون صنیعالملک را داریم که برای ناصرالدینشاه قصههای هزارویکشب را نقاشی میکرد و سابقه آنها حتی قدیمیتر از کمیکهای خارجی است.
این پیشکسوت تصویرگری و پینماسازی گفت: مدیران فرهنگی تصور میکنند این هنر از غرب آمده پس باید در برابر آن ایستاد اما مدیر خوشانصاف درک خواهد کرد که باید برای کودک کاهل در مطالعه، کتاب تصویری با حداقل متن آماده کرد تا ترغیب به مطالعه شود. این کار نیازمند پرورش نیروست و ۵ تا ۱۰ برابر کتابهای معمولی هزینهبردار است.
وی درخصوص اینکه آیا در این فضا سانسور هست یا خیر، تاکید کرد: وقتی کاری انجام نمیشود، سانسور هم نیست. وقتی خوراک فرهنگی وجود ندارد، سانسور مشکل نیست وگرنه هنرمندان خیلی تمایل به فعالیت دارند.
رزاقی گفت: در مجلات کودکونوجوان سفارش جدیدی نیست. سالهاست که من خودم در این فضا کار میکنم و مدیران تنها کار را دریافت میکنند؛ بدون اینکه ایدهای داشته باشند، سفارشی دهند و قدمی برای این حوزه بردارند. چون عمری سفارشی کار کردن نتیجه نداشت و پرکارترین سالهای کاریام، همین سالهای کار شخصی است. اما کدام هنرمند جوانی این چنین کار میکند؟
این پیشکسوت تصویرگری و پینماسازی گفت: مقام معظم رهبری تاکید کردهاند که کار کسانی که باعث ناامیدی جوانان میشوند، عین خیانت است. جوانی که در جشنوارهای رتبه میآورد اما بعد کاری برای انجام ندارد، دچار افسردگی میشود و بعد هم شاهد پدیده فرار مغزها خواهیم بود.
رزاقی بهعنوان توصیه پایانی گفت: اکنون در موقعیت جدیدی هستیم. ایکاش همانطور که مثلاً در دوران دفاع مقدس، سینمای جنگی پا گرفت، اکنون هم این هنر را فرصت میدیدیم. هنرمندان میتوانند سرباز فرهنگی باشند و همانکاری که توان نظامی کشور میکند، قلم هنرمندان هم میتواند انجام دهد.
نظر شما